𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
📝📝📝 چه با فیلترینگ چه بدون آن، کار تمام است
✍ مرضیه حاجی هاشمی
✅ همیشه برای من سوال بوده و هست که آیا در بین تصمیم سازان حوزه ارتباطات و رسانه و آنهایی که سیاست فیلترینگ را برای اولین بار اتخاذ کردند، متخصص حوزه رسانه، اطلاعات و ارتباطات وجود دارد که اگر چنین باشد، باید از «نظریه اطلاعات»، «انفجار اطلاعات» و «دموکراتیک شدن اطلاعات» به طور حتم آگاه باشد.
✅ ۱۵ سال پیش که دانشجو و پژوهشگر حوزه ارتباطات بودم، از انفجار اطلاعات و چرایی آن بسیار میگفتیم و میخواندیم، زمانی که هنوز «انقلابهای فیسبوکی» و «بهار عربی»، پیامدهای سیاسی - اجتماعی این انفجار را به تصویر نکشیده بود. آنچه که آن روزها ما را حیرت زده میکرد، مرور این آمار بود که فقط در سال ۲۰۰۱ میزان اطلاعاتی که تولید شده بود، بیشتر از مجموعه اطلاعاتی بود که بشر در کل ادوار زیست خود بر روی کره زمین تولید کرده بود؛ به گونهای که میزان اطلاعات تولیدی در این سال دو برابر میزان قبل بود.
✅ حال شما مقایسه کنید، اکنون که در پایان سال ۲۰۲۴ هستیم، چه وضعیتی به لحاظ میزان اطلاعات تولید شده و گردش اطلاعات داریم؛ آنچه که میتوان آن را تعبیر به «سونامی اطلاعات» کرد و انگشت بر دهان به سلامت روانی آنان که در مواجهه با این سونامی، گزینه فیلترینگ را برگزیدند، تردید جدی روا داشت؛ چونان تلاش برای ایجاد یک سیل بند محلی در مقابله با یک سونامی جهانی! تلاشی ساده لوحانه که فقط منجر به نابودی خودشان میشود.
✅ مطابق با نظریه اطلاعات که اطلاعات را تنها آنچه میانگارد که نوعی انحراف و تفاوت نسبت به چیزهای معمول و رایج باشد و آنچه احتمال رویدادش زیاد باشد را اصلاً دارای ارزش خبری نمیداند و بالعکس، در یک ساختار دیکتاتوری از آنجا که تمامی رسانهها به طور مداوم در مورد اینکه چگونه «تمام تصمیمات دیکتاتور درست و از روی درایت هستند، صحبت میکنند، بعد از مدتی مردم به صورت غریزی میآموزند که ارزش اطلاعاتی رسانههای آن ساختار دیکتاتوری در حد صفر است؛ چون عملاً اجازه گفتن خلافش وجود ندارد»؛ لذا برای دریافت اطلاعات به سراغ منابعی میروند که مطابق این نظریه دارای ارزش خبری باشد.
✅ بنابراین مطابق آنچه «آرنولد کلینگ» در پیشگفتار کتاب «خیزش عموم» «مارتین گوری» مینویسد، کتابی که مطالعه آن را به همگان توصیه میکند، هم به مردم و هم به نخبگان سیاسی، امروزه ما شاهدیم که اطلاعات، دموکراتیک شده است و این «اطلاعات دموکراتیک شده، جامعه مدرن را بر سر دوراهی قرار دادهاند»؛ لذا در مواجهه با این اطلاعات هرگز نمیتوان با سیاست فیلترینگ برخورد کرد و در مقابل آن سرسختی و مقاومت نشان داد؛ چون هرچه بیشتر مردم را به سوی منابعی که قبلاً اشاره شد، سوق میدهد و انشقاق بین مردم و حکومت را افزایش داده، موجب خیزشهایی میشود که در ادامه سیاست فیلترینگ، راهی جز سرکوب، برایشان باقی نمیگذارد و این چرخه معیوب و خطرناک ادامه مییابد.
