رویاد

Description
علم ، فلسفه،ادبیات، بین رشته ای ،کتاب
🎙پادکست رویاد

(اینجا رسانه ای از رویاد است)
رویاد محلی برای رویش

مجله کانال را دنبال کنید
@Rooyado

ارتباط با من
@mbeyond
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago

5 months, 1 week ago

این هوش مصنوعی grok خیلی خفنه واقعا نسبت به چت جی پی تی شرکت open ai و مدل چینی اون و همچنین gemini گوگل سطح استدلالش مثال زدنیه

5 months, 2 weeks ago

آقای عزیز، در کمال شگفتی شما من همیشه این اطراف هستم و به همین دلیل است که درخت همواره وجود دارد زیرا به وسیله ارادتمند شما مشاهده میشود ـ امضا خدا. شعر ناشنانس 📚جهان های موازی 👤میچیوکاکو @rRooyad

5 months, 2 weeks ago

آقای عزیز، در کمال شگفتی شما من همیشه این اطراف هستم و به همین دلیل است که درخت همواره وجود دارد زیرا به وسیله ارادتمند شما مشاهده میشود ـ امضا خدا. شعر ناشنانس 📚جهان های موازی 👤میچیوکاکو @rRooyad

7 months, 2 weeks ago
***?️***نظام صوری و نظام دیالکتیکی دو …

?️نظام صوری و نظام دیالکتیکی دو حوزه مختلف ولی درهم تنیده

نظام‌های صوری ابزارهایی منطقی هستند که برای ساختاردهی و تحلیل مفاهیم و استدلال‌ها طراحی شده‌اند. این نظام‌ها بر اساس قوانین مشخص و ثابت عمل می‌کنند و هدف اصلی آن‌ها ایجاد یک زبان دقیق و سازگار برای بیان حقایق است.

?️حوزه هستی‌شناسی اما به بررسی ماهیت هستی و واقعیت می‌پردازد. این حوزه با پرسش‌هایی مانند "واقعیت چیست؟"، "وجود چیست؟" و "جهان چگونه ساخته شده است؟" سروکار دارد.

تناقض‌های دیالکتیکی که در فلسفه‌هایی مانند هراکلیتوس مشاهده می‌شوند، به نوعی از تناقض اشاره دارند که در چارچوب نظام‌های صوری کلاسیک به سادگی قابل حل نیستند. این تناقض‌ها اغلب به جنبه‌های پویا، متغیر و متناقض واقعیت اشاره دارند که در آن‌ها مفاهیم متضاد به طور همزمان وجود دارند و به یکدیگر وابسته‌اند.

?️چرا تناقض‌های دیالکتیکی فراتر از نظام صوری هستند؟
* پویایی و تغییر: نظام‌های صوری اغلب برای توصیف حالات ثابت و ایستا طراحی شده‌اند. اما واقعیت در بسیاری از موارد پویا و در حال تغییر است. تناقض‌های دیالکتیکی به این جنبه پویا و متغیر واقعیت اشاره دارند که در آن مفاهیم و روابط به‌طور مداوم در حال تحول هستند.
* وحدت در کثرت: بسیاری از نظام‌های صوری بر اساس اصل عدم تناقض بنا شده‌اند که می‌گوید یک گزاره نمی‌تواند همزمان درست و نادرست باشد. اما تناقض‌های دیالکتیکی نشان می‌دهند که در برخی موارد، مفاهیم متضاد می‌توانند به طور همزمان وجود داشته باشند و حتی به یکدیگر وابسته باشند. مثلاً در فلسفه هراکلیتوس، "همه چیز جاری است" به معنای وجود یک تناقض دائمی بین بودن و نبودن است.

  • سطح تحلیل: تناقض‌های دیالکتیکی اغلب در سطحی از تحلیل مطرح می‌شوند که فراتر از مفاهیم و روابطی است که نظام‌های صوری قادر به بیان آن‌ها هستند. این تناقض‌ها به ماهیت بنیادین واقعیت اشاره دارند و نیازمند ابزارهای فلسفی و روش‌شناختی پیچیده‌تری هستند.

مثال‌ها
* کثرت در وحدت: در فلسفه صدرایی و اشراق، وجود همواره به عنوان یک وحدت مطلق در نظر گرفته می‌شود، اما در عین حال این وحدت به کثرت بی‌نهایت تجلی می‌یابد. این تناقض ظاهری بیانگر عمق و پیچیدگی واقعیت است.
* نور و تاریکی: در بسیاری از سنت‌های فلسفی، نور و تاریکی به عنوان دو قطب متضاد در نظر گرفته می‌شوند، اما در عین حال، تاریکی بدون نور قابل درک نیست و نور نیز بدون تاریکی معنایی ندارد.
در نتیجه، تناقض‌های دیالکتیکی فراتر از محدودیت‌های نظام‌های صوری هستند. این تناقض‌ها به جنبه‌هایی از واقعیت اشاره دارند که نیازمند رویکردهای فلسفی و روش‌شناختی پیچیده‌تری هستند. در واقع، این تناقض‌ها می‌توانند به عنوان یک چالش برای نظام‌های صوری تلقی شوند و ما را به سوی توسعه‌ی ابزارهای جدید برای فهم بهتر واقعیت سوق دهند.

?️تضادها به‌جای تقابل، هم‌زمانی می‌یابند: هراکلیتوس می‌گوید «همه‌چیز در تغییر است» و این تغییر از وحدت تضادها ناشی می‌شود. نور و تاریکی، یا کثرت و وحدت، دیگر در دو قطب کاملاً جداگانه قرار نمی‌گیرند؛ بلکه یکی در دل دیگری وجود دارد. نور در تاریکی نهفته است، و وحدت در دل کثرت.

  1. نظام دیالکتیکی حرکت را به هستی اضافه می‌کند: برخلاف منطق صوری که ایستا و ثابت است، دیالکتیک حرکت و پویایی را اساس هستی می‌داند. تضادها (مثل هستی و نیستی، کثرت و وحدت) دائماً در حال تعامل و گذار به یکدیگر هستند.

  2. فراتر از تضادهای دوگانه: فلسفه‌ای مثل اشراق یا اندیشه‌های هراکلیتوسی به ما می‌گوید که تضادها به‌طور هم‌زمان قابل تحقق‌اند. درحالی‌که منطق صوری می‌گوید «یا این یا آن»، نظام دیالکتیکی می‌گوید «هم این و هم آن»؛ یعنی تضادها مکمل یکدیگرند.

@rRooyad

هستی‌شناسی می‌تواند از مفاهیم ریاضی برای توصیف ساختارهای جهان استفاده کند.
* منطق می‌تواند برای تحلیل استدلال‌هایی که در مورد هستی و ریاضیات مطرح می‌شود، به کار رود.
در نتیجه، می‌توان گفت که هستی، منطق و ریاضی هر یک حوزه مطالعه‌ی مستقلی دارند، اما در عین حال با هم مرتبط هستند و برای درک کامل جهان به یکدیگر نیاز دارند.

8 months ago

اگر معلوم شود که بدن برای رفتار هوشمندانه ضروری است، آنگاه باید بپرسیم آیا می‌توان بدن را روی کامپیوتر دیجیتالی که به وجه اکتشافی برای آن برنامه‌نویسی شده است، شبیه‌سازی کرد. اگر جواب منفی باشد، پس طرح هوش مصنوعی از همان ابتدا محکوم به شکست است.

?مرلوپنتی
? تیلورکارمن
مترجم مسعود علیا

@rRooyad

8 months, 1 week ago

?رمانتیسم آلمان

برشی از کتاب مکتب های فلسفی تالیف پرویز بابایی

⏱️: 68 ثانیه

?پادکست رویاد
?برنامه برشی از کتاب

رویاد
@rRooyad

11 months ago

کتاب پسااسلامیسم که درصدد است همه چیز را  براساس دیالکتیک هگلی ببیند . برای رسیدن به این هدف ،نگارنده در هر جایی که این تقابل به شکل دیالکتیک حضور نداشته است به خود واجب دانسته است در یک بستر تاریخی آن را بسازد ، و حتی توجهی به تفاوت بنیادی و نوعی  تضادها نکرده است. از طرفی اولین نقد اینجا شکل میگیرد شما نمیتوانی همه چیز را بر اساس یک روش، کاملا توضیح دهی چه این دیالکتیک باشد شما به منطق صوری و ... هم قطعا نیازمند هستی.
به عنوان مثال نگارنده حکمرانی را به دو شکل عمودی و افقی تقسیم بندی می کند و سپس بقیه تئوری خود را در نزاع های بعدی در دنیای اسلام بر این اساس طرح ریزی می کند.  پیامبر  و سپس بعد از ان تشیع را نماینده و مدافع فرم قبیله ای معرفی می کند و از ان طرف بنی امیه و .. مدافع استیت یا فرم عمودی می داند بر همین اساس ماجرای کربلا را تقابل این دو معرفی میکند در حالیکه اصلا به عوامل  زمانی و مکانی و تاثیر آن بر نوع و روش استیت و حکومت اشاره ای نمی کند و تولد اسلام در بستر عرب قبیله گرا را نادیده میگیرد. لذا برای اینکه بتواند به مقصود خویش برسد طوری تاریخ را بازخوانی میکند که خواننده این برداشت را دارد که  پیامبر  و تشیع مخترع و موسس یا مدافع فرم قبیله گرا بوده است و نه صرفا پذیرنده عرف حمکرانی در  بستر زمان و مکانی خویش، لذا نگارنده با ساده سازی و تقلیل حکومت ، پیچیدگی جغرافیایی و فرهنگی را کاملا نادیده میگیرد
انجایی این اختلاف نمایان می شود که میتوان استدلال کرد که نوع حکومت یا استیت نه هدف برای اسلام، بلکه روش و ابزاری ست برای هدف والاتر مانند ازادی و به خودی خود محل نزاع نبوده است .چیزی که نگارنده اصرار به آن دارد.

بلکه ان جیزی که استیت را دارای ارزش یاضد ارزش می کند در واقع موضع ان نسبت به آزادی های فردی است.
از طرفی نگارنده در دفاع از تفکر شریعتی در متن  با توسل به فلسفه تاریخ و روح آن ناموفق بوده بوده است اذعان دارد که  یکی از مقصران وضع موجود کنونی ما تفکر دکتر شریعتی ست اما در جایی مجبور می شود به مانند مارکسسیت ها اعتراف کند که این چیزی نبود که دکتر شریعتی از تعریف ایدئولوژی داشت.

دیگر نقدی  که متوجه این کتاب است ، پسا اسلامیسم بر ایران تمرکز دارد و  تحلیل گسترده ای از سایر کشورهای اسلامی ارائه نمی دهد  و همین نگاه هست که جوامع اسلامی را در چارچوب قبیله گرایی محدود می کند  و بسیاری از کشورها و جوامع با ساختارهای پیچیده ای از دولت ها و نهادها و سازمان های مدنی را نادیده میگیرد و همین موضع باعث شده است که  در موضوع اسلامیسم و بررسی نقل و عقل ، نگارنده گویی دست به کشف جدیدی زده است در حالی که تمام این مباحث در دنیای مسیحیت توسط فلاسفه قرون وسطی مفصل مورد بحث بوده است که تا عصر روشنگری نیز ادامه یافته است کافی بود که سری به نوشته های اکویناس و آنسلم و آگوستین  و.... بزند 
تاکید بیش از حد نگارنده بر این دوگانگی نادیده گرفتن این تنوع است و نگاه مکانیکی به استیت مدرن به عنوان یک ضرورت تاریخی برای جوامع اسلامی و عدم توجه به جوامع از دیگر ضعف های این کتاب است

نویسنده کتاب در امتداد دیالکتیک هگلی خود استیت مدرن را تقابل بین مارکسیسم و لیبرالیسم می داند و برای این تقابل سازی به جایی می رسد که گاورمنت را در مقابل استیت قرار می دهد
در حالیکه با این سوال مواجه می شود که ایا استیت مدرن بعد از تئوری و نظریه ماتریالیستی مارکس ایجاد شده است که استیت مدن تقابل مارکسیست و لیبرالیسم می داند یا در یک خوانش اشتباه تاریخ گفتمان عدالت را برابر مارکسیست گرفته است

کتاب پسااسلامیسم به‌رغم تلاش برای ارائه یک تحلیل جامع از تحولات جهان اسلام، با مشکلات جدی در رویکردهای نظری و تحلیلی خود مواجه است. استفاده از تاریخ هگلی و مفاهیم ساده‌سازی‌شده مانند قبیله‌گرایی و دولت متمرکز، و همچنین تلاش برای تلفیق دیدگاه‌های متضاد مارکسیستی و لیبرالیستی بدون توجه به تضادهای اساسی آنها، تحلیل کتاب را تضعیف می‌کند.

َدر اخر اینکه کتاب اصلا منظور خود را در مورد تکنیک و تسلط بر تکنیک از نگاه اوینی شفاف نمیکند و این نشان از ان دارد که برای نگارنده این تسلط بر تکنیک گنگ و مبهم است و حتی خود در مصداق سازی  مانند سینما  جز اشاره ای بر محتوای فیلم نمیتواند تفاوت  نتیجه این تسلط بر تکنیک و فرم با عدم تسلط بر تکنیک و فرم توضیح دهد

نگارنده در مورد مفهموم آنارشسیت و نسبت آن با استیت مدرن نیز دچار یک اشتباه خوانشی است که فرصت دیگری می طلبد.

مقداد

رویاد
? @rRooyad

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago