𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago
فایل الکترونیکی سومین شمارهی فصلنامهی #تحلیل_گفتمان_ادبی دانشگاه کردستان منتشر شد.
مقالههای این شماره:
۱. افسانهزدایی از سلسله مراتبی قدرت موجود در بین بازیگران اجتماعی در نامههای تجاری: یک ژانر ارتباطی دو طرفه
۲. ادبیات جهان؛ از معیارهای جهانشمول تا کثرتگرایی فرهنگی (نمونه موردی: شعر نو کُردی)
۳. پلهای روایی: قصه به مثابهی تاریخنگاری در رمان جهانشهر دان دلیلو از منظر هایدن وایت
۴. تحلیل گفتمان بومگرایانه ادبیات کودک و نوجوان مطالعه موردی (تۆپێک لە سەر ئاو، سیمرغ پدربزرگ من بود)
۵. تحلیل گفتمانی دانش در داستانهای پاییز فصل آخر سال است، سکته قبلی و چند روایت معتبر دربارهی خداوند از دیدگاه لکان
۶. تبارشناسی خانقاه از دیدگاه میشل فوکو
از پژوهشگرانی که در حوزهی تحلیل گفتمان کار میکنند، دعوت میشود، پژوهشهای خود را در قالب مقاله به نشریهی تحلیل گفتمان ادبی (آدرس زیر) ارسال فرمایند.
https://lda.uok.ac.ir/issue_7940_7955.html
@revaayat1
ای سفر کرده، دلم بیتو بفرسود، بیا
غمت از خاک درت بیشترم سود، بیا
سود من جمله ز هجر تو زیان خواهد شد
گر زیانست درین آمدن از سود، بیا
مایهٔ راحت و آسایش دل بودی تو
تا برفتی تو دلم هیچ نیاسود بیا
ز اشتیاق تو دَرافتاد به جانم آتش
وز فراق تو درآمد به سرم دود، بیا
ریختم در طلبت هر چه دلم داشت، مرو
باختم در هوست هر چه مرا بود، بیا
گر ز بهر دل دشمن نکنی چارهٔ من
دشمنم بر دل بیچاره ببخشود، بیا
زود برگشتی و دیر آمده بودی به کفم
دیر گشت آمدنت، دیر مکن، زود بیا
کم شود مهر ز دوری دگران را لیکن
کم نشد مهر من از دوری و افزود، بیا
گر بپالودن خون دل من داری میل
اوحدی خون دل از دیده بپالود، بیا
سراینده و راوی دوست عزیزم #سبحان_گنجی
چقدر چشم الهی شبیه چشم تو نیست
چه چشمهای سیاهی شبیه چشم تو نیست
نمیشود که تو را دید و رد شد و ننشست
کدام لنگرگاهی شبیه چشم تو نیست
بریده باد دماغ هر آدم گیجی
که بو نبرده گناهی شبیه چشم تو نیست
مدام بیشتر از قبل در تو غرقترم
چه چاه و چاله و چاهی شبیه چشم تو نیست
نه مثل ناظم خطکش کُش است زل زدنت
نه امتحان شفاهی شبیه چشم تو نیست
شبیه چشم تو هرکه کشید هر چه نشد
کجای کاغذ کاهی شبیه چشم تو نیست
هنوز عاشق تو نه هنوز نه نشدم
هنوز هیچ نگاهی شبیه چشم تو نیست
نخوان نکش ننویس اعتنا نکن به خودت
بخواب چشم تو گاهی شبیه چشم تو نیست
پارهای از کتاب
قاعده سی و ششم شمس:
از حیله و دسیسه نترس.
اگر کسانی دامی برایت بگسترانند تا صدمهای به تو بزنند خدا هم برای آنان دام میگستراند.
چاه کن اول خودش ته چاه است.
این نظام بر جزا استوار است،
نه یک ذرِه خیر بی جزا میماند، نه یک ذره شر.
