مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری

Description
پایگاه مرجع آموزش نویسندگی و تولید محتوا
⭐️الهام‌گاه شیفتگان نوشتن
مسئول:
شاهین کلانتری
نویسنده و سخنران
Shahinkalantari.com
Madresenevisandegi.com
🔻ارتباط:
@nevisandeganim

اینستاگرام:
instagram.com/shahinkalantary
instagram.com/madresenevisandegi_com
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 days, 2 hours ago

3 Wochen, 1 Tag her

مو لای درز داستان

روی بیلبورد برای تبلیغِ رنگ مو نوشته‌اند: «موی تو، داستان ماست.»

لابد شنیده‌اند داستان‌سرایی مهم است، و به سیاق صمدآقا در «صمد و قالیچه‌ی حضرت سلیمان» که از طرف سرکار استوار مأمور شد برود تهران و اطلاعات جمع کند اما با یک وانت روزنامه‌ی «اطلاعات» برگشت- تبلیغشان را به داستان آراسته‌اند.
غافل از آنکه «داستان» معنای منفی هم دارد. مثلن همین اوس می‌تیِ ما فرمود: «داداش، این گندی که یارو زده، داستان نشه واسه ما.». در این‌جا داستان یعنی مسئله‌ی ناجور.

تبلیغ تو، سوژه‌ی ‌ماست. هار هار هار.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

3 Wochen, 2 Tage her

من روز گمشده‌تانم
زمان مرده‌تان
و آرزوی بر باد رفته...
بر لبانتان نگاهداریدم
در قلبتان جا دهید
و در افق پهنه‌ی نگاه‌هاتان بگسترانیدم
شیون‌وار و تیز -حقیقت‌سان
از پنجره‌ی گشوده‌ی قلب‌ها
-می‌آیم

من کلام اشباع‌شده در ابرها هستم
که با بهاران بر زمین می‌بارم
و در لرزش رنگ‌ها فرو می‌شوم
من آرزوی نجسته‌ی شمایانم
آرزویی که جویای آنید
-شعر.

💦گالوست خاننس، ترجمه‌ی احمد نوری‌زاده، کتاب «سلام بر تو ای انسان»، ۱۳۵۶
#شعر
@shahinkalantari

3 Wochen, 2 Tage her

اندکی عشقیدن
ایران را دوست دارم، نه برای گذشته‌اش، برای آینده‌اش.
با نوشتن، با آموختن، با ترویج و تقویت فرهنگ نوشتاری، برای آینده می‌کوشیم.
ما آیندگانیم.

یلدایتان زیبا. ❤️

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

4 Wochen her

رسیدن و آموزاندن

برخی دستاوردهای کنونی‌ام (از جمله توان انجام آسان بعضی کارها) را زمانی هدفی دور از دسترس می‌پنداشتم.
البته شاید این دستاوردها از منظری، ناچیز به نظر برسند؛ اما نگاه ما به اهمیت دستاوردها نسبی‌ست.

مثلن سال‌ها پیش داشتن خبرنامه‌یی ایمیلی با هزاران مخاطبِ مشتاق را رؤیایی دست‌نیافتی می‌پنداشتم. اما حالا این هدف محقق شده.

این را گفتم تا به نکته‌ی مهم‌تری برسم:
دست‌یابی به آنچه دست‌نیافتی می‌نمود همیشه به من انگیزه‌ی تدریس می‌دهد.
مشتاقم به دیگرانی که در موقعیتی مشابه با گذشته‌ی من هستند بگویم که من هم ناباور بودم، اما شد، باور کن که می‌شود.
و روایت آزمون‌ها و خطاهایم را نقل کنم.
البته که این برای آموزش دادن کافی نیست. و به فن و روانشناسیِ تدریس می‌طلبد.

باری، اگر شوق تدریس دارید از اینجا شروع کنید:
ببینید شوق انجام چه کار دور از دسترسی را دارید.
سپس برای رسیدن به آن بکوشید.
وقتی به هدف رسیدید، آموزاندن بیاغازید.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

4 Wochen, 1 Tag her

وامدار کتاب

حتا ۱۰ دقیقه مطالعه دگرگونم می‌کند. کتاب‌های خوب سبب شده‌اند:

-از انجام بسیاری از کارهای بی‌سرانجام دست بکشم.
-صریح‌تر «نه»‌ بگویم، نخست به خودم.
-انگیزه‌ی انجام کارهای دشوار را بیابم.
-از لحظه‌‌های کثیف لحظه‌‌های تمیز بسازم.
-امید حقیقی را جایگزین امید واهی کنم.
-در پیگیری اولویت‌هایم مصمم‌تر بشوم.
-زیبایی انسان‌ها را ببینم و بگویم.
-احساس بیهودگی نکنم.
-شگفتی شب را در روز تجربه کنم و شگفتی روز را در شب.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

1 Monat her

این خونه روشنه

از وقتی تدریس آغازیدم برخی کارها را تنها برای آن جدی و بی‌وقفه انجام دادم که حافظِ انگیزه‌ی همسفران مدرسه نویسندگی باشد.
بارها دوستانی گفته‌اند که مدتی از نوشتن دور افتاده‌اند اما همین‌که برگشته‌اند و دیده‌اند چراغ اینجا هنوز روشن است دوباره دلگرمِ نوشتن شده‌اند.
این به کارم معنا می‌بخشد.

آیا هر روز، در فهرست کارهایت، یکی-دو تا کار هست که برای روشن‌داشتِ چراغِ جریانی جمعی باشد؟‌

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

1 Monat her

نمونه‌ی ناویراسته‌ی آزادنویسی
نوشتن. لذت نوشتن با جمع. چه بنویسم؟ شروع نوشتن با پرسش همیشه هیجان‌انگیز است. دنبال پرسشی می‌گردم که راهم بیندازد. به راهی تازه محتاجم. تازگی. وسوسه‌ی همیشگی من. وسوسه. «وسوسه»، این واژه‌ی وسوسه‌انگیز. یاد حرف اکبر رادی افتادم که گفته بود: «باران همیشه وسوسه‌انگیز است.» چرا نمی‌بارد. اگر ببارد آدم بهتری می‌شوم. در باران قشنگ‌تریم. در باران خرتریم اصلن. اصلن خر خوب است. دیروز به مبینا گفتم: «خر باش.» تنها اگر خر باشی می‌توانی کاری صورت بدهی. آدم زیاد است. البته «آدم» را با انسان یکی نگیر. «انسان» اندک است، «خر» هم. البته که می‌توان هم «خر» بود و هم «انسان». اما چه بهتر که با خر بودن بیاغازیم. در تعریف من از خر، خر کسی‌ست که برای کوشیدن، برای رفتن، برای ساختن، برای آفریدن درنگ نمی‌کند. خر است و بی‌درنگی. می‌رود جلو. وقفه در کارش نیست. خر می‌آغازد و می‌آموزد. منتظر نمی‌ماند تا بیاموزد و بیاغازد. خر باش که خربودگی قشنگ است. هدف را که به فردا موکول کنی دود می‌شود می‌رود هوا. هدفی قشنگ است که همین امروز بی‌تاب اجرایش باشد. دیشب توی آزادنویسی کلمه‌یی شکل گرفت که دوست دارم بعدها در جایی ازش استفاده کنم: «سنگینگی». در کنار اراده: سنگینگی اراده. کاری با زشتی و قشنگیش ندارم. موضوع این است که در توصیف اراده‌ی آهنین و خدشه‌ناپذیر به نظرم قشنگ آمد. سنگ و سنگین و اراده در کنار هم. بحث خر بود. بحث خر و سنگینگی اراده. خر بودگی‌هایم را بیشتر دوست دارم. بی‌درنگی‌هایم. وقتی بی‌درنگم بی‌رنگم، اصلم، نوام، خود خود خودم هستم.الان دارم توی وبینار نویسنده‌ساز همراه با بچه‌ها می‌نویسم. آن‌ها هم دارند نوشتنم را می‌بینند. پس شاید دارم ادای تنگ‌ها را درمیاورم. نه ولی باور کن که در خلوت هم همین است. اوضاع چندان فجیع نیست. بعد که وبینار تمام شد چند دقیقه‌یی می‌روم بیرون کله‌ام باد بخورد. باد کثیف. تف به این هوا. ولش. چرخی می‌زنم و می‌آیم و کار و کار و کار. عشق و عشق و عشق. برگردم به خر؟ نه. خر بس. نه. نمی‌خاهم دست از روی کیبورد بردارم. بزنیم به یک خط دیگر. بله تنوع. این مرض همیشگی. اصلن چه عیبی دارد هر سطر درباره‌ی چیزی باشد؟ آها. پرسشگری. بله. دو روز است که در وبینار کلید کرده‌ایم به «پرسش». شاید قدری دوای درد ناپرسایی باشد. اصلن نویسنده کیست؟ کسی که پرسش‌های درست طرح می‌کند. پرسش‌های نادیده. پرسش‌هایی از دل چیزهایی که جلوی چشمند و به چشم نمی‌آیند. چه خوب است این پانزده دقیقه‌ها. چند روز است که دوباره اینترگریز شده‌ام. موضوع هم که تمام می‌شود دلم نمی‌خاهد بیایم سر سطر. بله. یادداشت امشب کانال. اصلن به نظرت بهتر نیست همین شلخته‌نگاری را هوا کنم؟ بله. با یک مقدمه که ما امروز در وبینار نویسنده‌ساز همراه با هم نوشتیم و من هم این چیزی که می‌خانید را در همین جلسه مرتکب شدم. وبینار نویسنده‌ساز: «خوشی‌جای اهل نوشتن» این شد عنوان دوم وبینارهای روزانه. دوست دارم هی تکرارش کنم. خوشی‌جای اهل نوشتن.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

1 Monat her

حرف تازه، درد تازه
حرف تازه درد تازه می‌خاهد،
تنها نویسندگان مجنونند که
با درد کهنه هم می‌توانند
حرف تازه بیافرینند.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

1 Monat, 1 Woche her

هییییع

بدیِ خوشبختی این است که هیچ امیدی به دوام آن نیست. اصلن شاید خوشبختی یعنی اطمینان از دوام خوشبختی و چون این ناممکن است خوشبختی هم ناممکن است. مرسی عح.

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

1 Monat, 1 Woche her

چه فرقی می‌کنه؟
برای خوب نوشتن از برخی چیزها
باید درباره‌‌شان خیلی حرف زده باشی،
و برای بهتر حرف زدن از برخی چیزها
باید درباره‌شان خیلی نوشته باشی.

تجربه‌ی تو چه می‌گوید؟

شاهین کلانتری

#تردیدار
@Shahinkalantari @Tardidar

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 days, 2 hours ago