زمین در نگاهِ من ، زنی بود آبستن.
وقتی او به دنیا آمد، فهمیدم نوزاد زمین به دنیا آمده است. وقتی مُرد ، دانستم تنها انسان کره‌ی خاکی از میان ما رفته است.او معیار بلند آدمیت بود. **وقتی از میان ما رفت، ما شبیه خاطراتی گُنگ در غبار و مِه شده بودیم. خدایا! کجاست آن سفر کرده که صد قافله دل را نیز همراهِ خود برده است؟ هر کجا که هست، به سلامت دارش!

✍ #جبران_خلیل_جبران [ ? مسیحا ]**@ketabkhaneadabi1398

دیدن زیبایی‌ گل می‌تواند بشر را حتی برای لحظه‌ای کوتاه نسبت به آن زیبایی که بنیادی‌ترین بخش درونی وجود و سرشت راستین اوست، بیدار کند. نخستین شناخت زیبایی، یکی از مهم‌ترین رویدادها در تکامل آگاهی بشر بود. در حقیقت احساس شادی و عشق به آن شناخت باز‌ می‌گردد.…

*‼️*? یلداتون مبارک ?‼️
فولدر جامع آذر و اتمام پاییز ?*✨*

به مناسبت یلدا واستون برترین فولدر کشور رو با بیش از +90 چنل آماده کردیم . . . .??

? تامین تمام نیاز اختصاصی و عمومیت ?
? پک قوی بستن امتحانات نهایی و معدل توپ که حرفه ایت میکنه . . . ?
? شعر ، موسیقی ، هنر و ادبیات ?
? تناسب اندامت و زبان انگلیسی?

♥? [ https://t.me/addlist/HM62oZcNsIk5ZDhk ] ?♥

با این فولدر بهترین و موفق ترین باشید !?
سرزمین جزوه های درسی ?

**من دوست دارم در زمان‌های خاصی نقاطی را که در آنها شادی را احساس کرده‌ام به یاد بیاورم و دوباره ببینم.

✍ #فئودور_داستایفسکی [ ? شبهای روشن ]**@ketabkhaneadabi1398

?○?○?○?○?○?○?○?○?○?○

پاییز شروع شد و وقتشه یه استارت قوی بزنی !?
با این فولدر 100 اتو میزاری و جلو میوفتی❗
موفقیت نهایی و کنکورتو از الان تضمین کن ?✅
بهترین جعبه ابزاری که اول مسیرتو میسازه ??
از تخصصی تا عمومی . . . ?*⚡***

*?*? https://t.me/addlist/1ggVM5VX-YcwNzI8 ??**

?○?○?○?○?○?○?○?○?○?○
سرزمین جزوه انسانی

**فردا که چشم بگشایم
از تپهٔ روبه‌رو سرازیر خواهی شد

ـ به آن‌سوی دامنه اما ـ
و پنجره‌ام برای ابد گشوده خواهد ماند
سپیده دم
زنبق‌ها بیدار می‌شوند/ غوطه‌ور در شبنم
و بوی آویشن و بابونه
از آغوشم خواهد گریخت
(کجای این درهٔ پرسایه خوابیده بودیم
که جز صدای تیهوها
و بوی آویشن بر شانه‌هایم
چیزی به یاد نمی‌آورم؟)
همیشه دلهرهٔ گمشدنت را داشتم
یقین داشتم وقتی بیدار شوم
تو رفته‌ای
و زمین دیگرگونه می‌چرخد
یقین دارم اما/ که خواب ندیده‌ام
که تو در کنارم بوده‌ای
که با تو سخن گفته‌ام
به سایه‌سار دره که رسیده‌ایم
تو ساقهٔ مرزنگوشی زیر دماغمان گرفته‌ای
و دیگر
چیزی به یادم نمانده است
هزار فرسنگ راه بریدم
ـ به یک لمحه ـ
صد اسب زیرِ رانم بخار شدند
تا به چشم سار رسیدم
(از دور دیده بودمت
به جامهٔ پریان روستا
و در آب زلال لرزان چشمه که نگریستم
ماهی قرمز شتاب‌ناکی/ به درون بیشه‌ها خزید)
 هزار فرسنگ و صد اسب به یک لمحه
خستگی مفرطم از این سفر طولانی است
به یک لمحه

سپیده‌دم که دیده گشودم
از تپهٔ روبه‌رو سرازیر شدی
ـ به آن‌سوی دامنه اما ـ
و پنجره‌ام
برای همیشه گشوده ماند 

✍? #منوچهر_آتشی [ ? گندم و گیلاس ]**

@ketabkhaneadabi1398

حالا به من بگویید
کجای دریاها جنگ است
که رودخانه‌ها باز
با آستین پر از سنگ می‌روند؟
‌
✍* #منوچهر_آتشی *[ ? حادثه در بامداد ]

@ketabkhaneadabi1398