ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 23 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 3 weeks ago
بچه ها افرای ابلق تو پیج رایگان اینستاگرامش رسیده پارت ۶۹👇👇💜👇💜👇👇
سلام دوستان
از این به بعد میتونید رمان #کوازار تو این پیج با پارتگذاری بخونید👇❤️
https://www.instagram.com/quasar.novel?igsh=bDVyZWdkM2RjZ3hv
همچنین میتونید فایل کامل کتاب رد از طریق اپلیکیشن طاقچه یا باغ استور بخرید 🙏❤️
برای خرید کتاب چاپی به ادمین پیام بدین
@ng786f
افرای ابلق
سلام دوستان، با یه رمان دیگه که برگرفته از یک داستان واقعی هست در خدمتتون هستیم
این ماجرا با سبک روایی براتون نوشته میشه، اسم شخصیت ها و مکان ها و شغل ها مستعار شده تا از حریم شخصی افراد حفاظت بشه.
پایان ماجرا خوش هست اما لطفا با استفاده از محتوای این رمان در مورد زندگی شخصی خودتون تصمیم نگیرید و حتما از مشاور و تراپیست مناسب در زندگی خودتون استفاده کنید.
متشکریم
آرام و بنفشه
افرای ابلق
صدای ضربان قلبم از صدای نفس هام بلند تر شده بود. نمیتونستم چشمم رو از تصویر پیش روم بگیرم...
آروم یه قدم عقب رفتم
نور هنوز از لای در دیده میشد
و بخشی از تصویر تن های عریانی که با سخاوت در حال فتح هم بودند...
قفسه سینه ام درد گرفته بود.
این چه تصمیم اشتباهی بود که من گرفتم!
باید از اینجا برم بیرون...
با وحشتی که جسمم رو کرخت کرده بود خواستم به سمت در اصلی بچرخم که حضور کسی رو پشتم حس کردم.
دستش رو شونه ام نشست...
نفسش کنار گوشم خالی شد و گفت
- همراهیم میکنی!؟
شش ماه قبل:
به فنجون های لب پر داخل سینی نگاه کردم.
تصویر خودم تو کف صیقلی سینی افتاده بود.
شالم رو دوباره رو سرم مرتب کردم و ماسکمو روی صورتم جا به جا کردم.
چاره ای نیست...
نمیتونم با رزا بحث کنم.
باید خودم چای ببرم.
کاش خانم کتابی زودتر از مرخصی بیاد چون اگر برای هر جلسه قرار باشه من چای ببرم به زودی از استرس میمیرم.
صدای رزا از جلو در آشپزخونه اومد که شاکی گفت
-افرا، بدو! آقای مقدسی الان شاکی میشه!
نفس عمیقی کشیدم و سینی رو بلند کردم.
آقای مقدسی تقریبا همیشه شاکی بود.
بدون اینکه چیزی بگم به سمت رزا چرخیدم.
پا تند کرد.
جلو تر رفت و کنار اتاق کنفرانس ایستاد.
من که رسیدم تقه ای به در زد و در رو باز کرد.
رو به داخل گفت
- سلام...
بی صدا وارد شدم.
طبق عادت به کسی نگاه نکردم و سینی چای رو روی میز گذاشتم.
دونه دونه فنجون های چای رو چیدم. همه ساکت شده بودند.
میدونستم این جلسه جز جلسات محرمانه است و دوربین های اتاق رو قبلش آقای مقدسی خاموش میکنه
اما هیچوقت نفهمیدم در مورد چه محصولی صحبت میکنن.
دو نفر دیگه مونده بودن تا بتونم از این اتاق فرار کنم.
انگار همه خیره به من بودند.
آخرین فنجون رو جلو مردی که کت و شلوار مشکی پوشیده بود گذاشتم که مرد گفت
- جناب مقدسی! چرا این خانم با ماسک و دستکش اومدن!؟
برای خوندن ادامه وارد اپلیکیشن باغ استور بشید. برنامه رو رایگان نصب کنید
فیلتر نیست
لینک نصب برای اپل و اندروید تو کانالش پین شده
@BaghStore_app
باز کردی داخلش سرچ کن افرای ابلق
رمان های دیگه منم همه اونجاست
فایل نمونه رایگان رمان #کوچولو_دلربا به قلم #ساحل
در صورت تمایل به مطالعه فایل کامل رمان میتونید به مبلغ 30 هزار تومن فایل کامل 600 صفحه ای را از ادمین فروش خریداری کنید
@ng786f
رمان نامستور تو پیج رایگانش به پارت ۶۵ رسیده ????
https://www.instagram.com/adabiyat_dastani?igsh=ajdqZG1ocGRmNGh1
پارت های رمان جدیدم به اسم نامستو که کار مشترک من و پونه است رو اینجا بخونید??
https://t.me/namastour
بچه ها همین الان پارت ۳۰۵ #انتهاج تو پیج رایگان قرار گرفت . از اینجا رایگان بخونید???
https://www.instagram.com/reel/C6MipwDqsjU/?igsh=MW01ZTVxNXBnaDF4aQ==
اگر هم فایل کامل رو خواستید که بیش از ۶۰۰ پارت و ۲۲۰۰ صفحه است از اینجا بخرید???
بچه ها. راز زمرد رو رایگان تو این پیج پارتگذاری میکنیم ???
https://www.instagram.com/bia_ghesse?igsh=MXBvYzljZjY2cGtuMQ==
?
دستمو روی شکمو بین پام کشیدم
واقعا با اینهمه فکر تحریک شده بودم
آروم انگشتمو بین پام کشیدم
همی گفتمو کمی پامو باز کردم که در حمام با شتاب باز شد
با شوک برگشتم سمت در
سیاوش عصبانی نگاهم کردو گفت
- قرارمون چی بود آرام
در حمامو بستو اومو سمت من
خودمو آروم کردمو گفتم
- ما قرار های زیادی داریم سیاوش ! منظورت کدومه ؟
پیراهنشو از تنش بیرون آوردو کمر شلوارشو باز کرد
چشم هاش فوق العاده عصبانی بودو گفت
- تو خیلی بچه ای آرام... من ازت انتظار رفتار های پخته تری دارم
خودمو کمی تو وان بالا کشیدم
بخشی از سینه هام بیرون از آب قرار گرفتو رد نگاه سیاوش رو تنم افتاد
لبخند زدمو گفتم
- من بچه ام سیاوش... چیزی که میخوامو نمیتونم مثل تو رد کنم ...
با این حرفم انگشت های پامو از آب بیرون آوردم
دستمو رو پام کشیدمو گفتم
- وقتی به رابطمون فکر میکنم تحریک میشمو دلم سکس میخواد ...
به اندامش نگاه کردم
سیاوش کاملا لخت شده بود و کاملا هم تحریک شده بود
پامو گرفتو سمت دیگه وان رو به رو من نشست با همون عصبانیت گفت
- دلت هر چیزی بخواد حق نداری بدون من با خودت ور بری
دستمو زیر دلم کشیدمو گفتم
- بدون تو نبود... منتظر تو بودم ...
اخم و خشم سیاوش کمتر نشد
نگاهش رو صورتم چرخید
میدونستم داره کبودی های تنمو چک میکنه
با حرص گفت
- اینجوری میبینمت عصبی میشم
به سمتش رفتمو روی تنش نشستم
خودمو بهش کشیدمو درد و سوزش بدی تو ناحیه واژنم حس کردم
اما به روی خودم نیاوردمو گفتم
- من دوستشون دارم ...
با اخم پرسید
- چیو؟
- کبودیارو ...
با این حرف کنار گردنشو بوسیدم
سیاوش کتفمو بوسیدو گفت
- میدونی اومدم تنبیهت کنم ؟
یهو شوکه صاف نشستمو نگاهش کردم.هنوز اون خشم و عصبانیت تو چشم هاش بود
خیلی جدی منو برگردوند تو بغلش تا به پشت بشم
دستشو رو باسنم کشیدو گفت
- پس سکس میخوای آرام... اونم وقتی که من میگم نه ...
دستمو گذاشت رو لبه وان تا به جلو خم شم و زیر آب باسنمو دست کشید
خواستم صاف شم که یهو گردنمو گرفتو ثابتم کرد
عصبانی گفت
- آروم بگیر آرام... این یه تنبیه واقعیه
یهو ترسیده بودم
عصبی گفتم
- من که کاری نکردم...
سیاوش مجبورم کرد رو زانوهام نیم خیز بشم و باسنم خارج از آب قرار بگیره
پاهام دو طرفش بودو باسنم جلو صورتش بود
سیاوش در حالی که کبودی های تنمو چک میکرد گفت
- تحریکم کردی تا منو بکشی خونه! با خودت بدون من ور رفتی ! بازم بگم ؟
خواستم برگردم سمتش اما همین لحظه انگشتشو پشتم فشار داد
ادامه رمان??
https://t.me/mynovelsell/1921
فایل نمونه رایگان رمان #به_طعم_تمشک سرگذشت تارا و کیارش به قلم #بنفشه و #رعنا
بعد مطالعه این فایل در صورت تمایل به مطالعه فایل کامل رمان میتونید به مبلغ ۵۰ هزار تومن فایل کامل ۲۱۸۸ صفحه ای را از ادمین فروش خریداری کنید
لطفا برای خرید اسم رمان را به ادمین فروش بفرستید
@ng786f
¤○¤••••••••••••???••••••••••••¤○¤
لینک کانال
@mynovelsell
ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 23 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 3 weeks ago