𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
اندیشه ای را در بندکشیدن
بسان
تلاش برای کشتن آفتاب
بیهوده است،
این را کارگران بهتر می دانند
آنان که در رگانشان
جوبار اندوه جاریست
در قلبشان آتش نهفته خشم
و
چشم هایشان،
آه چشم هایشان آمیختار یک تاریخ است
تاریخی به قدمت کمون
چنان سترگ و شکوهمند
که در بر می گیرد
کرانه های گلگون آزادی را
از نهایت شب
تا لحظه رویت یک شفق سرخ ...
هلا کارگر
هلا جان ِ به لب رسیده
هلا حماسه خاموش
با پیکری رنجور از آنچه حق تو نیست
چگونه بر تخت پوسیده زندان
پلک فروخواهی بست بر شب هایی که برای صبح شدن
هیچ عجله ای ندارند ...
لبخند محزونت را
کنج حیاط کدام اسارتگاه
به روز نو
و
به امیدواری هدیه می کنی
وقتی
از آنجا که تویی
تا
اینجا که شعر ایستاده است
همه چیز به غریبانه ترین شکل ممکن
اندوهگین و دلگیر است ...
همه چیز
جز آنچه در ژرفای نگاه تو تاب می خورد
همان که از تو استواره ای ساخته است
نستوه،
شکست ناپذیر
نامیرا ...
تو را باید تکثیر کرد ...
از قلبی به قلب دیگر
و
از اندیشه ای به اندیشه دیگر ...
چرا که تنها اگر تو بگویی: "دولت، محصول آشتی ناپذیری تضادهای طبقاتی است"
کارگران
قالیبافان
برزگران
معدنچیان
و تمام توده های دربند
آن را تایید خواهند کرد ...
تو لنین هستی همان شبح سرخ که نامش با داس و چکش
بر پیکر استثمار حک شده است ...
بورژوازی نه تنها سلاحهایی را که منجر به مرگخودش خواهد شد خلق کرده، بلکه سبب شده است انسانهایی بوجود آیند که آن سلاحها را به کاربرند. یعنی طبقهی کارگرِ نوین.
.
سینه ام،
این تالاب خون و عصیان را بشکافید!
قلب رنجورم با شما خواهد گفت
از چشمان سرخ بیخوابم در اتاق های بازجویی
از مشام به بوی باروت پر شده ام در سحرگاه تیرباران
از رویاهای به خون مزین شده ام در انفرادی
از کتاب های به یغما رفته ام، عینک بر زمین افتاده ام و گلدان های شکسته ی مادر در تفتیش های ناگهانی شبانه ...
از بغض فروخورده پدرم هنگام دستگیری ...
سینه ام را بشکافید!
شرحه های اندوه را کنار زنید
و
ببینید چه رفته است بر من،
منی که شانه های لرزان از گریه ام را بر گورهای بی نشان
دست های پینه بسته ام را روی میز قاضی
چشم هایم را پشت میله های زندان
و
پاهایم را در راه آزادی جای گذاشته ام
سینه ام را بشکافید!
بگذارید نور از آن دالان تاریک عبور کند
شاید روحِ گمشده ام را بیابید
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago