Lost treasure / گنج گمشده

رومنس / انگست / برشی از زندگی / اسمات

خلاصه : جیمین و جونگکوک دو پسری که کودک کارن و با فقر دارن بزرگ میشن ، تنها داشته و ارزشمند ترین چیز زندگی همدیگه ان ... چی میشه اگر زمان اون هارو از هم جدا کنه و سالها بعد ، توی بزرگسالی ، دوباره توی یک مسیر قرار بده ؟ زمانی که جیمین داره با بیماریش دست و پنجه نرم میکنه و هرکدوم ازون دونفر زندگی جداگونه ی خودشونو دارن .

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

اگر از بی فیکشنی رنج میبرید ، معرفی امشب یه فیکِ پیشنهادیِ ترازه ???

Cigarettes / سیگار

امگاورس / رومنس / اسمات

*خلاصه:جیمین پسریه که به خاطر آلفا نبودنش مورد تحقیر خانوادش قرار گرفته و پدرش کتکش میزنه چون اونا معتقدن که پسرشون باید آلفا میشد تا وراثت پارک ادامه پیدا کنه. جیمین بالاخره تصمیم میگیره از اون خونه فرار کنه و به جنگلی پناه میبره که شاهد گذروندن کودکیش بوده و اونجا با آلفای اصیل یعنی جونگکوک آشنا میشه

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »*

Hold on

انگست / رومنس / اسمات / ازدواج اجباری
خلاصه : پدر جیمین بخاطر یه قمار پدر جونگکوک رو میکشه و برای اینکه از قانون در بره با جونگکوک یه معامله میکنه . کوک که یه مکانیک نسبتا فقیره میخواد که با جیمین ازدواج کنه تا اون از تمام ثروت پدرش بی بهره شه و پارک بدون وارث بمونه . جیمین که عاشق پدرشه اینو قبول میکنه و با وجود اجباری بودن ازدواجش ،عاشق همسرش میشه اما دوسال طول میکشه که این عشق بالاخره دو طرفه بشه و داستان اون دو باهم شروع بشه

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

Moonlight / مهتاب

رومنس / انگست / اسمات

*خلاصه : پارک جیمین یه پسر لاله ، پسری که بخاطر این نقصش توسط همه حتی خانوادش طرد شده . توی یه مهمونی بزرگ جونگکوک اون پسر رو میبینه و مجذوب زیباییش میشه و این اولین ملاقات اوناست .جونگکوک از سهام دارها و شرکای خانواده ی پارکه و این باعث میشه چندباری با جیمین ملاقات کنه و اونا کم کم بهم علاقمند بشن

فیکشن دو فصله ، فصل اول حدودا ۷٠٠ و فصل دوم حدودا ۸٠٠ صفحه ی ریز*

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

TITANIC / تایتانیک

عاشقانه / درام / حماسی / امگاورس / اسمات

خلاصه:جیمین که از فشار های خانوادگی و ازدواج اجباری که مجبوره بهش تن بده دست به خودکشی میزنه و در همون لحظه با پسری آشنا میشه که زندگیش رو نجات میده

اقتباس از سینمای تایتانیک/ازدواج اجباری

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

Sun of the lake / پسر دریاچه

انگست / درام / معمایی / مدرسه ای / اسمات

*خلاصه : هر داستانی شروع و پایانی داره!
داستان ما از کجا شروع شد ؟
از جایی که خوانواده جئون با وجود مخالفت پسر خوانواده تصمیم گرفتن به شهر کوچیک جنگلیشون برن و اونجا زندگی کنن...
جئون جونگکوک پسری که آرزو داره یک روز نقاش بزرگی بشه اعتقاد داره اون شهر کوچیک مانع رویاشه!
اما مجبور به پذیرش این تصمیم میشه.
چی میشه که توی همون شهر کوچیک کنار دریاچه ی وسط جنگل کسی رو ببینه که بشه کل الهامش؟
کسی که بخاطرش حتی از رویاش هم دست بکشه!
پایان این داستان کجاست؟

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »
‌
‌*

Dumb raspberry / تمشک خنگ

امگاورس / اسمات / فلاف / کمدی
خلاصه : جئون جونگکوک امگای بوکسوری بود که خیلی اتفاقی وقتی دنبال خواهر زاده‌اش به مدرسه دختر کوچولوی لیمویی رفته بود، جفتش رو ملاقات کرد. یه معلم تازه کار و ظاهری به شدت معصوم که لعنت؟ الهه ماه شوخیش گرفته بود؟ اون آلفای خنگ تمشکی جفت تعیین شده‌اش بود؟ میتونست قسم بخوره اون الفا حتی چند سانتی ازش کوتاه تر و هیلکش ظریف تر بود!

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

Acrophobia / ترس از ارتفاع

رومنس / اسمات / روزمره / یکم پلیسی

خلاصه : جونگکوک یه پلیس سرسخت با کلی مدال و افتخاره که اینبار تو حل یه پرونده به مشکل خورده ، یک شب توی بار ازش دزدی میشه و جونگکوک مجبور میشه اون دزد رو چند روزی تو خونش زندانی کنه تا مدارک مهمشو پس بگیره ، و اونجا میفهمه شاید کلید حل پرونده ی حل نشدنیش دست دزدی باشه که اینروزا تو خونه ی خودشه ...

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »

SEKIJO / سِکیجو

جنایی / هارش / قتل و خشونت / معمایی / روانشناسی / اسمات

*خلاصه : چندین ماهه که قتل‌های زنجیره‌ای وحشیانه، پنجاه و یک میلیون شهروند کشور کره‌ی جنوبی رو داخل گودال هراس بی‌انتهایی انداخته. شواهد حاکی از اینه که بعد از ده سال، این کشور دوباره شاهد یک قاتل سریالیه؛ منتها این‌بار قاتلی به مراتب مخوف‌تر و خون‌خوارتر! بعد از ارتکاب سومین قتل، رسانه‌ها به این قاتل مرموز، لقب سِکیجو رو دادن؛ موجودی افسانه‌ای و به اندازه‌ی همین قاتل، وحشی و تشنه به خون!
آیا سِکیجو بعد از ارتکاب چندین و چند قتل وحشیانه بالاخره دستگیر میشه؟ آیا هم‌دست و معشوقه‌ای هم داره؟ پایان این سایه‌ی وهم و هراس قراره چه زمانی رقم بخوره؟

"دوست داری چطوری انجامش بدی بیبی؟ خفه‌ش کنی؟ تیکه‌تیکه‌ش کنی؟ شکمشو پاره کنی؟ قلبشو از سینه بکشی بیرون؟ یا شاید هم با رگ‌های بدنش دست‌بند درست کنی؟!"*

«اسپویل سد اند بودن یا هپی اند بودن فیک تو کامنت اول اسپویلر داره »