نقد و بررسی

Description
نقد و بررسی اخبار و حوادث جهان
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 week, 4 days ago

1 month, 4 weeks ago
**قطعنامه جدید در وضعیتی متفاوت**

قطعنامه جدید در وضعیتی متفاوت

قطعنامه تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران در شورای حکام تصویب شد. تصویب قطعنامه فارغ از محتوای آن، به معنای نادیده گرفتن هشدارها و تهدیدهای مکرر تهران بود.

این قطعنامه دومین از نوع خود علیه ایران ظرف شش ماه اخیر است که با 19 رای موافق، 12 ممتنع و 3 مخالف کشور به تصویب رسید. علی رغم تحرکات گسترده دیپلماتیک ایران در دو روز اخیر، اما تغییر معناداری نسبت به قطعنامه قبلی در آرای موافق، مخالف و ممتنع رخ نداد؛ تنها با این اختلاف که قطعنامه ماه ژوئن با یک رای بیشتر (20 رای) تصویب شد و 12 رای ممتنع و 2 رای مخالف (یک رای کمتر) داشت.

قطعنامه جدید از مدیر‌کل آژانس می‌خواهد که تا نشست بعدی شورای حکام در ماه مارس آینده گزارش جامعی از وضعیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارايه دهد. همچنین از ایران خواسته است که «اقدامات ضروری و فوری» برای حل و فصل مسائل اختلافی پادمانی (دو سایت) انجام دهد.

تهران نیز فورا واکنش نشان داده و رئیس سازمان انرژی ایران دستور انجام اقدامات موثر، از جمله راه‌اندازی مجموعه‌ متنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.

اما ایران در عین حال بر تداوم همکاری‌های فنی و پادمانی با آژانس و آمادگی خود برای «تعامل سازنده» تاکید کرده است.

در حالی که تهدیدهای مکرر ایران به «پاسخ قاطع» در صورت صدور قطعنامه در سنگین‌تر شدن فضا به ویژه در داخل کشور سهیم بود، اما با اطمینان از قطعی شدن تصویب قطعنامه و پس از آن، تلاش شد از اهمیت آن کاسته شود.

هر چند محتوای قطعنامه تفاوت محتوایی چندانی با چند قطعنامه قبلی ندارد و فعلا خواستار اقدامات عملی چون ارجاع پرونده به شورای امنیت نشده است، اما تصویب آن در کنار دور تند تحریم‌ها و مواضع اروپا را نباید واکنشی انفعالی چه در پرونده هسته‌ای چه دیگر پرونده‌ها مانند جنگ اوکراین پنداشت، بلکه به نظر می‌رسد که خروجی راهبرد جدید و حساب شده طرف‌های غربی در قبال ایران است که با گام‌های تصاعدی عملیاتی می‌شود. از این رو هم می‌‍توان پیش‌بینی کرد که این روند تا فعال شدن مکانیسم ماشه تداوم یابد؛ مگر این که در میانه راه اتفاقی خارق العاده مانع آن شود.
اما در کنار آن نباید از نظر هم دور داشت که هدف دیگر تصویب قطعنامه علیه ایران می‌تواند به نوعی بسترسازی و آماده کردن فضای بین‌الملل برای اقداماتی علیه برنامه هسته‌ای ایران نیز باشد. از این رو می‌توان گفت که از هم اکنون تا دستکم در دو سال اول دولت ترامپ، تنش غرب و ایران بسیار جدی‌تر و شدیدتر از قبل پیش رود.

تصویب قطعنامه پس از تهدیدهای بیشتر ایران نسبت به گذشته و همین سفر گروسی به تهران بیانگر این است که مدل سنتی مدیریت و کنترل تنش ایران دیگر جواب نمی‌دهد و تاثیری در محاسبات طرف مقابل نداشته است.

گویا دریافت طرف غربی با شمول آمریکا و اروپا این است که زمانه تشدید جدی فشار بر ایران و بکارگیری اهرم‌های فشار است. به همین خاطر هم بعید است که «فعلا» برای دیپلماسی و مذاکره جدی و بر اساس قواعد قبلی مذاکراتی اراده‌ای داشته باشد. از این منظر، احتمالا طرف‌های غربی قبل از شروع مذاکراتی جدی، در صرافت تشدید گام‌های خود و در انتظار تاثیر آن بر محاسبات طرف ایرانی با هدف عقب‌نشینی  جدی در پرونده‌های متعدد مورد مناقشه است. 

اما قابل توجه این که اروپا قبل از شروع به کار ترامپ و رونمایی از نسخه دوم فشار حداکثری او، این فشار را به سبک خود آغاز کرده است؛ در حالی که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ هر چند عملا نتوانست در مقابل خروج او از برجام بایستد، اما دستکم مواضع اعلامی انتقادی گرفت؛ اما اکنون در دو بعد اعلامی و اعمالی از او پیشی گرفته است.

در این میان گویا برخی طرف‌های منطقه‌ای مانند عربستان نیز به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ممکن است که تنش در منطقه دستکم در یکی دو سال آینده وارد مراحل پیشرفته‌ای شود و به همین خاطر از اکنون برای دور ماندن از ترکش‌های این تنش، مواضع خود را هدفمند تنظیم می‌کنند.

اما چنان که قبلا نیز گفته شد، این تنش ممکن است تا سر حد جنگ پیش برود، اما بعید است که  ترامپ به دنبال جنگی منطقه‌ای در خاورمیانه باشد و چه بسا اگر دیپلماسی معطوف به تفاهمات و توافقی نیز شکل گیرد در لب پرتگاه جنگ و در لحظه‌ای حساس و سرنوشت‌ساز با هدف مهار اوضاع و جلوگیری از وقوع آن باشد. با این حال، قبل از شروع دوره ترامپ باید دید این مقطع زمانی دو ماهه تا آمدن او چگونه و به چه شکلی سپری می‌شود.

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

1 month, 4 weeks ago
**راه‌حل دو جنگ بزرگ؛ احتمالات چه …

راه‌حل دو جنگ بزرگ؛ احتمالات چه می‌گویند؟
دو جنگی که مرکز توجه دنیا قرار گرفته‌اند و نگاه‌ها به حل هر دو دوخته شده است. با نزدیک شدن زمان تحقق وعده‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا، که در دوران تبلیغات انتخاباتی و پس از آن وعده داده بود به جنگ‌های اوکراین و فلسطین پایان دهد، هر دو جنگ به مرحله‌ای فعال‌تر وارد شده‌اند. نکته جالب این است که هر دو جنگ از همان ابتدا با کمک‌های گسترده آمریکا ادامه یافته و ایالات متحده از این جنگ‌ها حمایت کرده است.

در حال حاضر، این دو جنگ که تعداد قربانیان آنها صدها هزار نفر تخمین زده می‌شود، همچنان با شدت ادامه دارند. انتظار می‌رود پس از مراسم تحلیف رسمی دولت ترامپ، گام‌هایی برای حل این جنگ‌ها برداشته شود. بدون شک، جنگ‌هایی که با حمایت آمریکا گسترش یافته‌اند (و اگر این حمایت وجود نداشت، احتمالاً تا کنون راه‌حل‌هایی برای پایان آنها پیدا می‌شد)، همچنان در چارچوب منافع آمریکا ادامه دارند. آمریکا برای گسترش این جنگ‌ها علاوه بر ارسال سلاح و تجهیزات، کمک‌های مالی غیرقابل تصور نیز تخصیص داده است.

علاوه بر این، آمریکا از متحدان خود نیز با جدیت درخواست کرده که در کنار طرف‌های جنگ مورد نظر آمریکا قرار بگیرند و توانسته این حمایت را جلب کند. وضعیت کنونی نشان می‌دهد که منافع آمریکا، باعث شده چشم خود را بر روی فجایع انسانی، بمباران بیمارستان‌ها، آتش گرفتن اردوگاه‌های آوارگان، و تخریب مدارس و مساجد ببندد. همچنین، این کشور مانع از رساندن غذا و دارو به مناطق تحت محاصره شده است.

این رویه نشان می‌دهد که آمریکا در توقف جنگ نیز رویکرد مشابهی در پیش خواهد گرفت. همان‌طور که رهبران بلندپایه آمریکا گفته‌اند: «آمریکا دوست ندارد، بلکه منافع دارد.» از این منظر، پایان جنگ باید با منافع آمریکا همخوانی داشته باشد. اگر طرف‌های درگیر جنگ را بررسی کنیم، در اوکراین روسیه به‌عنوان طرف مقابل و در فلسطین نیز اسرائیل در برابر ائتلاف فلسطین، لبنان یا گروه‌های مقاوم قرار دارند.

در این میان، احتمال مذاکره روسیه با آمریکا در چارچوب منافع مشترک، توافقی برای پایان جنگ اوکراین را به همراه خواهد داشت. منطق ساده نشان می‌دهد که توقف جنگ اوکراین با حفظ مناطق اشغالی توسط روسیه (که دولت ترامپ نیز این ایده را مطرح کرده است) در مقابل دریافت توافقی متقابل از سوی روسیه صورت خواهد گرفت. در این صورت، توجه آمریکا به جنگ دوم، یعنی جنگ اسرائیل و فلسطین-لبنان معطوف خواهد شد. برای آمریکا، هزینه دادن بخشی از اوکراین به‌منظور مقابله قاطع با مقاومت در حال گسترش خاورمیانه، گزینه‌ای روشن است.

انتظار می‌رود در این توافق، روسیه در مسئله خاورمیانه بی‌طرف شده و از جبهه متحدان خود در این منطقه کاملاً فاصله بگیرد. از سوی دیگر، این پیشنهاد برای روسیه که کاملاً به نفع آن است، می‌تواند با استقبال روبه‌رو شود. نباید فراموش کرد که نفوذ روسیه در خاورمیانه، از جمله در سوریه، بسیار قابل توجه است. توافق احتمالی این دو قدرت بزرگ، احتمال تداوم ابهام و چالش در سرنوشت خاورمیانه را افزایش می‌دهد.

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

1 month, 4 weeks ago
**اسرائیل و طوفان لاهه!**

اسرائیل و طوفان لاهه!

دیوان کیفری بین‌المللی (دادگاه لاهه) امروز حکم بازداشت نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و یواو گالانت وزیر دفاع سابق آن را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت از جمله استفاده از گرسنگی به عنوان سلاحی علیه مردم غزه صادر کرد. این حکم هم پس از شکایت آفریقای جنوبی به عنوان یک کشور غیر اسلامی صادر شد.

مقامات اسرائیلی با عصبانیت شدیدی به حکم واکنش نشان داده و با هجمه سنگینی علیه دیوان لاهه و نهادهای بین‌المللی دیگر آن را به «یهودی‌ستیزی» متهم کرده‌اند.
این حکم هر چند پس از 14 ماه نسل‌کشی بی‌سابقه در غزه دیر صادر شده و بعید است به بهبودی سریع اوضاع در غزه کمک کند، اما در عین حال نخستین حکم بازداشت بین‌المللی علیه دو مقام عالی رتبه اسرائیلی بوده و در ابعاد متعددی واجد اهمیت فراوانی است.

در مقایسه با ده‌ها قطعنامه و حکم بین‌المللی بر زمین مانده درباره اشغال اراضی فلسطینی و مسائل دیگری چون دیوار حائل، حکم دیرهنگام دادگاه و وارد کردن اتهاماتی سنگین و بی‌سابقه به رهبران آن را می‌توان «طوفان و ضربه‌ای قانونی» به چهره اسرائیل در دنیا و  پیشرانی قوی برای شیفت پارادایمی در قبال آن در افکار عمومی جهان پنداشت.

در واقع، این حکم به مثابه محاکمه جهانی نتانیاهو و برآمدن تصویر فلسطین در جهان و فروریختن تصویری است که اسرائیل در طول بیش از 7 دهه درباره خود در جهان ساخته بود که بر اشغالگری و تعدی مستمر به حقوق ملتی دیگر سایه سنگینی انداخته بود.

اسرائیل همواره با کاربست اهرم‌های نیرومند مالی و رسانه‌ای، پیوند تاریخی با کانون‌های قدرت در جهان، معرفی خود به عنوان تنها نظام توسعه یافته و دموکراتیکِ غرب‌تبار در خاورمیانهِ دیکتاتورزدهِ شرق‌تبار و حربه «یهودی‌ستیزی»، تصویری «متمدانه» و در عین حال «مظلوم» از خود در دنیا به ویژه در جهان غرب ساخته بود که شکستن آن امکان‌پذیر نبود، اما در  همین یک سال و 2 ماه جنگ غزه با دستان خود با تحمیل این فاجعه انسانی و نسل‌کشی هر آنچه را در این 76 سال کاشته بود، بر باد فنا داد و آسیبی جبران ناپذیر به چهره و روایت اسرائیل در جهان وارد و روایت فلسطین را به شکل بی‌سابقه‌ای به ویژه در جوامع غربی فربه کرد.

البته در کنار آن نیز جنگ غزه در سایه ناتوانی نهادهای بین‌المللی در توقف این خشونت افسارگسیخته، نظم جهانی را در این مدت در برابر چالش‌های جدی اخلاقی و قانونی قرار داده است؛ اما حکم دادگاه لاهه می‌تواند به بهبود اعتبار و جایگاه این نهادها کمک کند.

کما این که چنین حکمی متحدان اسرائیل را در صورت تداوم حمایت تسلیحاتی از آن پس از محکومیت به اتهام جنایت جنگی، در مظان بازخواست و در برابر محکی تاریخی برای اجرای این حکم و خودداری از ارسال اسلحه قرار می‌دهد. دستکم بر این اساس دیگر نتانیاهو آزادی عمل قانونی برای سفر به بیش از 120 کشور عضو دادگاه را نخواهد داشت و باید دید چه تعداد از این کشورها به آن پایبند خواهند بود.

امروز جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به این حکم، آن «الزام‌آور» خواند و بیشتر کشورهای اروپایی هم تاکنون از آن استقبال کرده‌اند.

ناگفته هم نماند که نتانیاهو و گالانت پس از تحویل خود به دادگاه، می‌توانند در آنجا حاضر شده و از خود دفاع کنند و یا این که دیوان عالی اسرائیل اقدام به بازجویی و محاکمه هر دو به اتهام جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت کند. اما بسیار بعید است که هیچکدام از این دو امر اتفاق بیفتد.

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months ago
**ترامپ، ایلان ماسک و ایران**

ترامپ، ایلان ماسک و ایران

ایلان ماسک ثروتمندترین فرد جهان به نوشته نیویورک تایمز دوشنبه گذشته با سعید ایروانی نماینده ایران در سازمان ملل دیدار و گفتگو کرده است. این دیدار در صورت صحت یک روز قبل از انتصاب ماسک به سمت رسمی وزیر کارآمدی دولت در کابینه دوم ترامپ انجام شده است.

این دیدار به طور حتم با هماهنگی ترامپ بوده است و می‌توان آن را تلاشی برای ایجاد پل ارتباط مستقیم با تهران پنداشت و به احتمال زیاد دو طرف ایرانی و آمریکایی در این دیدار توافق هم کرده‌ باشند که این ملاقات‌ها ادامه یابد.

به همین علت باید دید ترامپ با این دیدار و تلاش برای زدن پل ارتباطی با ایران به دنبال چیست و چرا ماسک را مکلف به این رایزنی کرده است؟

در وهله نخست، این دیدار می‌تواند نمایش یک روی دیگر سیاست ترامپ در قبال ایران باشد که با تصویر انتخاب طیفی به شدت تندرو، جنگ‌طلب و ضدایرانی سنخیتی ندارد که به قول دوستی، عاقل‌ترین افراد تیمش، خود ترامپ است.
ترامپ همین است و این شیوه بازی او نیز طبیعی و با مضمون چند یادداشت نگارنده درباره شخصیت ترامپ و سیاست‌های احتمالی او هم‌خوانی دارد.

فارغ از این که در این ملاقات چه گذشته است، اما ترامپ با این دیدار احتمالا خواسته باشد تصویری متفاوت و «غیرجنگ‌طلب» از خود در قبال ایران مخابره کند. در این قاب، این دیدار فی نفسه می‌تواند حامل این پیام باشد که به دنبال رفع تنش است نه تشدید آن.

تنش‌ها در منطقه خاورمیانه در سطح خطرناکی است و هر چند به نقطه جوش نرسیده است، اما به آن نزدیک است و ممکن است ناخواسته منطقه را درگیر جنگی کند که نه آمریکایِ بایدن آن را می‌خواست و نه آمریکایِ ترامپ می‌خواهد. از این رو احتمالا ترامپ از بیم درگیر شدن در چنین جنگ ناخواسته‌ای می‌خواهد از هم اکنون برای کنترل و مهار اوضاع اقدام کند.

در این راستا هم می‌توان این ابتکار ترامپ را نوعی تلاش برای مدیریت رفتار و کنش ایران به ویژه در قبال اسرائیل و منصرف ساختن آن از پاسخ به حمله نیز دانست. گرچه این پاسخ هم به گمانم همچنان به جد در دستور کار تهران است.

اما احتمال دیگر این که ترامپ از همین ابتدای کار خواسته است که از نزدیک با شیوه و زیرکی خود، شناختی از سیاست‌ و رویکرد ایران در قبال آمریکایِ او کسب کند و یحتمل ببیند که تا چه اندازه بازگشت او و این تصویر «رعب‌آور» با چینش این تیم ضد ایرانی موثر واقع شده است و این که تا کجا می‌تواند در این تصویرسازی پیش برود و همچنین میزان آمادگی طرف ایرانی برای کاهش تنش را بسنجد.

اما انتخاب تاجر بزرگی چون ایلان ماسک و نه یک شخصیت امنیتی و نظامی یا سیاستمدار افراطی برای این رایزنی نیز مکمل گزاره بالا و حامل این پیام نیز هست که در کنار تمایلش برای کنترل تنش، اهل معامله و توافق نیز هست.

ناگفته هم نماند که ماسک نیز مانند خود ترامپ شخصیتی متغیر دارد و این سال‌ها روابطشان همواره نوسانی بوده است. ایلان ماسک در انتخابات 2016 به شدت از سیاست‌های کلینتون حمایت و از ترامپ شدیدا انتقاد می‌کرد.
خود همین روابط نوسانی نیز درس‌های مهمی برای شناخت دقیق ترامپ دارد.
با وجود مواضع ماسک، و در حالی که تلاش خاصی برای دلجویی از ترامپ نکرده بود؛ اما چون «دلار» و «پول» یک محرک و جهت‌‍دهنده نیرومند نظام فکری ترامپ است، پس از پیروزی در انتخابات 2016، ماسک را به عضویت شورای مشورتی اقتصادی درآورد.

اما دوباره ماسک در سال 2017 در اعتراض به خروج از معاهده آب و هوایی پاریس قهر کرد و پس از آن نیز چند بار این قهر و آشتی تکرار شد که غالبا خود ترامپ برای دلجویی، آشتی و کشاندن ماسک به سمت خود تلاش کرده است؛ تا این که در سه ماه گذشته روابط بسیار نزدیک شد و ماسک روزانه یک میلیون دلار به کمپ انتخاباتی او کمک کرد و اکنون نیز به چهره‌ای کلیدی در تیمش تبدیل شده است. با این حال، باید دید این دوستی تا کی دوام می‌آورد.

اما به موضوع اصلی که برگردیم، در آینده نیز در امتداد همین تناقضات ترامپی، به احتمال زیاد شاهد فصول دیگری از این دو روی سیاست‌ورزی او در قبال ایران باشیم. یک بار چنان موج تندی راه بیفتد که انگار جنگ حتمی است و بار دیگر موجی متناقض که انگار آشتی و توافق حتمی است.
در میانه جدال این دو تصویر اعلامیِ گیج کننده و بعضا گمراه کننده، باید دید سیاست واقعی ترامپ با ایران راه به کدام سمت می‌برد.

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months ago
*****🎲***** **بیانیه سازمان‌های مردم‌نهاد حقوق بشری …

*🎲 *بیانیه سازمان‌های مردم‌نهاد حقوق بشری در محکومیت حضور رژیم صهیونیستی در کاپ ۲۹ باکو

ده‌ها سازمان مردم‌نهاد و سمن ایرانی فعال در حوزه حقوق‌بشر با انتشار بیانیه مشترکی، ضمن محکومیت حضور رژیم اسرائیل در کنفرانس تغییرات اقلیمی کاپ ۲۹ در باکو، خواهان فشار جهانی بر این رژیم برای رعایت عدالت اقلیمی در فلسطین و توقف نقض حقوق‌بشردوستانه و تخریب محیط زیست شدند.

🔴 در این بیانیه آمده است: محاصره غزه و پیامدهای زیست‌محیطی و بشری آن: محاصره غیرقانونی و سیستماتیک غزه توسط اسرائیل، موجب بحران شدید زیست‌محیطی و کاهش دسترسی ساکنین این منطقه به منابع آب، غذا و خدمات بهداشتی شده است. ادامه این محاصره با مواد ۲۳ و ۵۵ کنوانسیون چهارم ژنو مغایرت دارد و شرایط غیرانسانی و غیرقابل‌قبول برای جمعیت غیرنظامی غزه ایجاد کرده است.

🔴 ما از اعضای کاپ ۲۹ و سازمان‌های بین‌المللی حقوق‌بشری می‌خواهیم تا با محکومیت اقدامات اسرائیل، این رژیم را به رعایت تعهدات حقوقی بین‌المللی و توقف فوری اقدامات مخرب زیست‌محیطی و انسانی در اراضی اشغالی فلسطین و لبنان ملزم کنند. 

🔗 لینک مطلب

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months ago
**سفر گروسی و چالش مدیریت تنش**

سفر گروسی و چالش مدیریت تنش

مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در هنگامه‌ای بسیار حساس در دو سطح منطقه‌ای و بین‌المللی به ایران سفر کرده است.
گرچه برآورد طرف‌ ایرانی از گفتگوها «مثبت» و «سازنده» و «مهم» است؛ اما سخنان خود گروسی در نشست خبری با اسلامی قابل تامل و پرمعناست. این اظهارات هم می‌تواند برونداد قرائت گروسی از وضعیت کنونی باشد و هم «پیام‌های هشدار» از جانب خود او یا قدرت‌های غربی.

گروسی گفت که «فضا در شرایط متشنج کنونی برای دیپلماسی تنگ‌تر شده و می‌شود» و «باید به نتیجه ملموسی دست یابیم که ما را از مسیر تقابل دور کند». همچنین ضمن «غیرقانونی» خواندن هر گونه حمله به تاسیسات اتمی ایران، و این که نباید انجام شود، تاکید کرد که با ایجاد راه حل می‌توان احتمال جنگ را از بین برد و از تقابل جلوگیری کرد.

احتمالا ایران در شرایط دشوار کنونی برای مدیریت فضای تنش و جلوگیری از تشدید آن بخواهد با گروسی به تفاهماتی ملموس‌تر از قبل درباره برخی و نه همه زمینه‌های مورد اختلاف با شمول تعدادی از خواسته‌های آژانس و نه همه آن‌ها برسد.

هدف دیگر ایران ممکن است نوعی ریل‌گذاری از این طریق برای شروع مذاکرات هسته‌ای در آینده نیز باشد.
در این میان، چه بسا ایران تمایل داشته باشد که در این دو ماه مانده به عمر دولت بایدن مذاکرات هسته‌ای احیا شود تا اتوماتیک در دوره ترامپ تداوم یابد و دیگر معذوریت خاصی برای ازسرگیری آن در عهد او وجود نداشته باشد. اما هنوز روشن نیست که دولت بایدن تا چه اندازه آمادگی ازسرگیری مذاکرات را و لو به صورت شکلی در این مدت کوتاه دارد.

اما این که این مدیریت و مهار تنش از جانب ایران تا چه اندازه می‌تواند بر رویکرد طرف‌های مقابل موثر باشد، باید دید که آن‌ها اکنون به چه می‌اندیشند و چه دریافتی از آن خواهند داشت.

اگر گروسی با رضایتمندی خوبی از ایران خارج شود، ممکن است سخنان او بعد از سفر و گزارشش در نشست شورای حکام به تلطیف فضا کمک کند. اما بعید هم نیست که طرف‌های مقابل در شورای حکام، تفاهم احتمالی ایران و آژانس را «ناکافی» بدانند و برای بالا بردن دز فشار، قطعنامه جدیدی را تصویب کنند.

اگر هم قطعنامه‌ای تصویب نشود و فضای مثبتی شکل گیرد، اما به دلایلی این فضا غالبا موقت باشد و فعلا برگردانی در جهت ازسرگیری موثر مذاکرات هسته‌ای نداشته باشد.
دلیل نخست: دولت بایدن به عنوان دیگر طرف اصلی پرونده هسته‌ای به علل متعددی همچون دوره انتقالی کنونی پس از انتخابات و جنگ و تنش گسترده در منطقه در شرایطی نیست که به مذاکرات «جدی» و توافق با ایران ورود کند.

دلیل دوم: اساسا دریافت آمریکا و اروپا از وضعیت در شرایط کنونی با قبل فرق کرده است. همین باعث می‌شود که امتیازاتی را که ممکن است ایران در هر نوع توافقی با آژانس بدهد، «ناکافی» بدانند و تلاش کنند که از کانال آژانس و قبل از مذاکرات هسته‌ای جدید که مشخص نیست چه زمانی از سر گرفته می‌شود، «امتیازات بزرگ و بیشتری» حاصل شود. در مقابل ایران نیز نمی‌خواهد با دادن چنین امتیازاتی از هم اکنون و در ارتباط با آژانس، از قدرت چانه‌زنی خود در مذاکرات احتمالی با طرف اصلی پرونده برای رفع تحریم‌ها بکاهد.

دلیل سوم: مطرح شدن دوباره پرونده هسته‌ای ایران نه لزوما به علت نشست فصلی شورای حکام و بازگشت ترامپ و حتی توسعه برنامه هسته‌ای تهران بلکه بیشتر به علت مواجهه کنونی در منطقه و تنش نظامی میان اسرائیل و ایران است. در این شرایط، طرف‌های مقابل پرونده هسته‌ای را محمل بهتری برای فشار بر ایران نه خود برنامه هسته‌ای ایران می‌دانند. در این میان نیز نتانیاهو با بهره‌برداری از این وضعیت نهایت تلاش خود را می‌کند که بمباران تاسیسات اتمی ایران را در دستور کار طرف‌های دیگر قرار دهد.

دلیل چهارم: برای دولت بایدن، پیشرفت در حل اختلافات ایران و آژانس در گذشته و نه در این شرایط انتقالی می‌توانست تاثیر مثبتی بر مذاکرات هسته‌ای با آن بگذارد، اما با ترامپ و دولتش وضعیت فرق می‌کند. اساسا ترامپ اعتقادی به نهادهای بین‌المللی ندارد و کلا ترجیح می‌دهد که هر گونه حل و فصل و رفع اختلافی در هر پرونده‌ای با خود او باشد.

در کنار آن نیز هر چند از قبل از انتخابات آمریکا برای سفر گروسی برنامه‌ریزی شده بود، اما همین که پس از پیروزی ترامپ انجام می‌شود، ممکن است او توافق احتمالی با آژانس را محصول بازگشت «رعب‌آور» خود بداند و همین بر قرائت و دریافت او در چگونگی تعامل با ایران و پرونده هسته‌ای در آینده پیش‌رو اثر بگذارد.

در هر صورت اگر در این دو ماه باقیمانده دولت بایدن تحول سترگی در تنش ایران و اسرائیل اتفاق نیفتد، دیر یا زود مذاکرات هسته‌ای به ویژه در دولت ترامپ از سرگرفته می‌شود و با آغاز به کار او می‌توان برآورد جدیدی از وضعیت مطرح کرد.

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months, 1 week ago
**کارزار جهانی برای تحریم حضور رژیم …

کارزار جهانی برای تحریم حضور رژیم صهیونیستی در کاپ 29 باکو

اسرائیل پس از جنایات هولناک غزه و لبنان در انزوای بین‌المللی عمیقی فرو رفته و بسیاری از دولت‌ها از ترس افکار عمومی جامعه خود، مانع حضور این رژیم در رویدادها و اجلاس‌های مختلف جهانی شده‌اند. در چنین شرایطی اجلاس محیط زیستی کاپ 29 به شکل مشکوکی به باکو اعطا می‌شود که مقامات اسرائیل در آن، خود را نه میهمان که میزبان می‌دانند و برای ترمیم چهره منفورشان به این رویداد جهانی به چشم فرصتی تکرار ناشدنی می‌نگرند.

حال وجدان‌های بیدار جهان درحال امضای کارزاری برای خنثی کردن این توطئه و ممانعت از حضور رژیم و سخنرانی رئیس آن در اجلاس باکو هستند. شایسته است شما شعروندان بیدار دل و پاک نهاد ترکیه نیز به این کارزار جهانی بپیوندید. هر امضای شما تیری است به قلب تیره صهیونیسم.

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months, 1 week ago
**دام ترامپ قبل از تحلیف**

دام ترامپ قبل از تحلیف

شب انتخابات آمریکا طی یادداشتی به اهمیت و حساسیت دو ماه و نیم پیش‌رو از روز بعد از این انتخابات تا 20 ژانویه روز تحلیف رئیس جمهور منتخب این کشور پرداختم و یکی از سناریوهای مطرح شده هم چراغ سبز ترامپ به نتانیاهو برای تمام کردن کارهای ناتمام خود قبل از به قدرت رسیدن او بود.

امروز هم مایک اوانس از مشاوران اوانجلیست ترامپ به روزنامه اسرائیلی یدیعوت احرونوت گفته است که رئیس جمهور جدید آمریکا دوست دارد که اسرائیل کار خود را تا 20 ژانویه تمام کند؛ هم حماس و حزب الله را نابود و هم به تاسیاست نفتی ایران برای فروپاشی اقتصاد آن حمله کند.
اوانس گفته است که پنجره فرصت برای اسرائیل فقط تا ژانویه باز است.

پرواضح است که حماس و حزب‌الله چنان که در این 13 ماه جنگ تمام‌عیار نابود نشدند، در این مدت کوتاه هم این اتفاق نمی‌افتد، اما یک روی دیگر چراغ سبز ترامپ برای اقدام علیه ایران در این دو ماه و نیم، نه فقط باز گذاشتن دست نتانیاهو برای انجام امور ناتمام خود، بلکه با هدف چالش‌آفرینی جدی برای دولت بایدن است. به این معنا که بایدن و دولتش درگیر تنشی بزرگ در خاورمیانه در مقابل ایران شود.

هیچ بعید نیست که هدف دیگر ترامپ فراهم شدن شرایطی برای نمایش چهره‌ای صلح‌طلب از خود پس از 20 ژانویه با توقف جنگ‌ها و تنش‌ها پس از ورود آن به فاز خطرناکش باشد.

البته رویکرد ترامپ نه راه‌اندازی جنگ در دوره خود بلکه همچنان فشار سیاسی و اقتصادی است و از این رو هم تمایلی به ادامه جنگ پس از تحلیف خود ندارد و به همین خاطر از نتانیاهو می‌خواهد چیزی را به بعد از مراسم تحلیفش موکول نکند.

در این زمینه، ایتمار ایخنر خبرنگار سیاسی روزنامه اسرائیلی یدیعوت احرونوت امروز نوشت که ترامپ در چهار سال آتی دیگر در معذوریت آرای اوانجلیست‌ها نیست و حتی برای به دست آوردن جایزه صلح نوبل ممکن است نتانیاهو را هم قربانی کند!

روزنامه چپی هاآرتص نیز امروز طی مقاله‌ای به قلم نداو تامیز ضمن تاختن به ترامپ از راستگرایان خواسته است زیاد هم خوشحال نباشند؛ چون اگر نتانیاهو در چهار سال آینده مطابق میل ترامپ عمل نکند، بهای آن را پرداخت خواهد کرد.

اما اگر ترامپ بخواهد در این دو ماه و نیم پیش‌رو از کیسه دولت بایدن خرج کند و فشار به ایران در این مدت وارد مرحله تازه‌ای شود، هدف دیگر او می‌تواند خلق شرایطی در مقابل ایران باشد تا از نگاه او بستر از هم اکنون برای کسب امتیازات کلانی از تهران از موضع قدرت در میز مذاکرات در آینده فراهم شود.

اما به احتمال زیاد دولت بایدن متوجه این رویکرد و دام ترامپ هست و بعید است که در این مدت باقیمانده بخواهد خود را درگیر جنگی گسترده در منطقه کند و از این رو، ترجیحا تلاش خود را خواهد کرد که نتانیاهو را مهار کند و این اتفاق نیفتد؛ مگر این که تحول میدانی ناخواسته‌ای رخ دهد.

اما خود نتانیاهو نیز بر خلاف تصورات زیاد اهل ریسک نیست ‌و تا زمانی که حمایت و ورود آمریکا در هر جنگی علیه ایران را از قبل تضمین نکند، آتش جنگی منطقه‌ای را شعله‌ور نمی‌کند.

در کنار آن هم برخی ناظران بعید نمی‌دانند که بایدن در این دو ماه بر نتانیاهو برای رسیدن به توافقی فشار جدی آورد؛ اما چه بسا بی بی ترجیح دهد که این امتیاز را به ترامپ بدهد تا مورد خشم او واقع نشود و نه بایدن.

با این حال باید دید «بخش فراحزبی قدرت» و به عبارتی دیگر «دولت پنهان» در آمریکا (از لابی‌ها گرفته تا ..) چه می‌خواهد و در این مدت تا روز تحلیف به دنبال چیست.

در کل، منطقه در دو ماه و نیم پیش‌رو ظرفیت تحولات سترگی در جهت توقف و یا تشدید و گسترش جنگ دارد.

فعلا باید دید نتانیاهو با بازگشت ترامپ چه نوع بهره‌برداری از این وضع با چراغ سبز او می‌کند و تا کجا پیش می‌رود و بایدن نیز این دو ماه و چند روز را چگونه مدیریت می‌کند. آیا در دام نقشه احتمالی ترامپ و نتانیاهو می‌افتد و با آن همراهی می‌کند یا در مقابل آن می‌ایستد؟ و همچنین ایران به چه شکلی و در چه سطحی تهدیدهای خود برای پاسخ به اسرائیل را عملی خواهد کرد.

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months, 1 week ago
**سربازان ترکیه در جنگ غزه؟**

سربازان ترکیه در جنگ غزه؟

طی این دو روز پس از انتشار پستی در فضای مجازی تحت عنوان گزارش شبکه الجزیره درباره حضور سربازان ترکیه در ارتش اسرائیل 47 پیام و چندین تماس داشته‌ام و درباره صحت و سقم این مساله پرسیده‌اند.

گزارش شبکه الجزیره مربوط به سه ماه پیش است و درباره حضور «یهودیان ترکیه» در ارتش اسرائیل و جنگ است، نه «سربازان ترکیه» و کاربرد نادرست این اصطلاح عملا به معنای «ورود ارتش ترکیه به نفع اسرائیل» است که صحت ندارد.

پس از تشکیل اسرائیل در سال 1948 یهودیان از جوامع مختلف از جمله خاورمیانه و از ملیت‌ها و قومیت‌های مختلفی چون ترک، فارس، عرب و کُرد به اسرائیل مهاجرت کرده و جمعیت قابل توجهی هم در آن دارند و تعداد زیادی از آن‌ها در ارتش حضور دارند و در جنگ غزه هم شرکت داشتند.

در ماه‌های گذشته با انتشار تصاویری از حضور یهودیان ترکیه در جنگ غزه، رسانه‌ها و افکار عمومی ترکیه نسبت به آن حساس شده و این مساله جنجال بزرگی به پا کرد. معترضان همچنین خواستار محاکمه نظامیان یهودی ترک‌تبار شرکت کننده در جنگ غزه شدند و متعاقب آن پارلمان قانونی برای لغو تابعیت آن‌ها تصویب کرد.

در طول جنگ غزه، اردوغان و دولت ترکیه که روابط خوبی با حماس دارد، برای قطع روابط سیاسی و تجاری با اسرائیل تحت فشار افکار عمومی داخلی، عربی و اسلامی بود؛ تا این که بالاخره در اردیبهشت گذشته روابط اقتصادی را رسما قطع کرد. با این حال، برخی گزارش‌ها حاکی از تداوم تجارت و صادرات برخی شرکت‌های ترک از کشورهای دیگر به اسرائیل است.

در این یک سال، ترکیه جزو معدود کشورهای اسلامی بوده است که در آن تظاهرات گسترده مردمی از استانبول تا دیاربکر برگزار شده اما سیاست اعمالی دولت ترکیه در این مدت برآورد کننده انتظارات و خواسته‌های بخش بزرگی از افکار عمومی داخلی و شرکت کنندگان در این تظاهرات‌ها نبوده است و حتی هواداران عدالت و توسعه و احزاب دیگر نیز همواره به آن معترض بوده و هستند.

در واقع یکی از عوامل مهم شکست حزب حاکم در ترکیه در انتخابات شهرداری‌ها در بهار گذشته نیز ناخرسندی حامیان این حزب بود که بعضا حتی خواستار مداخله نظامی ترکیه به نفع غزه بودند. همین مساله باعث ریزشی در پایگاه اجتماعی آک پارتی و گرایش برخی به احزاب دیگری به ویژه حزب اسلامگرای "رفاه دوباره" شد.

البته در این یک سال به موازات بحث‌های داخلی، جدال و دعوای سیاسی و رسانه‌ای میان آنکارا و تل‌آویو و اردوغان و نتانیاهو و اتهامات دو طرفه نیز داغ بوده است که نگاه‌ها درباره آن متفاوت است.

در این میان آنکارا اخیرا کمپین دیپلماتیک تحریم تسلیحاتی اسرائیل را به راه انداخته است که نخستین اقدام از نوع خود بوده و تاکنون بیش از 50 کشور در آن عضو شده‌اند؛ اما تا زمانی که دَرِ کیسه تسلیحاتی آمریکا به روی اسرائیل باز است، تحریم تسلیحاتی کشورهای دیگر علی رغم اهمیت واجد فشاری سنگین به اسرائیل نیست. 

- Sgolanbari

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

2 months, 2 weeks ago
**جنجال مالک هاآرتص و بازنمایی ریشه …

جنجال مالک هاآرتص و بازنمایی ریشه بحران

آموس شوكين مالک «هاآرتص» قدیمی‌ترین روزنامه اسرائیلی این هفته در نشستی در لندن سخنانی بی‌سابقه بیان داشت که در اسرائیل جنجال به پا کرد. وی نیروهای فلسطینی را «مبارزان آزادی» و اسرائیل را نظامی آپارتاید نامید و از جهان خواست آن را تحریم کنند.

پس از آن، برخی وزارتخانه‌ها ارتباط با روزنامه را قطع و آن را از آگهی‌های دولتی محروم کردند.

در یک سال اخیر چهره‌های معروفی در جهان مخالف و منتقد اسرائیل شده‌اند؛ اما چنین انتقادی از یک روزنامه‌نگار کهنه‌کار و مالک مشهورترین روزنامه اسرائیلی واجد دلالت و تاثیر دیگری است.

اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر در مواجهه با پیامدهای استراتژیک آن، جنگ «وجودی» را کلید زد، اما آنچه دنیا عملا در یک سال اخیر دیده، نه جنگی متعارف، بلکه به گفته فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سازمان ملل یک نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت است.

فعلا جهان به علت مناسبات پیچیده قدرت ناشی از الزامات هژمونی آمریکا (ابرحامی اسرائیل) عاجز از توقف این جنگ است، اما نباید تبعات درازمدت و جبران ناپذیر این خشونت افسارگسیخته برای اسرائیل در ذهنیت جهانیان را از نظر دور داشت که به مرور زمان خود را نشان خواهد داد.

اگر همین سطح محدود معذوریت اخلاقی و انسانی، امروز اسپانیا و فرانسه را وادار به ممانعت از مشارکت اسرائیل در نمایشگاه‌های نظامی و برخی کشورهای دیگر را ناچار به توقف صادرات سلاح می‌کند، در آینده بعید نیست که دامنه آن چنان گسترش یابد که اصل روابط با اسرائیل به ناهنجاری غیر اخلاقی در روابط بین‌الملل تبدیل شود.

آنچه اکنون ذهن افکار عمومی جهان به ویژه در غرب را بیشتر به خود مشغول کرده نه «جنگ وجودی» اسرائیل، بلکه سرنوشت و وجود یک ملت تحت اشغال است. این تغییر تدریجی در نگاه جهانیان صرفا مولود رفتار اسرائیل و این نسل‌کشی نیست، بلکه محصول استقامت مردم غزه در این یک سال و چنگ زدن آن‌ها به سرزمین خود علی رغم انبوه کشتار و ویرانی‌ نیز هست.

قبلا هم گفته‌ام، همه مردم غزه طرفدار و عضو حماس نیستند و این باریکه جامعه‌ای متکثر با جریان‌های مختلف و عقبه اجتماعی متفاوتی دارد و تعداد منتقدان یا مخالفان حماس در غزه کم نیستند.

اما وقتی طرف مقابل، «دشمنی اشغالگر و بی‌رحم» است، همین استقامت جبهه داخلی غزه چتری حمایتی برای حماس جهت تداوم نبرد فراهم کرده است و در غیر این صورت، توان ادامه این جنگ نابرابر برای دو سه ماه را هم نداشت.

ادامه این ثبات در این جنگ و بعد از آن ضامن تداوم این مشغله ذهنی جهانی و تحولی است که علیه اسرائیل و به نفع فلسطینی‌ها در حال رخ دادن است.

بحرانی که اسرائیل در آینده با آن مواجه خواهد شد، عمیق‌تر از بحران کنونی بعد از هفتم اکتبر پارسال تاکنون است که در آن طولانی‌ترین جنگ تاریخ آن علیه یک باریکه بسیار کوچک رقم خورده، اما تاکنون نتوانسته است آن را با یک پیروزی راهبردی با حذف دشمن یا تغییر رفتار آن پایان بخشد.

حتی پس از 13 ماه، بیش از نیمی از شهرک‌نشین‌های پیرامون غزه طبق نظرسنجی اخیر شبکه 12 اسرائیل گفته‌اند به بازگشت به  شهرک‌ها فکر نمی‌کنند.

روی دیگر تعمیق این نگرانی تشدید بحران جمعیتی است که اسرائیل در مقابل جمعیت رو به رشد فلسطینی‌ها با آن مواجه است و کاهش مهاجرت و احتمال افزایش مهاجرت معکوس می‌تواند آن را در آینده وارد مرحله خطرناکی کند.

مژگان نووی روزنامه‌نگار منصف اسرائیلی چند روز پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که بیشتر از قبل به این باور رسیده که اسرائیل در این جنگ اشتباه کرده است و «هدف‌های بسیار مبهمی» را تعریف کرد که قابل تحقق نیست و هدف نابودی حماس را «یک شعار» خواند. نووی می‌گوید تا موقعی که اشغال و سرکوب ادامه دارد، مقاومت فلسطینی‌ها نیز ادامه خواهد داشت.

آمی آیالون رئیس سابق سازمان امنیت شاباک اخیرا در این باره گفته است: «مصیبت ما این است که به آن‌ها (فلسطینی‌ها) به عنوان افراد نگاه می‌کنیم .... فلسطینی‌های امروز، و نه فقط حماس، همه حاضرند بجنگند و کشته شوند نه برای غذا. آن‌ها هر کدام به شیوه خود در مورد پایان اشغال و استقلال سخن می‌گویند.»
ایالون می‌افزاید که «۱۶۷ کشور دنیا آن‌ها را ملت می‌داند به جز ما» و وقتی افقی سیاسی وجود ندارد، فلسطینی‌ها قیام می‌کنند.

در واقع، برونداد نبود چنین افقی و فراموشی آزار دهنده مناقشه برای فلسطینی‌ها هفتم اکتبر بود.

ریشه مشکل در اشغالگری و ندیدن یک ملت است که باعث شد اسرائیل پس از ۸ دهه به نقطه اول یعنی «جنگ وجودی» برگردد.

زیو ژابوتینسکی نظریه‌پرداز مورد علاقه نتانیاهو در مقاله «دیوار آهنین» در سال ۱۹۲۳ گفته بود که «ما زمین آن‌ها را گرفتیم و آنها با ما خواهند جنگید.»

باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل هم قبلا در پاسخ به سوالی که اگر فلسطینی بود، چکار می‌کرد، گفته بود که عضو حماس می‌شد.

https://t.me/Tehlil_Tenqid_fa

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 week, 4 days ago