انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

Description
زبان انگلیسی را دقیق و اصولی بیاموزیم.

مولفِ بسته‌های درکِ مطلبِ انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

- عبدالرضا شهبازی، مترجم و مدرّس زبان انگلیسی

@abdorrezashahbazi
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

2 weeks, 1 day ago
2 weeks, 2 days ago

موقت

بسته‌ی سوم از دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک و تحلیل متون مطبوعاتیِ انگلیسی» در راه است.

2 weeks, 2 days ago

کلمه‌ی wireless در حالت صفتی به‌معنای «بی‌سیم» یا «بدون سیم» است.

مثلاً
◽️a wireless connection
اتصال بی‌سیم/ خطِ بی‌سیم

◽️a wireless phone
تلفنِ بی‌سیم

◽️wireless Internet access
دسترسی بی‌سیم به اینترنت/ دسترسیِ اینترنتیِ بی‌سیم

◽️a high-speed wireless network
شبکه‌ی پرسرعتِ بی‌سیم

🔲 این کلمه در حالت اسمی و در انگلیسی بریتانیایی، در چنددهه‌ی میانیِ قرن بیستم، به‌معنی رادیو بود.

◽️a wireless
رادیو

▪️توجه داشته باشید که این کلمه به‌معنی رادیو در انگلیسیِ بریتانیایی، چند دهه است که دیگر به‌کار نمی‌رود.

🔳 نکته‌ی مهم این است که باید حواسمان به wireless در متونِ بریتانیایی که در آن بازه‌ی زمانی نوشته شده‌اند، خصوصاً دهه‌ی چهل و پنجاه میلادی، باشد چون تقریباً همه‌جا به‌معنی رادیو است و نه «بی‌سیم» یا «بدون سیم»، هرچند دلیل این نام‌گذاری بدون سیم بودنِ رادیو بوده است.

مثلاً در دوره‌ی آموزش انگلیسی لینگافن با لهجه‌ی بریتانیایی (که در دهه‌ی پنجاه میلادی تالیف شده) به این جمله می‌رسیم:

◽️I listen to the wireless almost every evening.
من تقریباً هرشب به رادیو گوش می‌دهم.

◼️عدم توجه به این نکته موجب شده است در ترجمه‌ی داستان مزرعه‌ی حیوانات، که جورج اورول آن را در دهه‌ی چهل میلادی نوشت، حداقل یکی از مترجمانِ بنام اشتباه کند و wireless را دستگاه بی‌سیم ترجمه کند!
(در فصل دهمِ داستان و زمانی که خوک‌ها یک دستگاه رادیو خریداری می‌کنند.)

🔳 حال که صحبت از دستگاه بی‌سیم شد بد نیست بدانیم که کلمه‌ی radio علاوه بر این‌که به‌معنی رادیو است، به‌معنی دستگاه بی‌سیم نیز هست.

معمولاً بافت به ما کمک می‌کند بدانیم radio در این یا آن جمله به کدام معنی است.

◽️Did you hear the interview with the prime minister on the radio this morning?
مصاحبه‌ی نخست‌وزیر را امروز صبح از رادیو شنیدی؟
▪️در اینجا حرف اضافه‌ی on نیز به ما کمک می‌کند بدانیم منظور رادیو است نه دستگاه بی‌سیم.

◽️We received a call for help over the ship's radio.
تقاضای کمکی را از دستگاه بی‌سیمِ کشتی شنیدیم.
▪️در اینجا حرف اضافه‌ی over هم به ما کمک می‌کند بدانیم منظور بی‌سیم است نه رادیو.

▪️حرف اضافه‌ی by نیز عمدتاً در کنار بی‌سیم می‌آید.
◽️We should be able to reach them by radio.
باید بتوانیم از طریق بی‌سیم با آنها حرف بزنیم.

◽️We've lost radio contact with the plane.
ارتباط بی‌سیم با هواپیما را از دست داده‌ایم./ ارتباط بی‌سیم با هواپیما قطع شده است.

🔳 کلمه‌ی radio در حالت فعلی به‌معنی ارتباط داشتن یا ارتباط برقرار کردن از طریق بی‌سیم است.

◽️The ship radioed for help.
کشتی از طریق بی‌سیم تقاضای کمک کرد.
▪️به نقش حرف اضافه‌ی for دقت کنید.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

3 months, 2 weeks ago

دوستان عزیز
اگر برای تقویت اساسی و زیربنایی درک مطلب انگلیسی خود مایل‌ هستید بسته‌های تالیفی مرا دریافت کنید، لطفاً در خصوصی حتماً ابتدا قید بفرمایید که سطح فعلی شما (به‌لحاظ درک مطلب) حدوداً چیست (مبتدی یا متوسطه).

◻️برای گوش دادن به تدریس نخستین درسِ سطح مبتدی اینجا را ببینید.

◻️برای گوش دادن به تدریسِ نخستین درسِ سطح متوسطه اینجا را ببینید.

سپاس??

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی
@abdorrezashahbazi

@Englishnutsbolts

3 months, 2 weeks ago
3 months, 2 weeks ago

? ذیل فرسته‌ای در جایی توضیحاتِ مختصرِ زیر را نوشتم درباره‌ی مشکلات تولید فرهنگ‌های دوزبانه، روزآمدکردن آنها، ایرادات فرهنگ‌های آنلاین و ... .
با اندکی حک و اصلاح و اضافات اینجا بازفرست می‌کنم بلکه مفید افتد:

◾️فرهنگ‌ها همواره چند سالی از زبانِ رایج عقب‌اند و ظاهراً نمی‌شود کاری‌اش کرد.
یعنی حتی اگر بودجه‌ی کافی، برنامه‌ی منظم برای روزآمد کردن و مولف یا مولفانِ پا‌به‌رکاب هم باشد باز این عقب‌ ماندن هست.
حال اگر بودجه بلنگد یا برنامه‌ی مشخصی برای روزآمد کردن نباشد یا مثلاً مولف اصلی فوت شده باشد (مانند موردِ فرهنگ هزاره) که وضعیت روشن است و فرهنگ ممکن است سال‌ها (یا برای همیشه) بی‌ویرایش جدید عرضه شود.
اصولاً فرهنگ‌نویسی پروژه‌ای بسیار زمان‌بر و پرهزینه است (ناقص ماندن فرهنگ فارسی‌به‌انگلیسی مرحوم دکتر باطنی را برای مثال به یاد بیاوریم). به‌همین دلیل کمتر ناشری به‌سمت آن می‌رود.

◾️روزآمد کردن فرهنگ لغت و عرضه‌ی ویرایش‌های منظم برای آن نیز پرهزینه است و موردِ فرهنگ انگلیسی‌به‌فارسی پویا و نشر نو احتمالاً جزو استثناهاست.
فرهنگ‌های تخصصی هم همین‌ وضعیت را دارند.

◾️تقریباً همه‌چیز به بودجه یا همان پول بر می‌گردد.
ناشر اصلی فرهنگ‌های دوزبانه در ایران - فرهنگ معاصر - هم به تولید نسخه‌ی تحت ویندوز یا مناسبِ گوشی همراه از فرهنگ هزاره و پویا رضایت نمی‌دهد چون به احتمال بسیار به داستان قفل شکستن سی‌دی و نصب رایگانِ بی‌مجوز و زیان مالی فکر می‌کند.
اگر نسخه‌های نرم‌افزاری این دو فرهنگ عرضه می‌شد، روزآمد کردن آنها کم‌هزینه‌تر انجام می‌شد، به گمان من.

◾️مشکل فرهنگ‌های دوزبانه‌ی آنلاین هم این است که نه مولف یا مولفان مشخصی دارد، نه منابع استخراج معادل‌های آن ذکر شده است و نه روش کار معلوم است. مجموعه‌ی اینها یعنی بی‌اعتمادی یا اعتماد کم.
فرهنگ‌های تک‌زبانه‌ی معروف انگلیسی‌به‌انگلیسی مانند آکسفورد و لانگمن که منظماً ویرایش می‌شوند متکی‌اند به بودجه‌های سرشارِ موسسات انتشارات آکسفورد و شرکت لانگمن که تولیداتشان کل کره‌ی زمین را پوشش می‌دهد. این کجا و ناشران وطنی که در زمینی ناهموار و پر از دست‌انداز گام بر می‌دارند کجا.

◾️نکته‌ی آخر اینکه نباید و نمی‌توان انتظار داشت فرهنگ‌های دوزبانه‌ی عمومی همه‌ی معادل‌هایی را که مترجمان در متون مختلف (عمومی) با آنها مواجه می‌شوند عرضه کنند. در این فرهنگ‌ها رگه‌های اصلیِ معادلیِ کلمات و ترکیبات زبان مبدا ذکر می‌شود. همین.
ولی می‌دانیم که کلمات در جملات مختلف سایه‌های معنایی بر هم می‌اندازند که یافتن یا ابداع معادل مناسب را در جملات مختلف ضروری می‌کند. عدم توجه به این نکته‌ی مهم نتیجه‌اش می‌شود انبوهِ ترجمه‌های لفظ‌زده‌ی مکانیکی که امروزه در بازار کتاب شاهدش هستیم.

- عبدالرضا شهبازی

#فرهنگ_لغت
#دیکشنری
#هزاره
#پویا

@Englishnutsbolts

3 months, 3 weeks ago

*?گروه مکالمه، پارتنر و پرسش و پاسخ نگلیسی??
?*??@HiIELTSgroup نکات کاربردی TOEFL و IELTS
??@WritingandGrammar فقط گرامر
??@usuk1 با تست زدن انگلیسی بیاموز- کوئیز
??@QuizWorld310 آموزش و بیان نکات رایتینگ انگلیسی
??@formalwriting_eng فراگیری ماندگار زبان انگلیسی 
??@learn_for_keeps انفجار اسپیکینگ و لیسنینگ
??@tactics4listening123 پکیج‌های آموزش زبان
??@WritingandGrammar1 انگلیسی کودکان و نوجوانان ؛ Kids & Teens 
??@EN_4_KIDS تقویت 100% Listening شما با ما!
??@ENG_PODCAST کلی فیلم امریکایی با دو زیرنویس همزمان
??@howimetyourmotherrr انگلیسی واقعی با سریالهای کمدی
??@Englishwithmima داستانهای مصور صوتی انگلیسی
??@anime4english صفر تا 100 انگلیسیت با ما!
??@EN_Listenings اصطلاحات کاربردی انگلیسی
??@learningenglishidiom انگلیسی ۵ دقیقه ای با استاد نیتیو
??@EnglishListeningPractice1 منبع ویدئو های انگلیسی اینستا
??@English_Video_EV 《 ویدئو های آموزشی انگلیسی | مهاجرت 》
??@EN_Videos داستان های انگلیسی + معنی فارسی
??@ES_Story انگلیسی ویژه مهاجرت | مقدماتی تا پیشرفته
??@BR_PODCAST اصطلاحات روزمره انگلیسی
??@bestidioms4you منبع بیو انگلیسی تلگرام + معنی فارسی
??@VR_ENGLISH_TEXT کالوکیشنهای کاربردی انگلیسی
??@collocationsin10m تقویت 100% Speaking  شما با ما!
??@VR_LEARNING_ENGLISH مکالمات  انگلیسی با ترجمه و فایل صوتی
??@ESL4You پکیج رایگان انیمیشنهای زبان اصلی
??@movies4english گرامر انگلیســـی رو فول شو! Grammar
??@VR_LEARNING_ENGLISH2 انگلیسی عالی بدون معلم بدون کلاس
??@alllanguagescartoons نکات کاربردی زبان
??@English_ili دوره فن ترجمه زبان انگلیسی و متون مطبوعاتی
??@policyinact تقویت ریدینگ IELTS
??@ImproveReading تحلیل معنایی و درکِ عمیقِ انگلیسی
??@Englishnutsbolts پادکست انگلیسی امریکاییMP3+PDF
??**@VOA_Learning_English

3 months, 3 weeks ago

قید however بیشتر به معنای «ولی»، «با این همه» و «با وجود این» آموخته می‌شود، یعنی زمانی که چیزی گفته‌ایم و بعد به‌کمک این قید بخواهیم مطلبی را که در تقابل با آن مطلب است عنوان کنیم.

مثلاً

◽️This is a cheap and simple process. However, there are dangers.
این فرآیندِ ارزان و ساده‌ای است. با این همه، خطرهایی هم دارد.

? اما این قید، که صفات و قیدهای دیگر را توصیف می‌کند، معناهای مهم دیگری هم دارد که زبان‌آموزان معمولاً ممکن است از آن اطلاعی نداشته باشند.
این قید به‌معنای «هر قدر»، «هر اندازه»، «هر مقدار» و از این دست هم به‌کار می‌رود.

◽️However carefully I explained, she still didn't understand.
هر قدر هم که به‌دقت توضیح می‌دادم، باز نمی‌فهمید.

◾️However hungry I am, I can't finish off a whole pizza.
هر اندازه هم که گرسنه باشم، نمی‌توانم یک پیتزای کامل را تا ته بخورم.

☚ حرف اضافه‌ی off که به فعل to finish چسبیده معنای «به‌طور کامل» را به معنای فعل اضافه می‌کند.
در اینجا که منظور خوردن است، «تا ته» را به معنای خوردن اضافه می‌کند.

? این قید به‌معنای «هر جور» یا «هر شکل» و از این دست هم به‌کار می‌رود.

◽️However you look at it, it's going to cost a lot.
هر جور که بهش نگاه کنی، باز خیلی گرون در میاد.

◽️You can do it however you like, it really doesn't matter.
هر شکلی که دوست داری می‌تونی انجامش بدی، اصلاً فرقی نمی‌کنه/ واقعاً مهم نیست.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

3 months, 3 weeks ago

فعلِ وجهیِ can به معنیِ توانستن و امکان داشتن و ... را تقریباً همه‌ی زبان‌آموزان می‌شناسند.

ولی کلمه‌ی دیگری هم در انگلیسی هست دقیقاً هم‌شکل can و با همان تلفظ ولی به معناهایی کاملاً متفاوت که ممکن است بسیاری زبان‌آموزان انگلیسیِ مراحلِ پایین‌ترِ با آن آشنا نباشند.

این can در حالت اسمی به‌معنی انواع قوطی است، که نمونه‌هایی از آن را در عکس بالا می‌بینید، از قوطی کنسرو و نوشابه گرفته تا قوطی‌ها یا حلب‌های رنگ و روغن و ... .

◽️قوطی (کنسروِ) لوبیا
a can of beans

◽️قوطی آبجو
a beer can/ a can of beer

◽️قوطیِ رنگ
a paint can/ a can of paint

◽️قوطی/ حلبِ روغن
an oil can/ a can of oil

◽️آب‌پاش (حلبی)
a watering can

◽️قوطیِ اسپریِ رنگ
a can of spray paint

این کلمه در حالت فعلی به‌معنی کنسرو کردن، قوطی کردن یا کمپوت کردن است.

☚ منظور از کمپوت در اینجا معنای اصطلاحی آن است که عمومِ میوه‌های کنسرو‌شده را می‌گویند.

◾️در کارخانه‌ای کار می‌کند که میوه را کمپوت می‌کنند./ در کارخانه‌ی کمپوت‌سازی کار می‌کند.
He works in a factory where they can fruit.

◾️از صفتِ مفعولیِ canned به معنای کنسروشده یا کمپوت‌شده هم می‌توانیم استفاده کنیم.

◽️کنسرو تُن/ ماهیِ تُنِ کنسرو‌شده
canned tuna

◽️سبزیجاتِ کنسرو/ کنسروِ سبزیجات
canned vegetables

◽️کمپوت میوه
canned fruit

در انگلیسی بریتانیایی قوطی‌هایی را که حاویِ غذای کنسرو یا میوه‌ی کمپوت‌شده‌اند عمدتاً tin می‌گویند.

◽️قوطیِ کنسرو لوبیای پخته
a tin of baked beans

◾️قوطی مواد خوراکیِ غیر کنسروی و کمپوتی را هم tin می‌گویند.

◽️قوطی بیسکوییت
a biscuit tin

☚ قوطی مواد غیر خوراکی را هم با tin بیان می‌کنند.

◽️قوطیِ رنگ قرمز
a tin of red paint

☜ با این همه، در بریتانیا برای قوطی نوشیدنی مثل آبجو از can استفاده می‌کنند.

صفتِ مفعولیِ tinned را نیز به همان معنای canned به‌کار می‌برند.

◽️کنسرو سبزیجات
tinned vegetables

- عبدالرضا شهبازی

فایل صوتیِ این فرسته???

@Englishnutsbolts

3 months, 4 weeks ago

? واژه‌ی through (زمانی که مفهومی مکانی) دارد حرکتِ فعل را در فضایی سه‌بعدی نشان می‌دهد، مثلاً از میانِ دروازه، در، تونل، جنگل، شهر، حفره و از این دست.

◽️The water is pumped through pipes.
آب داخل لوله‌ها جاری می‌شود./ آب داخل لوله‌ها پمپ می‌شود.

◽️The burglar got in through the window.
دزد از پنجره وارد شد.

◽️I walked through the wood.
پیاده از بیشه‌زار گذشتم.

◾️منظور از the wood یا the woods جنگل یا بیشه یا بیشه‌زار است. در واقع، چون این کلمه به جنگلی کوچک و کمتر متراکم اشاره می‌کند، معادل بیشه یا بیشه‌زار دقیق‌تر به‌نظر می‌رسد.

◽️We drove through several towns.
با ماشین از چند شهر عبور کردیم.

◽️I walked through the crowd to the bar.
از دل جمعیت گذشتم و خودم را به پیشخوانِ بار رساندم.

◽️The bullet passed straight through his skull.
گلوله‌ یک‌سر از میان جمجمه‌اش گذشت.

◽️The wind howled through the trees.
باد زوزه‌کشان از میان درختان ‌وزید/ ... ‌گذشت.


? در مقابل، across حرکت روی صفحه‌ای دوبعدی را نشان می‌دهد، یعنی از یک طرفِ چیزی به طرفِ دیگرش.

◽️We walked across the ice.
پیاده از یک طرف یخ/ ناحیه‌ی یخ‌زده به طرف دیگرش رفتیم.

◾️حرف اضافه‌ی across در اکثر موارد عبور از عرضِ چیزی را نشان می‌دهد. بنابراین، در بیشتر مواقع می‌توانیم در ترجمه‌ی آن "عرضِ" یا "از عرضِ" را هم به‌کار ببریم.

◽️We drove across the desert.
با اتومبیل از عرض بیابان گذشتیم./ عرض بیابان را با اتومبیل پیمودیم./ از یک طرفِ بیابان به طرف دیگرش رفتیم.

◽️We walked across the canal by a footbridge.
به‌کمکِ یک پُل عابر از عرضِ آبراه/ کانال گذشتیم.

◽️I'll help you to push your car across the bridge.
به شما کمک می‌کنم تا اتومبیل‌تان را به آن طرفِ پل هُل بدهید.

◾️درباره‌ی کاربردِ through و across نکاتِ ریز و درشتِ فراوانِ دیگری هم هست که فعلاً از آنها می‌گذرم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago