𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
ببین دلت چی میگه
هدایت کاف روز تولد سی سالگیاش، توی وبلاگش، پست مفصلی نوشت در باب فرق زنده بودن و زندگی کردن. نوشت که سی سال زنده بوده است.
اما از این سی سال فقط هفت سالش را زندگی کرده است.
آن چهار سالی که با شیدا همخانه بوده
آن یک سالی که مادرش آمده بود هندوستان و با هم هندگردی کردند
آن دو سالی که شاگردیِ کتابفروشی جعفری را کرده بود.
سی سال زنده بوده و هفت سال زندگی کرده .
نوشته بود که روی سنگ قبر هیچ آدمی سالیان زندگی کردنش را نمینویسند و فقط ذکر میکنند که چند سال زنده بوده
لابد بابت اینکه ما آدمها زندگی را از چشم عقلمان نگاه میکنیم. عقل کاری به این کارها ندارد.
فقط تاریخ رفتن را از تاریخ آمدن کم میکند و خلاص.
تیام یک فرمول ریاضی برای خودش دارد که بهش میگوید چگالی زندگی.
روزهای زندگی کردن را تقسیم میکند به روزهای زنده بودن.
هر چقدر نتیجهی این فرمول به یک نزدیکتر باشد، بیشتر زندگی کردهایم و هر چه به صفر نزدیکتر باشد، صرفا زنده بودهایم.
معتقد است که ثانیهها وزن دارند.
ثانیههایی که هدایت کاف امور املاک پدرِ بدخلقش را رتق و فتق میکرده، ثانیههای سبکی بودند که فقط لازمشان داشت برای زنده بودن.
مثل ثانیههایی که من برای سیر شدن و زنده بودن باید با هزار صفحه نقشهی سیاه و سفید چانه بزنم و هزار جدولِ پر از عدد را بالا و پائین کنم.
ثانیههای سبکی که هیچ وقت در آنها زندگی نکردم.
از آنطرف ثانیههایی که هدایت کاف انگشتهایش را فرو میبرده لای موهای سیاه شیدا و خیره میشده به چشمهای درشتش. یا ثانیههایی که ترک موتور مینشستند و خیابانهای شلوغ بمبئی را بالا و پائین میکردند.
اینها همان ثانیههای زندگی کردن هستند.
با تیام چانه میزدیم سر کیفیت ثانیهها.
اینکه ثانیههایی که مولدشان دل آدم باشد، ثانیههایی وزین هستند. اما ثانیههای عقلی، ثانیهیی کم وزنند که صرفا برای زنده ماندن لازمند.
هیچ کس را بابت پیروی از عقلش قضاوت نابجا نمیکنند.
عقل به مثابه آرامترین، مودبترین و حوصلهسربرترین پسر بچهی سر کلاس است که به هیچ شکلی نمیشود بهش ایراد گرفت.
از آنطرف، دل شرورترین و سرکشترین موجود است که پیرویاش فقط در شعرها و داستانها موجه است.
اما در زندگی واقعی، پیروی از دل جایگاه چندان قانونیای ندارد. همین میشود که چگالی زندگی انسانِ معمولی همیشه حول عدد صفر میگردد.
دلم میخواست یک بار هدایت کاف را از نزدیک میدیدم.
بهش میگفتم که نسبت هفت به سی، عدد فوقالعادهای است.
بهش میگفتم که خوبی دل همین سرکشی و قانعنشدنش است.
دل وقتی چیزی را بخواهد، آن را به دست میآورد. هر چقدر هم که عقل، عاقلی کند و سنگ جلوی راهش بیندازد، اما بالاخره در برابر دل، قانع میشود.
به شرطی که دنیا را مثل باباطاهر نگاه نکنیم که:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
دوست داشتم تیام و هدایت کاف را میبردم پیش بابا طاهر و ازش میپرسیدم که چرا باید دل را آزاد کرد؟ دل تنها دلیل زندگی کردن است. چرا خنجر نزنیم به شکم و معده که نیاز روزمرهاش ما را به روزمرگی میکشاند؟
چرا خنجر نزنیم به عقلمان که دشمن دلمان شده است؟
تیام عزیزم! باباطاهر که هزار سال پیش مرد. هدایت کاف هم که به نسبت هفت به سی زندگی کرد و رفت.
بیا به فکر خودمان باشیم. همان که گفتی. آنقدر چگالی زندگیمان را ببریم بالا تا سنگین بشویم و قِل بخوریم ته دریا و مروارید بشویم.
هزار چوبپنبهی سفید و سبک که روی دریای زندگی شناورند، فقط زندهاند و غرق نمیشوند اما زندگی نمیکنند.
زندگی کردن دل میخواهد.
برای خودم. برای تیام. برای آدمهای امیدوار.
انسانها همیشه بت میسازند
بعضیها با سنگ و چوب
عدهای با باورهایشان
اولی ترسناک نیست،
چون با یک تبر در هم میشکند!
ولی دومی بلایی است که هیچ جامعهای از آن مصون نمانده است!
پس بشکن
باورهایی را که از تو یک زندانی ساخته است بی آنکه بدانی.
چرا در ایران مدرسه جای خوبی نیست؟
تقریبا هیچ بچهای نیست که از مدرسه رفتن لذت ببرد، آنها در سنی که پر از انرژی هستند، مجبورند، ساعتها پشت میز بنشینند، ساکت باشند و به حوصلهسربرترین حرفهای دنیا گوش بدهند.
ما در مدرسهای که ماشین حساب هم ممنوع بود، در حال مصنوعی آموزش دیدن برای عصر دیجیتال بودیم و معلمهای ما هیچ درکی از وضعیت جهان در آینده نداشتند.
در مدرسه، شبیه به یک اداره، پشت میز مینشستیم و اطاعت از ارباب را تمرین میکردیم. مدرسه نمیخواست که ما نوازنده، نقاش یا کارآفرین شویم؛ فقط میخواست در آینده کارمندهای مطیعی باشیم.
در مدرسه، کمک کردن به دیگران، اسمش تقلب بود و بابت آن جریمه میشدیم. آن جا حرص میخوردیم که نمره خودمان را بیتوجه به وضعیت دیگران، حداکثر کنیم، تا در بزرگسالی همین کار را با حساب بانکیمان تکرار کنیم.
کسی که در هنر و ورزش استعداد داشت، اما از ریاضی خوشش نمیآمد، شاگرد تنبل کلاس بود! مهم نبود نبوغش در نقاشی یا موسیقی چقدر باشد.
سوالهای مدرسه، یک جواب مشخص داشتند و هر جوابی غیر از آن، غلط بود.
در حالی که چالش اصلی دنیای امروز، پیدا کردن جوابهای جدید و حتی طرح سوالهای جدید است.
وقتی بزرگ شدیم، سوالمان این بود که از چه طریق میتوانیم برای خرید خانه تامین مالی کنیم
بهطوری که کمترین هزینه مالی را داشته باشد.
در مدرسه چه چیزی یاد گرفته بودیم؟
اتحاد مزدوج و میتوکندری و قانون کیرشهف که به هیچ دردی نخوردند.
درس ادبیات به جای این که ما را شیفته سعدی و بیدل دهلوی کند، با متونی که حتی ارزش ادبی هم نداشتند، ما را از شعر و داستان متنفر کرد و باعث شد سرانه مطالعه به زیر صفر سقوط کند!
تجربه کشورهایی مثل فنلاند نشان داده که آموزش میتواند کاربردی، مفرح، فراگیر و خلاق باشد.
پوریا بختیاری
نوشته هایم فقط به این دلیل که شیوا یا عالمانه مینویسم متقاعد کننده نیستند بلکه به این خاطر است که جسارت دارم خودم را از آرامش گَلّه دور کنم. دانش با بیاعتقادی آغاز می شود، فقط قدرت در مقابل آن ایستادگی میکند. میدانید مهمترین سوال اندیشمندان چیست؟ سوال تعیین کننده این است: او تحمل چه مقدار از این واقعیت را دارد.
*?* ثبت نام کارگاههای مجازی چوبک
(آنلاین و آفلاین)@Choobakk@Choobakk ? داستاننویسی برای کودکان و بزرگسالان
خصوصی و گروهی
?روایتشناسی
?طنزنویسی
?ژانر چیست؟
?نقد فیلمهای معناگرا
? مکاتب ادبی
?مکاتب هنری و نقاشی
? مدرنیسم و پسامدرنیسم در ادبیات
?پدیدارشناسی، هرمنوتیک، نشانهشناسی
?نمایش چیست از سوفوکل تا بکت
? مکاتب فلسفی از پیشاسقراط تا فلسفهی قرن بیستم و بیستویکم و....
ثبت نام در تلگرام، واتساپ یا پیامک
۰۹۱۰۹۸۴۶۴۶۶@elahedayat ✅ویرایش، ترجمه و نقد داستان شما توسط اساتید برجسته
✅کارگاههای آنلاین و آفلاین بررسی آثار نویسندگان بزرگ:
?ویرجینیا وولف، میلان کوندرا، آلبر کامو، سارتر، نیچه و...**https://t.me/choobakkhttps://t.me/choobakk
?معرفی کتاب
۱.این کتاب بهم یاد داد عصبانیتمو کنترل و آرامشمو حفظ کنم :
?مدیریت رفتارهای یکهویی
۲.این کتاب بهم یاد داد چطوری با غم از دست دادن عزیزم کنار بیام و خودمو عذاب ندم :
?برایت چه اتفاقی افتاد
۳.این کتاب بهم یاد داد خودمو اولویت زندگیم بزارم :
?مهربانی با خود
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago