https://t.me/AZzoHD
عضو این کانال شوید و لینک و مواد آنرا منتشر سازید
نیازی نیست در زمان نشر مطالب بنویسید کپی یا فلان، بلکه هر طور خواستید نشر کنید چرا که مهم نشر دین است و این دین میراث پدر من یا یکی دیگر نیست که در انحصار خود آورده آورد و مردم را از نشر چیزی که منتشر میسازد نهی کند، بلکه تا میتوانید با اخلاص کامل نشر کنید حالا با همین فورمت یا تغییر آن و بدانید که اعمال به نیّات است.

#از نوشتن نام خود در پایین پستها در فضای مجازی بپرهیزید که معمولا چیزی جز ریاء و خودخواهی نیست.

³- درین حدیث نسبت جهل عمیقی به صحابه داده میشود که حتی اطفال شان از آن بیزار بودند چرا که هرکس که نام اسلام را شنیده بود میدانست که در اسلام یک معبود وجود دارد و هرکس غیر الله را بپرستد مشرک است و حال آنکه صحابه اکثرا از پرستش بتان به اسلام گرویدند، پس چگونه ممکن است کسی از بت پرستی به اسلام بگرود ولی دوباره درخواست بت پرستی کند؟ اگر اینگونه بود چرا مسلمان میشدند پس!!؟

⁴- عقیلي میگوید سنان بن أبي سنان الدُؤَلي مجهول است.
اگرچه شیخین از سنان بن أبي سنان روایت کردند ولی بعنوان متابع روایت کردند و در کنارش آن روایت را از أبي سلمة نیز روایت کرده.
العقیلي: عُمَرُ بْنُ دَاوُدَ عَنْ سِنَانَ بْنِ أَبِي سِنَانَ كِلَاهُمَا مَجْهُولٌ.
الضعفاء الکبیر ج³ ص¹⁵⁶
|عمر بن داوُد و سنان بن أبي سنان هر دو مجهول استند|

⁵- بخاري به شماره²⁹¹⁰, ²⁹¹³, ⁴¹³⁵ و مسلم به شماره⁸⁴³ از زهري از سنان بن أبي سنان از جابر روایت کرده رسول الله ﷺ در راه غزوه ذات الرقاع[در سال⁶ ه‍]شمشیرش را به درختی آویزان کرد و خوابید سپس اعرابی ای را شمشیر بدست بالای سرش دید که میگوید تورا که از دستم نجات میدهد؟ گفت الله.
بین این حدیث و ذات أنواط وجه شباهتی است و احتمال میرود این حدیث از نزد سنان بن أبي سنان خلط شده باشد، والله أعلم.

⁶- اگر این حدیث صحیح میبود در آن دلیلی بر عدم تکفیر کسانی که طلب ذات أنواط را کردند نبود بلکه دلیل بر تکفیر شان بود چنانکه در مسند أحمد به شماره²¹⁸⁹⁷ آمده رسول الله ﷺ برایشان آیه را تا آخر خواند «اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةً قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ».
•ابن جریر الطبري: إنكم أيها القوم قوم تجهلون عظمة الله وواجبَ حقه عليكم ولا تعلمون أنه لا تجوز العبادة لشيء سوى الله الذي له ملك السموات والأرض.
تفسیر الطبري سورة الأعراف¹³⁸
|ای قوم شما به عظمت الله جهل دارید و حقش بر شما واجب است و نمیدانید عبادت چیزی جز الله‌ی که پادشاهی آسمانها و زمین ازوست جائز نیست|
•ابن کثیر: أَيْ تَجْهَلُونَ عَظَمَةَ اللَّهِ وَجَلَالَهُ وَمَا يَجِبُ أَنْ يُنَزَّهَ عَنْهُ مِنَ الشَّرِيكِ وَالْمَثِيلِ.
تفسیر ابن کثیر سورة الأعراف¹³⁸
|شما به جلال و عظمت الله و آنچه تنزیهش از شریک و مانند واجب است جهل دارید|
•و جاهل در قرآن بمعنای کافر آمده؛
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ.
الزمر⁶⁴
|بگو ای نادانان آیا به من فرمان می دهید که غیر الله را پرستش کنم؟|
•عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: إِنَّ الْمُشْرِكِينَ بِجَهْلِهِمْ دَعَوْا رَسُولَ اللَّهِ ﷺ إلى عِبَادَةِ آلِهَتِهِمْ وَيَعْبُدُوا مَعَهُ إِلَهَهُ.
تفسیر ابن أبي حاتم
|مشرکین با جهل شان از رسول الله ﷺ خواستند معبودان شان را پرستش کند و همراه الله معبودن دیگری بپرستد|
پس بدانید هرچه اینجا معنای جاهل است در آیه¹³⁸ اعراف نیز همان است و چنانکه بالا نیز سخن ابن جریر و ابن کثیر را نقل نمودیم این بدان معنی است که موسی قومش را با طلب بت پرستی تکفیر نمود و هرکس میگوید چرا موسی به صراحت نگفت شما کافر استید؟ برایش میگوییم در کدام آیه لفظ تکفیر را از موسی علیه السلام سراغ دارید؟ حتی در پرستش گوساله شان لفظ «شما کافر استید» از موسی در قرآن نیامده و ذکر نشدن چنین لفظی دلالت بر عدم تکفیرشان نمیکند، بلکه تکفیر با الفاظ و اعمال مختلفی صورت میگیرد.

عن جابر بن عبد الله: سَمِعتُ النَّبيَ ﷺ قَالَ لَا تَزالُ طائِفَةٌ مِن أُمَّتي يُقاتِلُونَ علَى الحَقِّ ظاهِرِينَ إلى يَومِ القِيامَةِ. رواه مسلم¹⁹²³ |همواره(همیشه) گروهی از امتم بر حق میجنگند که پیروز هستند تا روز قیامت| کدام شریعت و کدام عقل و منطق میپذیرد…