اسیرم بهت، اسیر تر از زینب در کربلا

اقای خامنه‌ای به جای سرمایه‌گذاری رو اسد و نصرالله باید میرفتی طلای اب شده میخریدی.

مهم ترین جشن باستانی ما "عمر کشونه"

من از هر کی و هرچی بدم میاد بهش کشیده میشم. تنفرم تبدیل به جاذبه شده. جذب میکنمشون.

منو رتبه یک تجربی کنکور امسال خیلی چیزای مشترکی داریم.
مثلا فرم عینکمون شهر محل سکونت. شرکت در کنکور تجربی. حالا نتیجه زیاد مهم نیست. من واسه لذت بردن از مسیر همیشه ادامه میدم.

‏این اقامت موقت ما روی سیاره زمین هم خیلی طولانی شد.

او اخرین کسی است که معصومیت کودکانه من را می بیند.

بشر اونقدر که باید متوجه نیست که بهترین و ایده‌آل ترین چیزی که الان داره. اب در دسترس و پر فشاره.
من تنها کسانی از میان نیاکانمان در طول قرن ها هستیم که چنین نعمتی برخورداریم.
ابی در دسترس، ابی که دیگه نیاز نیست بخاطرش کیلومتر ها راه بریم. سطل های سنگین رو به دوش بکشیم، و توی این راه از انواع حیوانات و چاله ها عبور کنیم.
توی حموم، ابی پر فشار، و با قدرت به پوستمون جلا میده. ابی که هر وقت بخواییم میتونیم درجه خنکی و گرمیش رو کنترل کنیم.
لذتی که نیاکانمون ارزوشو داشتن.

[کلونی ۸۷۲ جایی در غرب]
[دو بازمانده در سرپناهی در حال خوردن حشرات برای زنده ماندن]
+بابا چی شد که ما بازمانده شدیم؟
همه چی از انتخابات اون سال شروع شد. کابوس های ما به واقعیت تبدیل شد. کمونیست ها پیروز شدن و جنگ ها شروع شد. و ما شکست خوردیم. اون یک قدم کوچیک برای شیطان و گامی بلند به سوی جهنم بود.

پاول دورف اشتباه کرد به انسان ها اعتماد کرد. کلا انسان ها و الف ها قابل اعتماد نیستن.