تا او نخواهد برگی از درخت نمی افتد.
فقط به این ایمان بیاور...
ابیاتی از شاعران در پیوند با نامه و معشوق
نامه بنویسم و خود از پی قاصد بروم
آنقدر صبر ندارم که خبر گردد باز
کیست دل کو بفراقت بود آرام پذیر
گر بپا رفته ز کوی تو بسر گردد باز
#طالب_آملی
ترسم که نامهام نرساند صبا به یار
بد کرد جان که همره باد صبا نرفت
#اختری_یزدی
صد نامه مشق کردم در شرح مهربانی
نادیده از تو هرگز یک نامه را جوابی
#اوحدی
شرح دوری گر دهم در نامه از تاثیر آن
حرفهای متصل از هم جدا خواهم نوشت !
میان عاشق و معشوق قاصد محرمی باید
شکایت نامهی دل میبرد رنگ پرافشانم
#حزین_لاهیجی
بال کبوتران حرم، نازک است کاش
این نامههای پُر گِله را مختصر کنیم
#طالب_آملی
امروز نامهام ز بر یار میرسد
من گام قاصد از تپش دل شمردهام
#بیدل_دهلوی
کاین نامه هست چون پرندی
از غمزدهای به دردمندی
#نظامی
نمیدانم حدیث نامه چونَست
همیبینم که عنوانش به خونَست
#سعدی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
#مولوی
صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد
#حافظ
گاهی پشت یک بیت شعر، آرامشهای عجیبی نهفته است. چقدر این بیت حافظ، امروزِ مرا ساخت:
جهان پیر رعنا را، ترحم در جِبِلَّت نیست؛
ز مهر او چه میپرسی؟ در او همت چه میبندی؟
@revaayat1
در میانِ اقلیت قرار داشتن، حتّی اقلیت تک نفری، نشان جهل و جنون نیست، حقیقت در یک سو قرار دارد و کذب در سویی دیگر، اگر تو به تنهایی جانب حق را بگیری، و در سوی دیگر، در برابر تو همهی دنیا قرار داشته باشد، تو دیوانه نیستی.
کتاب :۱۹۸۴
نویسنده: جورج اورول
@revaayat1
بخشی از کتاب روایت و روایتگری
موج دوم #فمینیسم، حذف و طرد زنان از گفتمان و نهادهای مسلط مردانه را از موضع دوگانه بررسی کرده است: یکی موضع مخالف که به نقد این نهادها میپردازد و دیگری موضع خودمختاری؛ یعنی تلاش زنان برای پیریزی هویت خودشان. حال بحث اصلی این است که نظریهپردازان #فمنیست، چگونه این موضع دوگانه را شکل دادند؟
نخست نظرشان این بود که مردسالاری در دل ساختار روایت جای گرفته است و داستان #اودیپی، روایت غالب و نمونهای شده است. دوم، فمنیستهای موج دوم تلاش کردند مردسالاری را از روایت جدا کنند تا بتوانند شکلهایی از روایت را مشخص سازند و تولید کنند که مردسالارانه نباشد. در این مرحلهی دوم، خودمختاری به شکل مولف بودن نمود مییابد. یعنی زنان، مولف روایتهای خودشان باشند نه اینکه به روایتهای مردسالار از پیش موجود، تن بدهند.
شروع روز با حافظ
یک حرف صوفیانه بگویم، اجازت است؟
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
كوتاهترين راه
اگر بشریت بخواهد
که به صلح و آرامش رسد
باید قدرتِ عشق
بر عشق به قدرت
پیروز گردد.
#جيمى_هندريكس
ترجمهی: حسين الهی قمشهای
@revaayat1
در چنگ غم تو دل سرودی نکند
پیش تو فغان و ناله سودی نکند
نالیم به نالهای که آگه نشوی
سوزیم به آتشی که دودی نکند
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago