𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 19 hours ago
اینم از این❤️
دوباره دل هوای با تو بودن کرده.
سلااام، اینم پارتای جدید❤️??
آرکا&
"بازوی آیسنو گرفتو ضمن حرکت کردن به سمت در تماسو وصل کردم
_چیزی ازت نشنوم علیرضا جز اینکه همه چی ردیفه
-ردیفه رئیس پایین برج منتظریم
آیسنی که سعی میکرد از زیر دستم دربررو محکم تر گرفتمو روبه علیرضا تاکید کردم:
_امید وارم همین باشه که میگی وگرنه هم تو هم اون مادر به خطا هارو آدمتون میکنم
قطع کن داریم میاییم
"آیسن با صورتی که جمع شده بود با صدای جیغ جیغویی بیان کرد
-دستم شکست اههه، یکم آروم تر کیسه سیب زمینی که جابه جا نمیکنی ،آدمم
ولم کن خودم میام
میگم ولم کن اینقد منو نکشون اینورو اون ور
"با خشم به طرفش برگشتمو با اخم محکم تر بازویش را به چنگ میکشم
_خفه میشی یا نه آره یا نه!داریم میریم اون پایین خفه خون میگیری
"مظلومانه سرش رو پایین انداخت ، لب برچید و زمزمه کرد:
-یکم آروم تر ، دردم میگیره بازوم کنده شد بخدا ، خودم بلدم بیام در که نمیرم، تهشم قراره بمیرم پس اینقد این اخرا اشکمو در نیار
قطره ی اشکش ناخوداه گاه رو صورتش چکید ، این دختر صلاحش اشک بود که تقی به توقی منو مورد حمله قرار میداد، چطور حالیش میکردم که حق نداره اشک بریزه اصن مگه اشکاش دسته خودشه
-چرا اینقدر عصبانیو سرم داد میزنی؟ من اینقدر غیر قابل تحملم؟!
"غیر قابل تحمل بود این لعنتی خونه خراب کن، اینیکی اینقد قشنگ مظلوم میشدو قشنگ جیغ میکشید
یا اینکه اینقد بامزه قلدر میشد
این لعنتی نفهم نمیفهمید آره نمیدونست که چقد روش حساس بودم بازم اینارو به زبون میورد
دستمو رو بازوش شل کردمو اشک چشماشو با پشت دشتم پاک کردم
_گریه نکن خب ، باشه تو کیسه سیب زمینی نیستی، فقط اینقد اینورو اونو ول نخور ، بسه دیگه میگم اشکاتو پاک کن اون بیرون از این سلیطه بازیا در نمیاری هااا
???
آیسن&
'وقتی اینجوری حرف میزد دلم میخواست سرش رو از تنش جدا کنم و چه حیف که قادر به انجام همچین کاری نبودم،
نفس نفس زدمو با تاکید گفتم:
-نه نه نه! من مال هیچکس نیستم.
نه میفهمم چی از جونم میخوای نه ازت خوشم میاد و مهم تر از همه، هیچ علاقهای بهت ندارم ...تو ....توحق نداری همچین
حرفی رو حتی زبون بیاری!
'تک به تک کلماتم رو گوش داد. عصبانی شده بود
من اینو از حالت تغییر صورتشو نوع نفس کشیدنش فهمیدم.
با دست دیگهاش چونم رو گرفت و زبونشو ت دهنش چرخوند و شمرده شمرده کلماتشو به زبون اورد:
_سلامتی کصشرات ، ولی عزیزم هستی ، الان وقت کشوندت تو تخت واسه اثبات نیست ،
ولی آیسن من
احمق کوچولو
بزدل
من حال تو رو بعد از این ماجرا جا میارم ، حالتو قشنگ میگیرم ، اما الان زمانش نیست
'پخش شدن نفساشو روی صورتم کاملا احساس میکردم
دستشو از روی فکم ور داشت و پایین اورد
-از اینکه یه دختر رو تویشرایط نابرابر تهدید میکنی چه احساسی داری؟
احساس شاخی؟
احساس قلدری؟
احساس برتری؟
هوووم؟!چه احساسی داری؟
'تو گلو خندید ، دیوانه بود. وقتی نباید میخندید، قهقه میزدو وقتی باید میخندید اینکارو انجام نمیداد
یهو حالت چهرش عوض شدو غرید:
-بزنمت صدا سگ بدی عزیزم، یا میبندی دهنتو
'سرمو عقب بردم و با نفرت گفتم:
-حالم از این لفظ"عزیزم" بهم میخوره وقتی تو به زبونش میاری...
پوزخندی زد و جلو تر آمد و با طعنه گفت:
_جدا!.ما که به هرکی گفتیم عزیزم از خوشی غشی شدو از حال رفت عزیزم!
گوشیش زنگ خوردو عقب کشیدو با برگشتن به حالت قبلیش تماس وصل کرد
???
پارت امروز, شبم پارت داریم قوله قول
شرط داره البته?
ری اکشنا بالا باشه اولا
و بازم
نظرتونو راجب رمان به پی ادمین پاسخ گویی بفرستین هر نظری: نقاط قوت و ضعف رمان هرچی هرچی که دوس دارین
"سپس غافلگیرانه بازوی آیسن راه گرفت و با حرکاتی آرام شروع به جمع کردن آستین های افتاده او کرد
سیگاری که لای لبهایش گذاشته بود را کام گرفت و کنار گذاشت
_تک تک حرفایی که الان میخوام بزنم فقطو فقط واسه حفظ جون خودته آیسنث
اون بیرون قرار نیست کسی به تو رحم کنه، قرار نیست عین من با کصشرات کنار بیانو یکی بخوابونن تو گوشتو تمام
خب؟ چاک دهنتو اون بیرون میبندی فقط میشنوی چششششم ،حرفامو مو به مو گوش میکنی
حالام این فیس مزخرفتو درست کن عین این احمقا شدی رو مخمه واقعا...
"موهای ریخته شده روی صورت آیسن را کنار زد و ادامه داد
_ببین وای به حالات اون بیرون بخوای سلیطه گیری درایو چه میدونم مثلا پا به فرار بزاری
ببین مهم نیست عالمو ادم کنارمون باشن ، اون لحظه جوری دمتو میچینم که هر روز بابت اون لحظه بخوای تاوان پس بدی
'دخترک ترسیده از حالت رفتار او به یک باره روی زمین نشست
-چرا اینجوری حرف میزنی، داری منو میترسونی
پس جدی جدی قرار منو بکشی
چرا اینقدر بی رحمی
چرا نمیگی کی هستی چی میخوای
میخوای منو ببری اون بیرون هر جور دلت میخواد باهام رفتار کنی بعد من خفه خون بگیرم اره
"آرکا مکث کرده سرش را به چپو راست تکان داد و زمزمه کرد:
_این خوب نیست. این اصلا خوب نیست!
تو قوانین منو زیر پا گذاشتی آیسن... قوانینمو زیر پا گذاشتی
تو خیلی دهن گشادتو باز میکنی و گوه خوری میکنی
این اصلا خوب نیست دخترم اصلا
"آیسن با اینکه ازحالت نگاه صورتش ترسیده بود اما جرعت به خرج داد وگفت:
_جرمه نخوامت
جرمه میگم نمیخوام بمیرم
جرمه نخوام پیشت باشم
جرمه بگم نمیخوام باهات بیام ،جرمه نخوام، منو نکشی اره؟!
"ردیف دندان های سفیدش را روی هم سابید و با تشر گفت:
_آرههه، جرمه...چون تو مال منی! اونی که مال منه فقط مال منه نه کسی دیگه
من هرچیزی که بخوام، انحدای زمینو زمانم هم نمیتونه ازم بگیرتش خود تو و اون آدمای کس/کش بیرونم که عددی نیستین
نخواستنت نمیتونه مانع چیزی بشه احمق
هرچی من انتخاب میکنم بی چونو چرا انجام میشه چه بخوای چه نخوای
مقاومتتوم میزارم پای اینکه نمیدونی من کیمو چه کارایی از دستم بر میاد
_اصن خواستنو نخواستنت جرمه
من تعیین میکنم چی بشه چی نشه
چی بخوای چی نخوای کی بخوای کی خبر دار باشی
به کی نگاه کنی و کی چشمای لعنتیتو ببندی
مهم تر از همه کی خفه خون بگیری
???
? بنام خدا ?
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 19 hours ago