شعرنگار🌱

Description
شعر تسکین می‌دهد غم‌های در دل مانده را..
#نگار_حسینی ✨️❣️
@Negarhoseini_m




✅️دعوتید به میهمانی شعر 📃📜
✅️قرار ما: ساعتهای رُند .. : ..⏳🕛😍
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago

hace 5 meses, 2 semanas

چه‌زیبا می‌شود در دفترت شعروغزل باشم..
و یا روی لبت،، طعمِ خوشایندِ عـسل باشم..

و یا روزی اگر از خـانه‌ی قلـبت،، مرا راندی..
دلم می‌خواست،، در یادِ دلت حداقل باشم..

#نگار_حسینی🌱

hace 5 meses, 2 semanas

بگیر از دل من..
هر چه را که می‌خواهی
هوای دلخوشی‌ام را ولی مگیر از من..

#نگار_حسینی🌱
#لحظه‌ای_موسیقی🎼🎻✨️

❥᭄͚ٖٜ@shernegar1023◍⃟❣️

hace 5 meses, 2 semanas

بـنشین در کـنار شــبهایم،،
کـمی از پـنجره نگاهم کن..
و بـخند و عـاشقانه بـتاب،،
و مـرا غـرق نورِ مـاهم کن..

از هــــوای اتــاق بــــیزارم..
از سکـــوت نمورِ دلـگیرش..
با نــگاهت بیــا صدایم کن،،
هدیه‌کن جان به‌متنِ‌تصویرش..

تا سـحر،، تا سـتاره می‌تابد،،
بنشین عـاشقانه‌گی دم کن..
دوسه فنجان غزل بنوشانم،،
غمی از غصه‌های دل کم کن..

به لبم قرص بوسه‌ای برسان،،
نفــسم درد مـی‌کند امــشب..
بــرسان لمسِ نرمِ دستت را،،
که تــنم آتشین شده در تـب..

تــرسِ با من نبودنت هر روز،،
شده کــابوسِ تلــخِ شــبهایم..
توبمان گرچه زندگی پوچ‌است،،
جــان‌پناهی،، به قــلبِ تنهایم..

مــثل حال نـهنگِ دور از آب،،
غــرقِ مـرگم بدون چشمانت..
بی تــو مثلِ سکوتِ پــروانه،،
شــعله می‌گیرم از تبِ جانت..

قــندِ پهلویِ چــاییِ صـُبحی،،
پر از احساسِ تـازه‌ی شیرین..
خــنده‌ی بعدِ گــریه‌ی شوقی،،
یا شرابی که می‌شوی تسکین..

شـــاعرت می‌شوم اگر باشی،،
می‌ســرایم تـــمام جــانت را..
اولــین واژه‌ که خودت بودی،،
آخــرین واژه هـم خــزانت را..

#نگار_حسینی 🌱
#چهارپاره❣️

hace 8 meses, 1 semana

بمیر ای قـلبِ زخمی،، بی‌دوایی را تحمل کن..
به روی شـانه، رنـجِ بی‌نـوایی را تـحمل کن..

برو در کوچه‌ای بن‌بست گم شو، بعد دردی که..
کـسی از تــو نمی‌پرسد کــجایی را تحمل کن..

اگر از تاج و تخت افتاده شور و شادی‌‌ات، حالا..
غـمی که می‌کـند فـرمـانـروایی را تـحمل کن..

بـبار ای چـشمِ نمناک و هـمیشه ابـری‌ام،، امـّـا..
کـنار شــمع،، اشـکِ بـی‌صـدایی را تـحمل کن..

شبی را که دلت جا ماند در آغوشِ مـهتابت..
بـمان و خـاطرات آشـنایی را تـحمل کن..

لبت را بوسه باران کرد و دستت غرقِ دستانش..
بـه یــادش دلـبری‌هـای دوتــایی را تحمل کن..

بـرایت می‌نویسم تا بدانی رنجِ دل از چیست..
بخوان دیــوانه،، شــعرِ بی‌وفایی را تحمل کن..

خــریدارت نشد جـز اسکناسِ کـهنه‌ی حـسرت..
بـهای عــشق،، در بـغضِ جـدایی را تحمل کن..

#نگار_حسینی?
#غزل

hace 8 meses, 1 semana

هـر چـند از احـساسِ مـن دلخسته‌ای،، امـّـا..

تا لـحظه‌ی مرگـم به " تــو" دلبسته می‌مانم..

#نگار_حسینی?

hace 8 meses, 1 semana

دلم تنگ است و دیگر ابرِ دریادل نخواهم شد..
تبِ مـوجِ خـروشانِ لبِ ساحــل، نخواهم شد..

تنم بیمار و درمانده‌،، روانم زخمی و مجروح..
به سوی خاطـرِ آسـوده‌ای، مایل نخواهم شد..

هلالِ مــاهِ بی‌نورم،، که خـم شد قامتم از غم..
من آن مهتابِ خاموشم دگر کامل نخواهم شد..

خیالِ کـوچ دارد، بـُغض از چـشمِ ترم هر شب..
مسافرخانه‌ی اشکم، که بی منزل نخواهم شد..

زمینی تـشنه‌ام،، در حسرت یک بوسه‌ی باران..
نمی‌بارد به جانم، قدرِ مُشتی گِل نخواهم شد..

مـنظم می‌تـپد یــادت،، فـراموشی نمی‌گیرم..
دلم با ناله هم‌پیمان شده، غافل نخواهم شد..

بخواب ای قـلبِ آشفته،، مکوب انقدر بیهوده..
شبم،، با صبحِ از ما بهتران همدل نخواهم شد..

در آغوشم نمی‌گيری خدا، جرم و گناهم چیست..
جهان مال خودت، انسانِ بی‌حاصل نخواهم شد..

از آن روزی که داغِ عــشق بر تابوتِ لـیلا ماند..
سـیه‌پوشِ غـمِ مـجنونم و عـاقل نخواهم شد..

#نگار‌‌_حسینی ?
#غزل

hace 8 meses, 1 semana

شبی قــلبم سـراسیمه دچـارت شد، نفهمیدی..
برایت مُرد و از جان دوستدارت شد، نفهمیدی..

تو از شبهای سرد و بی‌چراغت شعر میگفتی..
دلــم تا صبـح،، شـمعِ رازدارت شد، نفهمیدی..

خـزان بودی، به زیر گـام‌های عـابری خسته..
هــوایـم عـلتِ حـالِ بهـارت شد، نفهمیدی..

تـنت،، بی‌تاب می‌لـرزید، در بی‌برگی پاییز..
تــنم،، پیراهنِ گـرمِ قـرارت شد، نفهمیدی..

شـبیه نـغمه‌ی بلبل،، تـپش‌های پر از شوقم..
صدایی در سکوتِ شاخسارت شد، نفهمیدی..

به یاد آور که قـعرِ چـاه می‌تـابیدی و قـلبم..
شـکوهِ برکـه‌ای در روزگـارت شد، نفهمیدی..

و اشـکم مثل نابینایی یـعقوب در کــنعان..
نگاهِ خـیره‌ی چشم انتظارت شد، نفهمیدی..

اگر حـتّی نباشی،، بـهترینم،، دوسـتت دارم..
ولی بـد شد، دلم یار و نـگارت شد، نفهمیدی..

#نگار_حسینی ?
#غزل

hace 8 meses, 2 semanas

ای کاش شعله‌ور
بی‌تاب و بی‌قرار
لب بر لبت شبی
سیگار می‌شدم..

می‌سوختم ولی
تا آخرین نفس
آرام و بی‌صدا
تکرار می‌شدم..

#نگار_حسینی ?
#لحظه‌ای_موسیقی??✨️

❥᭄͚ٖٜ@shernegar1023◍⃟❣️

hace 8 meses, 2 semanas

ببخش ای دل تنها،،
شکستمت چه غم‌انگیز..
تـو هـم بـرای تپیدن،، دگـر بـهانه نداری..

#نگار_حسینی?

hace 8 meses, 3 semanas

در فـصل پاییـز آمـدی،، آرامِ جــانم..
لبخند زد آن شب،، خـدای مـهربانم..

وقتی که آبان جامه‌ای رنگین به تن کرد..
چـشم تـو شد زیـباترین رنگین کـمانم..

وقتی خدا عاشق شد و دستی به گِل زد..
می‌سـاخت قـلبت را، بـرایِ آشـیانم..

تـو آمـدی تا واژه هـا سامان بـگیرند..
شاعر شدی تا شعرِ جانت را بخوانم..

مـثل غـزل روی لـبم جـاری شدی تا..
نـامت به نـامِ عـشق، شد راز عـیانم..

خوش می‌نشیند یاد تو درچشم مهتاب..
وقـتی که شـبها خـیره‌ غـرقِ آسـمانـم..

می‌میرم آن روزی که باشم، تو نباشی..
دلـتنگی‌ات می‌سـوزدم تـا اسـتخوانم..

مانند عطری که همیشه ماندگار است..
ای کــاش من هم در دلِ یـادت بمـانم..

حتّـی اگـر روزی فـرامـوشی بـگیرم..
قـلبم بـرایت می‌تـپد،، روح و روانم..

جایت میان نقشِ چـشمانم چه خـالیست..
دردت به جـاااانم، مـهربـانِ خـوش‌زبــانم..

#نگار‌‌_حسینی?
#غزل

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago