?رشد سالم | Healthy Growth

Description
☘️رشد سالم شخصيت هر فرد بستگي به ميزان پذيرش واقعي خودش داره ...
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago

6 months ago
6 months ago

وقتی که الاغ شدم!

تابستان سال ۱۳۸۹ بود. در حال رانندگی بودم حواسم نبود. یه دفعه یک ماشین با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت هی الاغ حواست کجاست. همانطور با سرعت رفت پشت چراغ قرمز ایستاد. چون خیابان خلوت بود منم رفتم کنارش ایستادم. شیشه‌های هر دو تامون پائین بود.

یواشکی از کنار چشماش به من نگاه میکرد. منم مستقیم بهش نگاه میکردم. گفتم، آقا میدونستی الاغ ماده هست و خرها، نر هستند. تو باید به من میگفتی خر. دوم اینکه اگه من الاغم، حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغ‌ها رو میفهمی که باهات صحبت میکنم. سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود تو عالم خودم بودم...

یک لبخندی زد و سه بار گفت معذرت میخوام. منم تو ماشین شکلات داشتم براش پرت کردم تو ماشینش. با اشاره اون، هر دو تا کناری ایستادیم و الان که با هم دوستیم یادمون نمیره که یک الاغ ما رو با هم آشنا کرد.

این ماجرا میخواد بگه که کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام reactive یعنی واکنش و کلمه دیگری هست به نام creative یعنی خلاقیت. اگر دقت کنیم با جابجایی حرف c یک واکنش تبدیل میشه به یک خلاقیت. یعنی میشد این موضوع تبدیل شه به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر میشد به آشتی. هم وقتمون رو میگرفت هم هزینه ساز بود.

پدرم میگفت وقتی آخرش تو کلانتری با هم آشتی میکنیم چرا الان آشتی نکنیم.میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدن ولی امروز کل اروپا هوای هم رو دارن و متحد هستند.

نگاه راهبردی
● ۱- آخر هر جنگی صلحه.
● ۲- عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازه، ما هر دو تامون عاقل بودیم.
● ۳- فحش دادن دلیل کسانی است که حق با آنها نیست.
● ۴- وقتی کسی عصبانیت میکنه یعنی تونسته بر تو چیره بشه.

?

6 months ago

افرادی که عاشق‌شان شده‌اید، واقعا مرد یا زن رویاهایتان هستند، و شما پیش از آنکه ملاقاتشان کنید درباره آنها رویاپردازی کرده‌اید؛ و این رویاپردازی نه از دل هیچ -از هیچ که هیچ نمی‌زاید- بلکه از تجربیات گذشته خودتان سربرآورده، هم تجربیات واقعی و هم تجربیاتی که آرزویشان را داشته‌اید.

شما آنها را با اطمینان بازمی‌شناسید چرا که، به نوعی می‌توان گفت، از قبل می‌شناختیدشان؛ و چون به معنای واقعی انتظار آنها را داشته‌اید، احساس می‌کنید که همیشه آنها را می‌شناخته‌اید، و درعین‌حال، آنها برای شما غریبه‌اند. آنها غریبه‌های آشنایند.

اما در این داستانِ اساسی نکته‌ای بسیار جالب ‌توجه وجود دارد: هرچقدر هم که مشتاق و آرزومندِ دیدار فرد رویاهایتان بوده باشید و درباره او رویاپردازی کرده باشید، تنها از زمانی که ملاقاتش می‌کنید است که دلتنگی برایش آغاز می‎شود. به نظر می‌رسد حضور یک ابژه لازم است تا غیاب آن احساس شود.

آدام فیلیپس
?

6 months, 1 week ago

بشر موجود خاصی است که باید نسبت به خود آگاه باشد، در برابر خویش مسئول باشد و به خودش تبدیل بشود. او موجودی است که همواره در رابطه‌ای جدلی با نبودن و مرگ است. و نه‌تنها می‌داند زمانی فرا می‌رسد که نخواهد بود، بلکه می‌تواند با انتخاب‌های خویش باشندگی‌اش را به کناری افکند و از دست بدهد.

«بودن و نبودن» - «و» در عنوان فرعی این بخش اشتباه چاپی نیست - چیزی نیست که فرد یک بار برای همیشه و در لحظه‌ای که به خودکشی فکر می‌کند انتخاب کند. می‌شود گفت انتخابی است که فرد در هر لحظه می‌کند. پاسکال با زیبایی بی‌مانندی این جدل بنیادین موجود در آگاهی انسان از باشندگی‌اش را به تصویر می‌کشد: بشر ساقه‌ای بیش نیست، نحیف‌ترین ساقه در طبیعت، ولی او ساقه‌ای اندیشمند است.

لازم نیست همه گیتی برای نابود کردنش مجهز شود: کمی بخار، یک قطره آب برای کشتنش کافی است. ولی بشر از هر آن‌چه او را بکشد اصیل‌تر است، فرقی نمی‌کند گیتی از کجا او را در هم بکوبد، زیرا او می‌داند که می‌میرد و بر برتری گیتی بر خود واقف است؛ ولی گیتی از این‌همه هیچ نمی‌داند.

رولو می
?

6 months, 1 week ago

نیاز به خوبی، نیاز به شخص دیگری که هم چیزی خوب در اختیار دارد و هم حاضر است بخشی از آن را به ما بدهد، در عین اینکه نمی‌توان اندازه‌گیریش کرد آن‌قدر شکننده و در محاصره پیش‌فرض‌های گوناگون است که شخص نمی‌تواند با آن کنار بیابد.

عشق‌ها هنوز شروع نشده نابود می‌شوند، پیش از آنکه حتی رابطه واقعا شروع شده باشد. شخص زخم‌خورده ترجیح می‌دهد خودش دیگری را پس بزند، در عوض اینکه خطر پس زده شدن را به جان بخرد؛ ترجیح می‌دهد خود را طرف فعال قضیه جا بزند تا احساس عمیق ناتوانی و بی‌ارزشیِ خود را پنهان کند.

به این طریق است که الگویی خودتخریب‌گر مدام تایید و تشدید می‌شود؛ و درست در همان لحظه‌ای این اتفاق می‌افتد که امکان شکستنِ الگو وجود داشته است، امکان این تجربه وجود داشته که فرد دریابد برخطاست، اینکه دیگران نیز می‌توانند خوب باشند و خوبی فرد نیز می‌تواند مورد قدردانی قرار گیرد و نه اینکه مورد سوءاستفاده واقع شود یا انکار شود یا مسخره شود.

به تعبیر فروید، اینجا با نوعی اجبار درونی و دیرینه برای تکرار سروکار داریم: ما درگیر نوعی پیشگویی‌های خودتحقق‌بخش هستیم، گرچه محتوای آنها شرورانه است و تاثیرشان چیزی جز خودویرانگری نیست و از همه لحاظ نوعی بن‌بست‌اند، به‌نحوی که حتی حاضر نیستیم به سراغ بدترین تروماهایمان برویم و از آنها خلاص شویم.

این گرایش گاهی چنان در ما عمیق می‌شود که لازم است سال‌ها در دوره‌های درمانی شرکت کنیم تا از آن رهایی یابیم و بعد بتوانیم انرژی‌هایمان را صرف جستجوی خوبی‌های حقیقی زندگی کنیم و نه دردناک‌ترین آنها و چیزهایی که زندگی ما را طوری طلسم می‌کنند که همواره در بدبختی بمانیم.

آرنه یوهان وتلسن
?

6 months, 1 week ago

?چرا نمیتونم فرد خوشحالی باشم؟
شاید چون نگرش ما  به جهان واقعبینانه نیست.

کارل یونگ تعریف جالبی داره که میگه:
خوشحالی یعنی به خودم ایمان داشته باشم که میتونم از پس مشکلات بربیام

?خوشحالی یعنی من بپذیرم درد ، رنج و بیماری جزیی از زندگی هستن ولی اونا نمیتونن منو از پا در بیارن

✳️ خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن بتونم بلند شم و بعد از هر گریه بتونم بخندم و لبخند به لب بقیه بیارم

و در آخر یونگ میگه:
خوشحالی یعنی حضور کامل ما در هستی..
خوشحالی یعنی همچون رودجاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی‌پایان چشم دوختن!
خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آری بزرگ به زندگی.

پس اگه تعریفمون رو از خوشحال بودن را واقع بینانه  کنیم، میتونیم نتیجه بگیریم که سخت نیست که تبدیل به فرد خوشحالی بشیم و خودمون رو دوست داشته باشیم..

یادمون باشه یک فرد خوشحال کسی نیست که به همه آرزوهاش رسیده و رضایت کامل داره بلکه کسی هست که یاد گرفته با وجود مشکلات به خودش و زندگیش عشق بورزه!

6 months, 2 weeks ago

راهکار اظراب جدایب درکودکان
جدایی را تمرین کنید.

در ابتدا کودک خود را برای دوره های کوتاه و زمان های کوتاه نزد یک مراقب مطمئن بگذارید. همانطور که کودک شما به جدایی عادت می کند، می توانید به تدریج مدت بیشتری او را تنها بگذارید.

جدایی بعد از خواب و شیردهی

برای تنها گذاشتن کودک بعد از چرت زدن یا شیر خوردن برنامه ریزی کنید. نوزادان زمانی که خسته یا گرسنه هستند بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.

خداحافظی سریع

یک برنامه “خداحافظی” سریع ایجاد کنید. تشریفات آرامش بخش هستند و می توانند یک کار ساده مانند بای بای کردن یا یک بوسه خداحافظی باشند. با این حال همه چیز را سریع تمام کنید تا بتوانید:

بدون هیاهو برو به فرزندتان بگویید که می‌روید و برمی‌گردید، سپس بروید – متوقف نشوید و آن را بزرگ‌تر از آنچه هست نکنید.

خوش قول باشید

به وعده های خود عمل کنید برای اینکه کودک به شما اعتماد کند. با این اطمینان کودک می تواند جدایی را راخت تر تحمل کند. مهم است که در زمانی که قول داده اید برگردید.

محیط را ایمن کنید

از پرستار یا یکی از نزدیکان بخواهید به خانه شما بیاید. وقتی فرزندتان از خانه دور است، او را تشویق کنید که یک شی آشنا از خانه همراه خود بیاورد.

مراقبت کننده مطمئن بیاورید

یک مراقب یا آشنا یا پرستار ثابت داشته باشید. اگر مراقبی را استخدام می کنید، سعی کنید او را در طولانی مدت در کار نگه دارید تا از ناهماهنگی در زندگی فرزندتان جلوگیری کنید.

برنامه های استری زا نداشته باشید

برنامه های تلویزیونی ترسناک را به حداقل برسانید. اگر برنامه‌هایی که تماشا می‌کنید ترسناک نباشند، احتمال ترس فرزندتان کمتر است.

ثابت قدم باشید

سعی کنید تسلیم نشوید. به فرزندتان اطمینان دهید که مشکلی برایش پیش نخواهد آمد. تنظیم محدودیت‌های ثابت به سازگاری فرزندتان با جدایی کمک می‌کند.
?

6 months, 2 weeks ago

هنگامی که رنج می‌کشیم ناخودآگاه تمایل داریم که فکر کنیم در آن لحظه فقط رنج وجود دارد و شادی متعلق به زمان و مکان دیگری است. افراد بیشتر اوقات می‌پرسند: «چرا باید رنج بکشم؟» همان‌قدر که تصور «سمت چپ» بدون «سمت راست» اشتباه است، تصور زندگی خالی از هرگونه رنج نیز اشتباه است. و همچنین تصور زندگی بدون هرگونه شادی. کاملاً بی‌معناست اگر «سمت چپ» به «سمت راست» بگوید: «تو باید از اینجا بروی! دیگر تو را نمی‌خواهم!» چون اگر «سمت راست» نباشد، «سمت چپ» هم در کار نخواهد بود. به تعبیری، راست و چپ در کنار هم معنا می‌یابند و به همین ترتیب، هرجا که رنج نباشد شادی هم وجود ندارد، و برعکس.
اگر‌ یاد بگیریم حضور رنج و شادی را در کنار هم ببینیم و ماهرانه از آن‌ها بهره ببریم، آنگاه بیش از پیش در مسیر لذت از زندگی گام برمی‌داریم. هر روز، در این مسیر، کمی جلوتر می‌رویم و به‌تدریج درک می‌کنیم که رنج و شادی از هم جدا نیستند.

?

6 months, 2 weeks ago

| حمایت افراطی در روابط |

بسیاری از ما در روابطمان در الگوهای رفتاری خاصی گیر می‌افتیم. مثل اصلاح کردن یا درست کردن دیگران یا محافظت از آن‌ها در برابر مواجه شدن با عواقب کارهایشان. برای خروج از این الگوهای رفتاری در اینجا چند نکته یادآوری می‌شود:

  1. حمایت کردن از یک شخص به این شکل است که در کارهایی که نمی‌تواند انجام دهد، کمکش کنیم. یا او را یاری کنیم تا توانایی بیشتری کسب کند. تلاش برای به اصطلاح «درست کردن» یا محافظت از دیگران مانع این می‌شود که آن‌ها با عواقب رفتارهای خود مواجه شوند. همچنین این اجازه را به آن‌ها می‌دهد که به رفتارهای آسیب‌زای خود ادامه دهند. چه آسیب رساندن به خودشان چه دیگران.

  2. دلیل اینکه می‌خواهیم دیگران را درست کنیم یا از آن‌ها محافظت بیجا کنیم، بیشتر به خود ما بر می‌گردد. دلیل این رفتار می‌تواند میل عمیق ما به دوست داشته شدن و ارتباط داشتن، باشد. بسیاری از ما سعی می‌کنیم که این نیازهای طبیعی‌مان را به این روش‌ها مرتفع کنیم، ولی متاسفانه در اکثر اوقات در نهایت با احساس عدم ارتباط یا عصبانیت مواجه می‌شویم.

  3. عشق واقعی زمانی شکل می‌گیرد که دو فرد در موضع یکسان به هم می‌پیوندند تا به رشد، درمان و تکامل یکدیگر کمک کنند. اما وقتی یک فرد دارای الگوی رفتاری «درست کردن» یا «نجات دادن» است، قدرت طرفین در رابطه نامتوازن می‌شود و موضع یکسانی نخواهند داشت. به همین خاطر است که در این روابط شکل‌گیری خشم و رنجش امری رایج است.

  4. اگر ما در کودکی یاد گرفته باشیم که مسئول وضعیت احساسی والدین خود هستیم، باعث می‌شود در ادامه زندگی، بیش از حد احساس مسئولیت کنیم و این الگوی رفتاری را در روابط بزرگسالی‌مان نیز تکرار کنیم.

?

9 months, 2 weeks ago

برای ابراز عشق به مردم، مجبور نیستید، هر فردی را که می‌بینید ببوسید. برای عشق ورزیدن به دیگران، لازم نیست یک کاسه برنج به آن‌ها بدهید.

عشق ورزیدن یعنی، درباره‌ی دیگران کمتر قضاوت کردن، و دادن این اجازه به آن‌ها که آنطور که دوست دارند زندگی کنند، و بدون انتقادِ ما "آن کسی باشند که هستند."

? اندرو متیوس

?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago