?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
𝒩𝑜𝓋𝑒𝓁: #The_moon_wolf
ℛ𝒶𝓉ℯ: 4.8/5
ℐ𝓃𝓉𝓇ℴ𝒹𝓊𝒸𝓉𝒾ℴ𝓃:
«من، گریسون داوسون، الفای پک مونلایت ، تو، لوکا اشتون، رو به عنوان جفتم و لونای پک رد میکنم.» صدای سرد گریسون با رسیدن به گوشم، قطره اشک سرکشی رو از چشم چپم رها کرد. انگار که قلبم سینهم رو پاره کرده و دنبال راه فرار از این منجلاب بود.
من، لوکا اشتون، قبول—» قبل از اینکه وقت کافی برای تمام کردن جملهم داشته باشم، با دستش از گلو بلندم کرده و تو صورتم غرید. تغییر رنگ چشم هاش بهم نشون داد که این گرگش بود که کنترل موقعیت رو به دست داشت.
«تو منو رد نمیکنی، هرزه! من صاحبتم و منم که بهت میگم چیکار کنی و چیکار نکنی!» با کشیده ای که به صورتم زد، روی زمین پرتم کرد.
______
بعد از رد شدن توسط جفتش در پک مونلایت، لوکا در شب ماه کامل بلاخره تونست فرار کنه ولی در نهایت کارش به قلمرو الفا شاه بعدی ، که متوجه شد جفت دومشه، کشیده شد.
اما ادرین ،الفا شاه بعدی که منتظر پیدا شدن جفتش برای به دست گرفتن فرمانروایی پک بود، کسی که از روگ ها(گرگ های وحشی و بدون پک) متنفر بود، میخواست دستور کشته شدن لوکا رو صادر کنه تا وقتی که گرگش، لوکا رو به عنوان جفتی که سال ها دنبالش بود شناخت.
اما در کشمکش زندگی عاشقانه لوکا، چی میشه اگه بقیه متوجه قدرت های غیرقابل باور لوکا بشن و لوکا تبدیل به محافظ گونه ی خودش در برابر جنگ پیشرو بشه؟
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago