?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
🔹 حاجآقا، دلت خوشه ها!
✅ ...هوا بسیار سرد بود. بعد از کمی چک و چونه در بارهی کرایه، نشستم صندلی جلوی ماشین. تبلتم را باز کردم و مشغول مطالعه شدم. راننده دکمهی پخش ماشین را زد. موزیکویدئوی یک خواننده زنِ آنور آبی بود. یکی از مسافران که گویا طلبه بود، به شانهام زد و با لحن خاصی از من پرسید "آقا، شما با این موسیقی مشکلی ندارید؟" کمی مکث کردم. گویا او عجله داشت. از دو نفر دیگر هم همین را پرسید و تقریبا همه گفتند مشکلی ندارند. به راننده گفت اگر ممکن است موسیقی را قطع کنید. راننده نپذیرفت و با خنده گفت: "رأی نیاوردی حاجآقا!" بنده خدا، طلبهی همسفر ما مانده بود چه بکند. دستش را گذاشت روی گوشش و چشمهایش را بست. من به راننده گفتم "البته من به رانندگی بد شما بیشتر اعتراض دارم؛ ولی بعضی جاها اکثریت و اقلیت معنا ندارد. بهتر است موسیقی را عوض کنید." گفت "اگر عوض نکنم چی؟" گفتم "هیج، باز هم دعایت میکنم." چند لحظه بعد صدای پخش ماشین را کم کرد و موسیقی دیگری(همایون) گذاشت. طلبهی یادشده، موقعیّت را سفید تشخیص داد و شروع کرد به امر به معروف راننده، که آقا تو جوانی و حیف است که آخرت خود را با این ترانهها خراب کنی! خدا روز قیامت از گوشهای ما سؤال میکند که چه شنیدید؟ و ... راننده عصبانی شد و همراه با غر و لند یک کارت از کیفش درآورد و داد دست من. کارت بنیاد شهید بود. گفت میبینی آقا! من فرزند شهیدم. پدرم را برای انقلاب دادهام. خودم هم از مدافعان حرم بودهام. بعد ادامه داد "من جای شما بودم به دلار ۷۵ هزار تومانی گیر میدادم نه این موسیقی. آخرت آدم را گرانی و تبعیض بر باد میدهد و نه صدای مهستی! و ..." رسیده بودیم ترمینال جنوب و رانندهی جوان همچنان داشت اولویّتسنجی اخلاقی آن طلبه را نقد میکرد.
تردید در هوش اخلاقی مبلغان دینی، یک مانع بزرگ بر سرِ عملی کردن دانستههای ماست. این تردید سبب میشود اقتدار اخلاقی آموزگاران اخلاق، آمران به معروف، و عالمان دین زیر سؤال برود. مردمی که اولویتهای اخلاقی مبلغان دین را زیر سؤال میبرند، در حقیقت، به درک اخلاقی و نیّت صرفا اخلاقی آنها شک دارند. این شک از چگونگی موضعگیری نهاد روحانیت در برابر مسائل مختلف اجتماعی بر میخیزد. ذهنیّت اخلاقی نمیتواند جایی فعّال باشد جایی ساکت، جایی انسان را کفنپوش کند و جایی دیگر خاموش.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۳/۱۰/۳
@sadeghniamehrab
🔹این کلمات زنداناند.
✅ اصطلاح خشونت نمادین (symbolic violence ) برای اولین بار توسط پییر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی به کار گرفته شد. او با این اصطلاح، خشونتهای غیرفیزیکی را توصیف میکند. خشونت نمادین، رفتاری است غیر فیزیکی که نتیجهی آن وارد کردن رنج، آسیب، زخم، و درد به دیگران است. خشونتهای نمادین به دلیل پنهان و گاه ناآگاهانه بودن، زخمهای عمیقتری را ایجاد میکنند. خشونت نمادین زبانی از بارزترین و فراگیرترینِ گونههای خشونت است. ابزاری قدرتمند که معمولا برای تسلط و کنترل بر دیگری و یا به حاشیه راندنش به کار گرفته میشود. به کار بردن کلیشهها و تعبیرهای تحقیرآمیز، مضامین جنسیتی، توهین، و زبان بدن و چهره میتواند اعتماد بهنفس یک نفر را نابود کرده، فرصت رشد و شکوفایی را از او بگیرد، و او را به دیوانگی، نابودی، و خودکشی بکشاند. شوربختانه، فرهنگ معاصر ما از خشونتهای زبانی فربه است. ادبیات این سالهای ما پر شده است از کلماتی که بدتر از هر تیغی انسانها را میدرند و آنها را از صحنهی فعالیّت عمومی حذف میکنند. کافیست سری بچرخانید تا ببینید چقدر انسان نازنین و کاربلد با کلماتی چون "روشنفکر"، "سکولار"، "بیحجاب"، "غربزده"، "چپی"، "لیبرال"، "فریبخورده"، و مفاهیمی از این دست، تحقیر، رنجیده، و گوشهنشین شدهاند. فکرش را بکنید، جملهی "نسبت به ایشان حساسیتهایی وجود دارد." چقدر میتواند خشونت تولید کند! چقدر میتواند غم بیافریند! با این جمله میتوان یک گروه یا یک نفر را در معرض بدترین رنجها قرار داد. با این جمله میتوان یک نفر را کشت و عین حال، قاتل خوانده نشد. این کلمات زندان انسانها میشوند. این کلمات خنجرند و سینهی دیگران را میدرند. این کلمات سماند و زندگی خیلیها را نابود میکنند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۳/۱۰/۱
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab
🔹به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم.
✅ یکی از سنجههای حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" میدهد. جامعهی اخلاقی به حقیقت احترام میگذارد. انسانهای درستکار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش میدهند، ارج مینهد؛ و دروغگویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحتاندیشان، عافیتطلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه میراند. در مقابل، بیتفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرفگویی" و شیوع آن میشود. جامعهای که حقیقت را قدر نمیداند و به زندگی در موقعیتهای مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرفهای مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بیارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِمخوشی و بیغمی لحظهای شده و کمی از استرسهای جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجهی معناداری جر فریب و دغلبازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکتهی مهم این است که "مزخرفگویی" با دروغگویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است. جامعهای که به دروغگفتن و دروغشنیدن عادت دارد، همچنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه میدارد و کسی که دروغ میگوید در همان زمان، میداند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان میکند؛ ولی جامعهای که به مزخرفشنیدن عادت میکند، این تمایز را نادیده میگیرد و درک خود از واقعیتها را در همان اندازه، ناچیز نگه میدارد. آدمی که مزخرف میگوید و یا حرفهای مزخرف گوش میدهد، هیچ درکی از واقعیت آنگونه که هست ندارد و گمان میبرد که حرفهای بیارزشی که میگوید و یا میشنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقتگو و دروغگو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را میگوید و دیگری آن را پنهان میکند؛ ولی مزخرفگو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش میدهد. به همین دلیل، دروغ ویرانگر است؛ ولی مزخرفگویی بسیار ویرانگرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرفهای مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی میگوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!
مهراب صادقنیا
۱۴۰۳/۹/۱
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab
?در فضیلت درستکاری
✅ معمولاً درستکاری را به "انجام دادن کارِ درست" معنا میکنند. بر اساس این تعریف، گویی فهرستی از کارها وجود دارد که "درست" توصیف میشوند و هرکس با هر انگیزهای آنها را انجام بدهد، درستکار خوانده میشود. با این حال، درستکاری به مثابه یکی از مؤلفههای هوش اخلاقی، معنای پیچیدهتری دارد. هری فرانکفورت درستکاری را "سازگاری شخصیّت" و یا "یکپارچگی شخصیّت" تعریف میکند. بر این اساس، درستکار کسی است که عمل او با آنچه که میاندیشد و ارزشهایی که باور دارد سازگار است. درستکار کسی است که رفتارش با اعتقاداتش همداستان است. درستکاری به این معنا، چیزی نزدیک به صداقت و بیریایی و یک فضیلت اخلاقی است. انسانهای درستکار به این معنا، از انسجام شخصیت، شادی، آرامش، و احساس اطمینان و اعتماد بهنفس بیشتری برخوردارند. کسانی که در ظاهر به گونهای رفتار میکنند و در باطن جوری دیگر میاندیشند، حتی اگر رفتارشان اخلاقی و درست به نظر بیاید، از فضیلت درستکاری بیبهرهاند.
دلایل زیادی برای درستکار نبودن آدمها وجود دارد که مهمترین آنها فشارهای اجتماعی است. جامعهای که با زور و بگیر و ببند، مراقبت و تنبیه، و طرد و مجازات شهروندان خود را به انجام دادن چیزی که درست میداند وادار میکند، درحقیقت، درستکاری را پیش پای اطاعتطلبی خود سر بریده است. در این جامعه ممکن است بتوان رفتار آدمها را با فهرست اخلاقی مورد نظر سازگار کرد؛ ولی نتیجهی این کار، پیدایش اجتماع ریاکارانِ افسرده، ناامید، غیرقابل اعتماد، و ناشاد است. اجتماعی مطیع ولی فاقد هوش اخلاقی!
مهراب صادقنیا
۱۴۰۳/۸/۲۱
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab
?عسس بیا منو بگیر!
✅ جناب دکتر سیمایی، وزیر محترم علوم به تازگی و در جلسهی معارفهی خود، بر علم و منطق آن تاکید داشته و از سر و صدای بلند شبهعلمها که "سد راه ما شدهاند" سخن گفتند. ایشان از شبهعلمها به عنوان سببی برای رشد خرافه یاد کردند. این سخنان گویا به مذاق برخی از روحانیهایی که در مجموعههای دانشگاهی-حوزهای هیئت علمی هستند، خوش نیامده است. برخی یادداشت نوشتند و از شبهعلم در برابر چیزی که آن را خشونت معرفتی علم بر علیه شبهعلم خواندند دفاع کردند. راستش را بخواهید این واکنش من را به یاد یک ضربالمثل انداخت: "عسس(پاسبان) بیا منو بگیر!" وقتی کسانی با عنوان عضو هیئت علمی وزارت علوم، قرار است که به علم و ادبیات آن متعهد باشند چرا باید از هجوم علم به شبهعلمها نگران شوند؟ جناب وزیر علوم احتمالا متوجه هستند که برخی از این شبهعلمها در قالبها آکادمیک، امروزه به عنوان واحدهای درسی و یا مقالات علمی در نشریات رسمی وزارت علوم ارائه میشوند. سخن از کم کردن سر و صدای شبه علمها نوعی خودانتقادی است و وزیر علوم باید از مجموعهی تحت نظر خود آغاز کند. معاونت فرهنگی وزارت علوم وظیفه دارد نسبتِ میان علم، فرهنگ، و جامعه را همواره ارزیابی کند. وظیفه دارد نسبت میان آنچه که در دانشگاهها و پژوهشگاههای زیر نظرش تدریس و تولید میشود را با واقعیت فرهنگی جامعه بسنجد. این وظیفه مدتهاست به برگزاری برنامههای مناسبتی تقلیل یافته است. وزیر علوم اگر نگران سر و صدای شبهعلمهاست، باید مراقبت کنند که مراکز علمی زیر نظرشان علم را تولید کرده و به سطح جامعه بکشانند، نه این که به شبه علمها لباس علم بپوشند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۳/۶/۱۳
@sadeghniamehrab
? کارکردها و کژکارکردهای پیادهروی اربعین
?میهمان: مهراب صادقنیا
میزبان: نورا نوریصفت
زمان برگزاری: یکشنبه چهارم شهریور.
چکیدهی سخن:
مناسک بخش جداییناپذیر ادیان هستند. البته با سایر بخشهای دین یعنی اعتقادات و خلقیات در پیوند است. کارکرد مناسک عمدتا عبارت است از : ۱. تبیین باورداشتها و عینیتبخشی به آنها. ۲. افزایش پیوستگی اجتماعی و کشش میانگروهی. و ۳. افزایش تراکم اخلاقی و تجربهی معنوی/امر قدسی. پیادهروی اربعین امکان مرئیتپذیری شیعه را فراهم آورده، تا اندازهای کارکرد ابلاغی دارد و نیز امکان تجربهی امر قدسی را فراهم میآورد. افزون بر آن که سبب افزایش پیوستگی اجتماعی و نیز نمایش همدلی را فراهم میآورد... مشروط بر آنکه امر سیاسی در آن مداخله نکند که البته به گمان میرسد مداخله کرده است:
تماشای این برنامه در صفحههای دینآنلاین:
اینستاگرام
https://www.instagram.com/reel/C_GpVVxKEbY/?igsh=MXhnZXNoNGx4YWx6MQ==
کانال یوتیوب
https://youtu.be/TV4e4ZJRgyo?si=BzdNqq_74cCt7Btd
کانال آپارات
https://www.aparat.com/v/hsg495u
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago