اگر به گذشته بر می‌گشتم؟ چیزے را تغییر نمی‌دادم، می‌ترسیدم اصلاح یڪ اشتباه کوچک، دستآورد بزرگے در اکنون یا آینده را از من بگیرد. اگر به گذشته بر می‌گشتم، هیچ کارے نمی‌کردم، فقط نگاه می‌کردم و از تماشاے پازل به هم ریخته‌اے که با رنج و آزمون و خطاے بسیار و آرام آرام کنار هم چیده می‌شد، لذت می‌بردم. اگر به گذشته‌ام بر می‌گشتم کارے نمی‌کردم، چیزے را عوض نمی‌کردم، ولے محال بود کودکی‌ام را ببینم و در آغوشش نگیرم و در گوشش نگویم: «سختی‌هاے بسیارے در پیش دارے زیباے کوچک. شیطنت کن و در آغوش بزرگترها پناه بگیر. زمان‌هایے از راه می‌رسد که در نبردهاے نابرابر بسیارے قرار می‌گیرے و فراتر از سن و توان و آستانه‌ے تحملت مورد اصابت ناملایمتے و اندوه قرار خواهے گرفت، و تنها خواهے بود، بسیار تنها. اما جسور باش و مقاوم باش و ادامه بده، من به سادگے توأم با ذکاوت تو افتخار می‌کنم و مدیون دست‌هاے کوچڪ توام همیشه.»
اگر به گذشته بر می‌گشتم، با اشک، پیشانیِ معصوم کودکی‌ام را می‌بوسیدم، موهاش را با گریه می‌بافتم، دست‌هاے کوچکش را با گریه می‌فشردم و با رنجے عظیم، بر می‌گشتم.

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

?channel: @Thbluelife

«آغوش تو آرام کند موج دلم را.»

?channel: @Thbluelife

"تنها که می‌ماند، برایش سخت بود و می‌خواست کسی را صدا کند تا همدمش باشد؛ امّا از پیش می‌دانست که با دیگران حالش از این‌ که بود، بدتر می‌شد!"
?channel: @Thbluelife

"و دچار تر از من برایِ تو پیدا نشد و نخواهد شد!"

@Thbluelife

بی وفا بودیم شکایت کردن
با وفا شدیم خیانت کردن

@Thbluelife

یه‌ دیالوگی بود که میگفت:«تا امروز هر اشتباهی‌‌رو بخشیدم، چون از کُلِ این آدما بیشتر دوسِت داشتم سوفی، اما این‌بار از چشمم افتادی»؛
نیاد اون روزی که هر اشتباهی‌رو ببخشی، اما همون آدم کاری کنه با یه اشتباه از چشمت بیفته...

?channel: @Thbluelife

وقتی عکسشو براتون میفرسه باید مثل خواجوی کرمانی دلشو ببرید و‌ بگید:
"هر چه در خاطرم آید،‏ تو‏ از آن خوبتری..!"

?channel: @Thbluelife

اونجا كه شادمهر ميگه
"از وقتی عاشقت شدم فقط حالمو بدتر كردم"
اين دقيقا جای تأمل داره،
يه حس مشترك واسه خيلياست ... !
?channel: @Thbluelife

اما بیایید یک چیزی در گوش‌تان بگویم:
رفتن، نبودن، نباید زیاد طول بکشد.
نباید عادت شود. نباید گذاشت دلتنگی به حد نهایت برسد.نباید گذاشت دل به دلتنگی خو کند، یادش بگیرد و با آن کنار بیاید.
آدم نباید آن‌قدر برود و دور شود که از مدار جاذبه‌ی کسانی که دوستش دارند خارج شود.
بگذارید در گوش‌تان بگویم:
آدمی که یک بار تا پای مرگ رفته باشد و برگشته باشد، دیگر از مرگ نمی‌ترسد.
آدمی که یک بار تا سر حد مرگ دلتنگ شده باشد
و زنده مانده باشد، دیگر از فقدان نمی‌ترسد...
-حسین_وحدانی
?channel: @Thbluelife