✅ کلینگ یک راه را پیش روی جامعه و نخبگان سیاسی در چنین دنیایی قرار میدهد و آن این است که برای اجتناب از چنین وضعیتی، «نخبگان باید اختیاراتشان را واگذار کنند و اجازه تغییر و تجربه محلی بیشتری را بدهند، مردم نیز باید بردبارتر باشند و سوء عملکردها و نتایج بد را نباید دلیلی بر وجود توطئه یا نیات شرورانه بدانند»؛ آنچه که به واسطه ماهیت اطلاعات به صورت لحظهای از آن آگاه شده و حکومتها را دیگر یارای نهان ساختن آن نیست؛ اما وای به روزی که با بستن گوشها بر روی توصیههای مشفقانه، بیتدبیری و اتخاذ سیاستهای خسارت بار، کار از این مرحله عبور کند که چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است.
🔸ممیزی کتاب: مهمترین مانع «وفاق» در حوزهی فرهنگ🔸
✍️ محسنحسام مظاهری
صفحهآرایی کتاب جدیدم تمام شده. مجموعه مقالات و تأملاتم است دربارهی نسبت مناسک با سیاست هویت و دین عامه؛ مباحثی که تصور میکنم اگر منتشر شود، مورد توجه علاقهمندان این حوزه خواهد بود و زمینهای برای گفتگوهای تازه ایجاد خواهد کرد. اما دستم به نمونهخوانی کتاب نمیرود.
چراکه کتاب قبلیام (تورم مناسک) ـ که پشتوانهی این کتاب است و برای تألیفش سه سال وقت صرف کردم و زحمت فراوانی کشیدم ـ از اسفند سال گذشته تا امروز کماکان پشت دیوار ممیزی ارشاد گیر افتاده و بلاتکلیف است. تماسها و پیگیریهای مکررم از کانالهای مختلف بیفایده بوده و مسئولان اداره کتاب، با رفتار آزاردهنده و غیرمسئولانهی همیشگی خود، حاضر به پاسخگویی نیستند.
خبر دارم که در بین اهالی قلم و نشر، بسیاری دیگر نیز وضعیت مشابهی دارند.
یکی دو روز تا پایان اولین هفتهی کتاب در دولت جدید باقی مانده است. کاش متولیان وزارت فرهنگ بهجای دیدارها و برنامههای نمایشی در این هفته برای وضعیت فاجعهبار و آسیبزنندهی ممیزی و سانسور تدبیری میاندیشیدند. این بهترین هدیهای بود/هست که دولت نوپا میتوانست/میتواند به بدنهی خسته و دلسرد اهالی قلم و نشر کتاب اهدا کند و امیدی بیافریند.
من از دولت نخست احمدینژاد تا امروز، هم بهعنوان نویسنده و هم ناشر، با وزارت فرهنگ و ممیزی سروکار داشتهام و میتوانم شهادت دهم که مدیریت حوزهی کتاب و مشخصاً ممیزی، در دولت قبل به سیاهترین و مبتذلترین سطح خود رسیده بود. نادانی و تنگنظری و برخوردهای سلیقهای و بیضابطه، در کنار رویههای غیرشفاف و عدم پاسخگویی سبب نارضایتی و خشم بسیاری از نویسندگان و مترجمان و ناشران از طیفهای فکری مختلف شده که فریاد اعتراضشان به جایی نمیرسید.
امید داشتیم که با استقرار دولت جدید گشایشی حاصل شود. اما عجبا است که بهرغم مطالبه و انتظار گستردهی فعالان حوزهی کتاب، تا امروز کوچکترین تغییری در بدنهی بیکفایت ادارهی کتاب داده نشده و کماکان شاهد استمرار همان رویهها و سیاستهای مخرب دولت قبل و سیطرهی همان تفکر هستیم.
به گمان من، مصداق روشن شعار «وفاق» که مورد تأکید رییسجمهور است، در حوزهی کتاب، ایجاد تحول بنیادین در سیاستها و ساختار و رویههای ممیزی کتاب است و باید دید در بدنهی مدیریتی جدید وزارت فرهنگ اراده و همت و جسارت ایجاد چنین وفاقی هست یا خیر.
*📝*📝📝 احساس تحقیرشدگی**
✍️ علی نیکجو
✅بزرگترین رنجی که ساختار حاکم به مردم وارد میکند احساس تحقیرشدگی است. مردم وقتی بودجههای کلان دستگاههای عریض و طویل و بیخاصیت را میبینند، وقتی وام های کلان به صاحبان منافع و نه نیازمندان واقعی را میبینند، وقتی هر روز از امکان خانهدار شدن بیش از پیش محروم می شوند، وقتی یک شبه قیمت ماشینهای غیر استاندارد چند برابر میشود، وقتی در سرزمینی که بزرگترین ذخایر طبیعی جهان را دارد، در ناترازی عظیم انرژی به سر میبرند، وقتی تورم لجامگسیخته وحشیانه، همچون شلاقی بر صورت و گرده ایشان فرود میآید، وقتی نوع انتخاب پوشش به دستمایه ابتذال با ابزارها و کلینیکهای ضدعلمی بدل میشود، وقتی هوای آلوده نفس کشیدن آدمیان را دشوار را میکند، تحقیر جان او را می بلعد.
✅این تحقیر از سویی تبدیل به خشونت با ارجاع به محیط بیرونی می شود و از آن فاجعه آبان ۹۸ و جنبش مهسا زاده میشود و از سویی تبدیل به خشونت درونی میشود و از آن افسردگی و اضطراب و بیآیندگی و خودکشی متولد میشود. شما نمی توانید به طور سیستماتیک یک جامعه زنده را تحقیر کنید و انتظار داشته باشید هیچ اتفاقی نیفتد. طرفه آنکه در این شرایط انتظار دارید جوانان خانواده تشکیل دهند و فرزند آوری بکنند؛ آن هم فرزندان متعدد. همین انتظار هم خشمآفرین است. یعنی اساسا نمیبینید، درک نمیکنید، به جا نمیآورید، اعتبار نمیبخشید به رنج و اضطرار و بیافقی و له شدن جوانان در زیر سیاستهای کلانی که تا این حد احساس تحقیرشدگی را به عموم جامعه تحمیل میکند.
تحکیم* ملت**
@kaleme
@MostafaTajzadeh
روزهای سخت نفس
گفتوگو با مادر و دختر ۱۴ سالهای که ماجرای بازداشتش توسط ماموران طرح نور هنوز ادامه دارد
یکی از خانمها روی زانوی نفس نشسته بود لبه جدول و این خیلی به بدنش آسیب زده بود.
یکی از ماموران، جلوی دهان و بینی دخترم را گرفته و نفس او بند آمده بود
هر صبح که از خواب بیدار میشود، دوربین را روشن میکند و فکر میکند ماموران آمدهاند.
✍? الناز محمدی
⏺ماموران پلیس امنیت اخلاقی، در گشتهای روزانهشان برای اجرای طرح نور، آن روز، نفسِ ۱۴ ساله و دوستش را با ضربو شتم، روی زمین کشیدند و بردند. تا یکماهونیم بعد، کسی جز مادر و نزدیکان نفس از ماجرای آن روز خبر نداشت اما بعد «مریم عباسی»، مادر او بعد از آنکه حس کرد پیگیریهایش جواب نمیدهد، تصمیم گرفت فیلم آن روز را در «انصاف نیوز» منتشر کند؛ فیلمی که بهمحض منتشرشدن، آنقدر پربازدید شد که درنهایت پلیس را به پاسخگویی واداشت و در اطلاعیهای نوشت، «پلیس رفتارِ اینچنینی توسط عواملِ انتظامی را در چارچوب استانداردهایِ کُنِشی و عملیاتیِ خود ندانسته و پرونده در سیستمِ قضائی و بازرسیِ فراجا مفتوح و در حال بررسی است.»
⏺ بعد از آن هم احمدرضا رادان، فرمانده فراجا گفت که آن روز دو دختر نوجوان به ماموران فحاشی کردهاند، رفتار آنها بد بوده و رفتار پلیس هم مقداری غیرحرفهای بوده است.
⏺مادر نفس، به پنج مرجع قضایی و انتظامی علیه تیم مامورانی که آنروز او و دوستش را با خشونت بازداشت کردند و به پایگاه امنیت اخلاقی گیشا بردند، شکایت کرده؛ به دادسرای نظامی، بازرسی ناجا، حفاظت اطلاعات فراجا، بازرسی فراجا و بازرسی کل ناجا. نتیجه شکایات هنوز مشخص نیست اما خانم عباسی همین چندروز پیش متوجه شده که حالا پرونده از دادسرای نظامی خارج و به بازرسی فاتب رفته است.
⏺مادر نفس از فردای آن روز، پیگیری ماجرا را شروع کرد؛ هرچند به گفته خودش، اصل مدارک آنها را گرفته بودند و نتوانستند تا یکهفته بعد به پزشکی قانونی بروند. بعد از یکهفته رفتند که مدارک را از دادسرای ویژه اطفال تحویل بگیرند: «بعد از سه، چهار روز رفتیم دادسرای ویژه اطفال، آنجا از ما خواستند که کتباً رضایت دهیم و پیگیری نکنیم. اما ما اصل مدارک را گرفتیم و رفتیم پزشکی قانونی. من هر روز همه اینها را به ۱۹۷ گزارش کردهام تا امروز. قاضی کشیک دادسرای نظامی و بازرسی فاتب به ما خیلی لطف کردند؛ چون دیر رفته بودیم پزشکی قانونی، زمان زیادی را از دست داده بودیم. به ما لطف کردند نامههای مربوط را دادند. درنهایت دادسرای نظامی شکایتمان را ثبت کردیم. با ۱۹۷ هم که مدام در ارتباط بودهام. حالا هم میگویند پرونده از دادسرای نظامی به بازرسی فاتب رفته است. مسئولان فراجا هم به من گفتهاند که پیگیرند اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.
مریم عباسی، مادر نفس:
⏺«من میخواهم این را از آن ماموران بپرسم که چطور دلشان آمد؟ من هنوز باورم نمیشود که چنین رفتاری با بچه بکنند؟ از مویش بکشند و ببرند؟ کی ما مردم انقدر نسبت به هم بیرحم شدیم؟ من نمیخواستم بچه من نسبت به آدمهای دور و برش انقدر بیاعتماد شود. من چطور از این بهبعد میتوانم بگویم که حجابش را رعایت کند؟ با این حجم از خشمی که دارد؟»
⏺او مدام آنروز را در ذهنش مرور میکند: «وقتی آمدیم خانه، دیدم وضع بدنش چطور است. یکی از خانمها روی زانوی نفس نشسته بود لبه جدول و این خیلی به بدنش آسیب زده بود. یکی از شاهدان به من گفت که دیده یکی از ماموران، جلوی دهان و بینی دخترم را گرفته و نفس او بند آمده بود و بعد که او داد میزند خانم تو را به خدا ولش کنید، او بچه است، دستش را برداشته و نفس دخترم بیرون آمده. یکی از ماموران با زانو، روی گردن او نشسته بود که باعث شده بود کبود شود. همه بدنش کبود بود. دو، سه شب اول که اصلاً نمیخوابید و فکر میکرد ماموران میآیند که او را با خود ببرند. همین الان که با شما حرف میزنم، دوربین پشت در آپارتمان را روشن کرده است. صبح که از خواب بیدار میشود، دوربین را روشن میکند و فکر میکند ماموران آمدهاند. ماموران به او گفته بودند، زندانیات میکنیم و...، ترس در وجودش مانده است. گزارش پزشکی قانونی، مهر و موم بود و نتوانستیم ببینیم. آن عکسهایی که منتشر کردم، یکماه بعد از آن اتفاق بود. هنوز هم جای بعضی زخمها روی صورت و گردنش هست.»
منبع:
روزنامه هممیهن
@MostafaTajzadeh
*? سمفونی سیاست*
✍️ جواد کاشی
▫️در شرایط حاضر نشانی از «وفاق ملی» نیست. لطف کنید حرمت نامها را نگه دارید. این روزها وفاق ملی را تلاش برای «التیام برخی گسیختگیهای درون نظام» بخوانید. همین و بس. البته شاید وفاق ملی در آینده از همین مسیر بگذرد. در متونی که این روزها تولید شده، سه مسیر پیش رو نهاده میشود: اول تکیه بر اصول انقلاب یا متن قانون اساسی است. دوم پذیرش یکدیگر بر اساس وزن و قدرتی که هر کدام از طرفین در عمل کسب کردهاند و سوم صلوات بر گذشتهها و تمرکز توجهات به حل مشکلات پیش رو است.
▫️هیچکدام را نمیتوان یکسره کنار گذاشت. اما پرسش این است: از کدام یک باید آغاز کرد؟ شروع از مسیر اول به بازجویی و حذف میانجامد. هر کدام تفسیری از قانون اساسی یا انقلاب دارند و دیگری را به انحراف از اصول متهم میکنند و طرف خود را به پذیرش حذف یا توبه توصیه میکنند. چون حذف و توبه واقعی هم در کار نیست، شکافها همینطور افزونتر میشوند.
▫️شروع از مسیر دوم هم معیار روشنی ندارد. هر کدام بر اساس معیارهایی قدرت خود را بیش از دیگری ارزیابی میکند. به جای آنکه به گسیختگیها بیاندیشد به تسلیم طرف ضعیفتر میاندیشد.
مسیر سوم برای شروع از همه سالمتر است: خوب است تمرکز توجهات به حل مشکلات باشد. اما اولین مشکل نفس تولید و تداوم این گسیختگیهاست. نظام گسیختگی درونی میزاید. چنین ساختاری خود مشکل زاست و قادر به حل مشکلات نیست. مثل ماشینی میماند که هر روز یک مشکل تازه فنی پیدا میکند و در جاده میماند. به چه دلیل نظام گسیختگیهای نو به نو میزاید؟
▫️نظام سیاسی با موسیقی سنتی ایران نسبت دارد. خیال میکند سیاست ورزی هنگامی روی میدهد که یک ملودی نواخته شود و همه آن را تکرار کنند. این اتفاق در موسیقی ممکن و در سیاست محال است. صداها فراواناند هنر سیاسی را کسی دارد که میان این صداهای گوناگون همسازی و هماهنگی ایجاد کند. سیاست مدرن با سمفونی بیشتر همساز است.
▫️حال میتوان از مسیر سوم سراغ دو مسیر اول و دوم هم رفت. هر تفسیری از انقلاب و قانون اساسی که ساختار متصلب تک صدا را موجه کند مادر و زایشگاه مشکلات است. در ارزیابی موازنه قوا، طلب تسلیم و توبه از طرف تضعیف شده هم خطرناک است. هنگامی که همه چشمها به سمت مشکلات خیره میشود؛ هر کس از هر منظری که در آن ایستاده، سهم خود را ادا خواهد کرد.
▫️تفسیری از قانون یا انقلاب موجه است که در حال حاضر دردی را دوا کند. در ارزیابی قوت و ضعف دیگری هم میزان توانایی دخالت برای حل مشکل تعیین کننده است. توجه همه به حل مشکلات، و تعهد به حرکت به سمت تقلیل آنها، بنیاد یک نظام قدرتمند و در همان حال اخلاقی است. آنگاه نظام سیاسی پس از تحصیل هماهنگی درونی، به سمت پذیرش اغیار در اجتماع سیاسی خود هم حرکت خواهد کرد. آنگاه شاید مسیری به سمت وفاق ملی گشوده شود.
*کانال نویسنده
@kaleme
@MostafaTajzadeh
?شروین حاجی پور
✅یه روز دوتایی فرار میکنیم یه روزی که خسته شدی
یه روز که توام از همه آدما شدی ناامید
سحر بیدارت میکنم میپریم با باد خزون
میسازیم یه کلبه امن لای جنگلای بلوط
یه روزی فرار میکنیم یه روزی که جون داره پات
یه روزی که دیدی نشد نرسید به هیچ جا صدات
سحر بیدارت میکنم میبوسم بالاتو برات
دوباره پرواز میکنیم اونجایی هیچکی نیاد
عزیزترینم شبونه میرسیم بیا که فردا به خونه میرسیم
یه روزی فرار میکنیم وقتی صبرت شده تموم
وقتی دیدی کردی همه جوونیتو پاشون حروم
سحر بیدارت میکنم بهت میدم خورشیدو نشون
میدونم راه دوره و سخت میخریم سختیشو به جون
یه روزی فرار میکنیم یه روزی که قلبته سرد
وقتی دیدی هیچ احدی واسه زخمات کاری نکرد
سحر بیدارت میکنم راه میافتیم بی چمدون
نوبت ما هم میرسه صبح میشه ما هم شبمون
???امکان تماس تلفنی موکلم از هشتم آذر ماه سال گذشته توسط مسئولین زندان قطع شده/ خانم محمدی، مدعی است که ضرباتی به وی وارد شده و آثاری از کبودی نیز روی بدن او وجود دارد/ دیدار با وکلا و معرفی به پزشک قانونی، دو خواسته موکلم از مسئولین زندان است/ به رغم توصیه پزشکان بهداری زندان، هنوز هیچ هماهنگی برای اعزام به موکلم به بیمارستان صورت نگرفته
✍امتداد-گروه خبر: مصطفی نیلی، حقوقدان و وکیل دادگستری در گفتگویی با امتداد، ضمن تشریح وضعیت و شرایط حبس موکل خود، اظهار داشت: از هشتم آذر ماه سال گذشته، نرگس محمدی امکان تماس تلفنی با خانواده، وکلا و به طور کلی خارج از زندان را نداشته و تلفنهای او توسط مسئولین زندان قطع شده است.
✅در این مدت هم اگر چنانچه نیاز و درخواستی داشته، یا از طریق همبندیهای او در تماسهای آنها با خانوادههایشان به اطلاع ما رسیده و یا در روزهای ملاقات، باز به وسیله همبندیهای موکلم به ما اطلاع داده شده تا اگر پیگیری لازم بوده، برایشان انجام دهیم.
✅سهشنبه هفته گذشته، ظاهراً بر اساس آنچه ما هم از طریق رسانهها مطلع شدیم ، اتفاقهایی در بند زنان-پس از اعدام رضا رسائی- رخ داده که من هم در جریان جزئیات بیشتری نیستم. تا اینکه روز شنبه، یکی از همبندیهای خانم محمدی با من تماس گرفته و درباره مشکلات پزشکی موکلم و بحث لزوم اعزام او به بیمارستان صحبت کرد.
✅در ادامه همین تماس، مطلع شدم که نرگس محمدی دو خواسته به مسئولین زندان ارائه داده است. یکی دیدار با وکلا و دیگری معرفی به پزشکی قانونی. موکلم مدعی است که ضرباتی به وی وارد شده و آثاری از کبودی نیز روی بدن او وجود دارد.
✅همچنین به گفته همبندیها، پزشکان بهداری برای موکلم بحث اعزام به بیمارستان را مطرح کردند که با توجه به بیماری قلبی نرگس محمدی و برخورد ضربه به بدن او و ناحیهای که ظاهراً توموری در آن وجود دارد، بررسیهای پزشکی دقیقتر و معاینات لازم در این باره صورت بگیرد. مطالبهای که تاکنون محقق نشده و هیچ هماهنگی برای اعزام موکلم به بیمارستان صورت نگرفته است.
✅در حین این صحبت تماس قطع و ادامه صحبت میسر نشد. اما بعداً از طریق ملاقات همبندیهای موکلم با خانوادههایشان به اطلاع ما رسید که دو خواسته نرگس محمدی همچنان پابرجاست. من روز دوشنبه به دایره نظارت زندان اوین مراجعه و مطالبات موکلم را با دادیار ناظر زندان در میان گذاشتم.
✅به طور ویژه -با توجه به سوابق بیماری قلبی موکل- تقاضا کردم که اعزام او هرچه زودتر…
?نکونام: فقیه جامعهاندیش?
✍️ محسنحسام مظاهری
[قسمت ۲]
نکونام از برخی جهات، فقیهی خاص و متمایز بود. فقیهی با آرا و نظرات خاص و قابل نقد و بعضاً شاذ و جنجالی (ازجمله در بحث جن و استخاره و مباحث عرفانی)؛ فقیهی که هم مریدان و شیفتگانی متعصب داشت و هم منتقدان و مخالفانی پروپاقرص. نکونام در شمار مراجع تقلید بود، گرچه دستگاه مرجعیت چندان گستردهای نداشت و در سالهای اخیر، بهموازات آزارها و محدودیتهایی که متحمل شد، رسالهی توضیحالمسائلاش هم اجازهی چاپ نیافت. مهمترین این آزارها، بازداشت (سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۵) و محکومیت به پنج سال حبس، شلاق و خلع لباس توسط دادگاه ویژه روحانیت (در دورهی دادستانی ابراهیم رییسی) بود. محکومیتی بهرغم سابقهی فعالیتهای مبارزاتی نکونام در دورهی انقلاب و تعلق فکری وی به نظام و ارادت زیاد وی به آیتالله خمینی که در آثارش مشهود است.
نکونام از علمای پرتألیف بود. به گفتهی خود بیش از ۸۰۰ عنوان کتاب دارد [!] که بسیاریشان هنوز منتشر نشدهاند و البته نوعا پیادهسازیشدهی سخنرانیها و درسهایش هستند. تفاوت او با دیگر روحانیون پرتألیف، در تنوع و پراکندگی موضوعات آثارش است. افزون بر آثار با موضوعات فقهی متداول و نوعاً به زبان عربی، در بین آثار پرشمار وی، به عناوینی برمیخوریم که نمونهی مشابهی در آثار فقهای دیگر ندارند. ازجمله چند عنوان دربارهی موسیقی؛ نه فقط تحلیل و تبیین آن و یا فقه غنا و موسیقی (که فقهای دیگر هم نوشتهاند)؛ بلکه حتی در آموزش موسیقی! مثل کتاب «آموزش مقامات موسیقی ایرانی» که آموزش ابتدایی دستگاههای موسیقی است و مؤلف در سالهای جوانی آن را نوشته است. «منطق موسیقی» و کتاب جالب «تاریخ تحلیلی موسیقی در اسلام» از دیگر آثار نکونام در موضوع موسیقی است. فقیهی که در جوانی بهگفتهی خود هشتسال در تهران نزد «استاد گلچین» به کلاس آموزش موسیقی میرفته و برای شرکت در این کلاس ماهانه ۷۰ تومان (که مبلغ زیادی بوده) پرداخت میکرده است (حضور دلبران. ج۱. ص۴۳).
روح جستجوگر و پرسشگر نکونامِ جوان همچنین در همان سالها وی را به شرکت در اماکن مذهبی فرق و ادیان دیگر برای شناخت ایشان وا میداشته؛ از خانقاه صفیعلیشاه تا کلیسای رافائیل. در خاطراتش نوشته است که ۱۲ سال به کلیسا تردد داشته. (همان منبع. ص۴۰)
تصویری که من از نکونام دارم، برپایهی آثار و مواضعی که از او دیده و خواندهام، تصویر یک فقیه جامعهاندیش است. فقیهی که «مسئله»ی اجتماعی داشته و به جامعه فکر میکرده. آثاری مثل «گذرها و گریزهای جامعه»، «آسیبهای اجتماعی» و «گزارههای انسانشناسی» گواه این امر است. این آثار، البته در معنا و استاندارد علمی، جامعهشناسانه نیستند، اما توسط یک فقیه و با هدف شناخت جامعه نوشته شدهاند. علاوه بر این، نکونام بصیرتها و ایدههای قابل تأملی هم دربارهی مفاهیم و مقولات اجتماعی داشته که گرچه به سطح تئوری نرسیدهاند، اما باور به آنها توسط یک فقیه اهمیت زیادی دارد. ردپا و تأثیر این ایدهها و مواجههی متفاوت را در آرا و نظرات و فتاوای فقهی نکونام میشود سراغ گرفت. مثلا سالها پیش به استفتایی از وی برخوردم دربارهی یکی از رسوم عزاداری (هروله) که برایم جالب توجه بود. پاسخ وی چنین بود:
«هروله در عزاداری نشان از شدت مصیبت و آشفتگی روحی و روانی دارد. همچنین این امر سنتی اجتماعی در برخی از مناطق است. بنابران ریشه هروله در عزاداری امری طبیعی است، نه دینی. این عمل طبیعی چون مخالفتی با احکام شرعی ندارد، جایز است و چون مستند شرعی برای آن نیست نمیشود به استحباب آن حکم کرد. ارجحبودن سنتهای عزاداری تابع سنتهای محل و منطقه عزاداری است و نباید سنتهای مردمی در عزاداریها را محدود ساخت. مگر اینکه با شرع مخالفت داشته باشد. هروله در عزاداری امری شرعی نیست، تا لازم باشد مراجع آن را سنت سازند». با همین مبنا، نکونام گرچه به تفسیری عقلانی از عاشورا باور داشت، اما فتوا به جواز رسومی چون قمهزنی داده بود. (البته بعدتر در این فتوا تجدیدنظر کرد و آن را مقید به برگزاری غیرعلنی کرد.)
حوزه و روحانیت یکی دیگر از دغدغههای اجتماعی نکونام بوده است. او در این زمینه، کتابهایی چون «اقتصاد حوزههای علمی و شهریه دانشپژوهان دینی»، «حوزه؛ چالشها و طرحها»، «سیمای طلبگی» و«جامعهشناسی روحانیت» را نگاشته و در آنها ایدههایی مانند «تأسیس بانک مشترک وجوهات» و «تشکیل بانک نظریهپردازی»، «تشکیل بانک اطلاعات [حوزه]»، «تدوین نظامنامهی روحانیت شیعه» و اصلاح نظام آموزش سنتی حوزه را طرح کرده است.
در موضوع حجاب هم نکونام با تفکیک «پوشش» و «حجاب»، تعریفی موسع و منعطف از حدود و ثغور حجاب داشت و بر همان مبنا منتقد برخوردهای آمرانه و قهری برای اجبار حجاب بود.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago