وغيره ...

Description
همه چيز از همه جا بدون مسائل غيراخلاقي
بهترينهاي خبر، سرگرمي، طنز، مطالب آموزنده، موزیک، سخنان بزرگان و غيره ...





https://www.instagram.com/vaghyre/



Admin: @Ali_bisines
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month ago

1 month, 1 week ago
h. t

h. t
#فوتبال
برنامه‌دیدارهای‌
مهم‌روز+پخش‌زنده. 1403/10/10
@vaghyre

1 month, 1 week ago
h. t

h. t
? کیسه کشیدن

کیسه کشیدن پوست نوعی ماساژ درمانی است و تمام سلول‌های مرده و تجمع یافته روی پوست را از بین می‌برد و باعث جوان سازی پوست و کاهش تعریق بدن می شود
زمانی که روی پوست کیسه کشیده می‌شود،
کار کرد مغز بهتر شده و کسالت و
رخوت و سنگینی بدن کمتر می‌شود
کیسه کشیدن در افراد دیابتی باعث باز شدن منافذ پوست و خروج سموم کاهش امتلاء شده و قند خون را کاهش می دهد?

@vaghyre

1 month, 1 week ago

h. t
حکایتی آموزنده

تا اخر بخوانید 

روزی  حاکمی در قصرخود نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروشی را شنید که فریاد میزد:
“سیب بخرید! سیب خوشمزه دارم
حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، محصول باغش را  بار الاغی نموده و روانه‌ بازار است
حاکم میل و هوس سیب کرد  و به وزیر دربارش گفت:
۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!
- وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
-این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!
دستیار وزیر فرمانده قصررا صدا زد و گفت:
-این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!
فرمانده قصر افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
-این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!
افسر  عسکر  را صدا کرد و گفت عسکر :
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!
عسکر   دنبال مرد دست فروش رفته و یقه اش را گرفت و گفت:
های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر وصدا میکنی؟ خبر نداری که  اینجا قصر  حاکم  است و با صدای گوش خراشت خواب جناب حاکم را آشفته کرده ای.اکنون به من دستور داه تا تو را زندانی کنم.
مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم قربان
این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیر، ولی از خیر زندانی کردن من بگذر!
عسکر نصف بار سیب را برای خودش برداشت
و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت:
-این هم  این سیب ها با ۱ سکه طلا.
افسر نیمی از ان سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت:
این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا!
فرمانده نیمی از سیب‌ها  را برای خود برداشت و نیمی را به دستیار وزیر داد و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا!
دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا!
وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت:
- این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که  مردم واقعا در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند. که کشاورزش پنج   عدد  سیب را به پنج سکه طلا می فروشد هر سیب یک سکه طلا
و مردم هم یک عدد سیب را به  یک سکه طلا میخرند!  پس ثروتمندند درنتیجه بهتر است مالياتها را افزايش دهم و خزانه قصر راپرتر سازم.
در نتيجه مردم فقیر تر شدند و
شریکان حلقه فساد قصر سرمایه دارتر .

@vaghyre

1 month, 2 weeks ago

h. t
#داستان ?

در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمی‌توانی عزیزم!»
گفتم:«می‌توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»

مادر گفت: «یکی می‌آید که نمی‌توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.»

نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر می‌کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفته‌اش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمی‌توانم به قول کودکی‌ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود.

همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت:«دیدی نتوانستی.»

من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر می‌خواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمی‌خواستم و نمی‌توانستم به قول دوران کودکی‌ام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده بودم!

@vaghyre

1 month, 2 weeks ago

h. t
نامه ای از بنده خدا به
عزيز اداره برق

فرزندم...

@vaghyre

1 month, 2 weeks ago
h. t

h. t
یادت ماندگار

#ژاله_علو

@vaghyre

1 month, 3 weeks ago

h. t
کودکی از مسئول سیرکی پرسید :
چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!

صاحب فیل گفت : این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است. آن با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسید چطور چنین چیزی امکان دارد؟

صاحب فیل گفت : وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهایی اش هیچ اثری نداشت و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است. فیل به این باور رسیده است که نمی تواند این کار را بکند!

#پائولو_کوئلیو
برش کتاب : مکتوب

@vaghyre

1 month, 3 weeks ago
h. t

h. t
در دنیا 2 نوع دزد وجود دارد:

دزدان کوچک که پلیس آنها را
دستگیر میکند!

و دزدان بزرگ که پلیس از آنها
محافظت میکند...

@vaghyre

1 month, 3 weeks ago

h. t
#منتخب

??آلمانی ها،
چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صد هزار نفر از سربازانشان در برف مردند، می‌دانستند شکست می‌خورند ولی چطور می‌توانستند حتی به خودشان بگویند این صدهزار کشته بی‌فایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند و شکست خوردند!!!
وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.
اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی درد آور است قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت.
کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده بی دلیل بوده.
هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ تر می‌شوید و ایمانتان به آن کار محکمتر میشود.
تورات میگوید: اگرمیخواهید ایمان مردم قویتر شود، کاری کنید که آنها در راه دینشان زجر بکشند و هزینه کنند.کاهنان از همان قدیم می‌دانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند آنهاسال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود چون پشیمان شدن از قربانی کردن یعنی قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا داده‌اند.
وقتی بخاطر کاری هزینه می‌دهیم حتی اگر آن کار احمقانه‌ترین کار هم باشد به سختی *می‌توانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده
برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده.
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاح‌تر میشود اصرار بر ادامه دادن همان راهِ افتضاح، بیشتر می‌شود.
پس شاید حالا، بتوان آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و اعتقادات دروغین خود اصرار می‌کنند را بهتر درک کرد.
برتراند راسل:
چگونه به تاول‌های پاهایم بگویم تمام مسیری که آمده‌ام اشتباه بوده؟

@vaghyre

1 month, 4 weeks ago
h. t

h. t
مشهد باشی ،
پاییز بشه ،
خورشید اینجوری طلوع کنه ?

@vaghyre

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month ago