𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago
عزیز محبوبم
این نامه را برای اشکهایت مینویسم
برای لحظههایی که نبودم تا تمام زخمهایت را ببوسم
برای انعکاس چشمهای خستهی تو، افتاده در فنجان چای
برای روزهای تنهایی و مسیر طولانیای که هیچ گاه به تو نرسید.
این نامه را برای غمهایت مینویسم
و سالهای عاشق بودنمان.
برای این که بتوانم در میان این کلمات
به آغوش بگیرمت
سرم را توی شانهات پنهان کنم
و در تو دفن شوم در انتظار بهاری دیگر.
مینویسم تا کمی از تنهاییام کم کنی
کمی از نبودنم را بگیری و با بودنت پر کنی.
این نامه را مینویسم
برای هر صبحی که با پلکهای تو روشن شد
و برای پرندگانی از تن من
که با لبخند تو جوانه زدند
این نامه را مینویسم
برای آمدنت
که قشنگترین اتفاق غیرممکن است
و من را هر روز خیال این ناممکن زنده نگه میدارد.
مرا عزیزترینش خواند و بعد،
با لبهایی که راست نمیگفت مرا بوسید
و با پاهایی که هیچ گاه به خانه بر نمیگردد
بیرون رفت.
از میان گلهای باغچه
آن را که شبیه توست بیشتر دوست میدارم
یک شمعدانی قرمز کوچک
که هر بهار گل میدهد و از باران
هیچوقت خسته نمیشود.
از میان همهی چیزهایی که نزدیک توست
من آن گلدان سفالی شکستهی گوشهی دیوارم
که برای خانه بودن مناسب نیست؛ تنها و بیلعاب.
در من جوانه زدی، ریشه دادی، من برگهایت را بوسیدهام و برای سبز بودنت دعا کردهام.
پیراهن قرمز را از کمد درآوردهام و تنت کردم، پوستت را در آفتاب تماشا کردم که میدرخشد، لبخندت را دیدهام که هر روز صبح میوفتد گوشهی حوض و بستر شبانگاهیات بودهام
اما تو هنوز یک جای باغچهای
و من هنوز همان گلدان شکستهام که هزار بار آرزویت کرده است.
چرا همه چیز اسم داره?
شاید زندگی همین باشد
همین دردهای بداخلاقِ قدبلند
همین شادی کوچکِ کمرنگ.
همین بوسههای قبل از کار
آب دادن به گلهای کهنسال
دم کشیدن چای ساعت پنج صبح
همین یکشنبههای بیمعنا
و غصههای بیانتها و
انتظار کشیدن با نامههای طولانی و
آخرین نخ سیگاری که نکشیدی و این جا گذاشتی.
شاید زندگی همین باشد
همین لحظههایی که میروند.
همین باران پشت پنجره و ابرهایی که میدوند؛
در خواب عمیق و پتوی گرم.
و دوستت دارمی که مرا
هر کجای این نوشتهی زهوار دررفته باشم،
بیدار میکند و به آغوش تو میکشاند.
شاید زندگی همین باشد.
دانستن، آغاز ماجرای درد است.
"ما دیگه الان دوست صمیمی محسوب میشیم، ما یه خرابکاری مشترک داریم."
اطلسس
زیست ?
اطلسس
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago