TANHAII MASOM

Description
ادبیات و شعر
فلسفه،هنر،روانشناسی
Tags
We recommend to visit

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕

ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment

Last updated 1 month ago

https://snapchat.com/t/v7zPwhDw

Last updated 1 month, 1 week ago

﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید

Last updated 1 month, 3 weeks ago

1 week, 4 days ago

نام تمامی پرنده‌هایی را که در خواب دیده‌ام
برای تو در این‌جا نوشته‌‌ام
نام تمامی آن‌هایی را که دوست داشته‌ام
نام تمامی آن شعرهای خوبی را که خوانده‌ام
و دست‌هایی را که فشرده‌ام
نام تمامی گل‌ها را در یک گلدان آبی
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
وقتی که می‌گذری از این‌جا یک لحظه زیر پاهایت را نگاه کن
من نام پاهایت را برای تو دراین‌جا نوشته‌ام
و بازوهایت را – وقتی که عشق را و پروانه را پل می‌شوند، و کفترها را در خویش می‌فشرند
برای تو در این جا نوشته‌ام
یک دایره در باغ کاشته‌ام که شب آن را خورشید پر می‌کند، و روز، ماه
و یک ستاره‌ی آزاد گشته از تمامی منظومه‌ها
می‌روید از خمیره‌ی آن
آن را هم برای تو در این‌جا نوشته‌ام
مرا ببخش من سال‌هاست دور مانده‌ام از تو
اما همیشه، هر چه در همه جا، در شب ، یا روز، دیده‌ام
و هر که را بوسیده‌ام برای تو در این جا نوشته‌‌ام
تنها برای تو در این جا نوشته‌ام
در دوردستی و با دلبستگی؛
حجم پرنده‌ی درشتی، در آشیانه مانده، از خستگی؛
روح تمامی نگرانی، در چشم‌های منتظر، متمرکز؛
من رازهای اقوام دربدر را
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
افسوس رفته‌اند جوان‌هایی که دوش به دوشم از جاده‌های خاکی بالا می‌آمدند
من نام یک‌یک آن‌ها را می‌دانم
و داغ می‌شوم
وقتی که نام یک‌یک آن‌ها را می‌خوانم
آن‌ها همه فرزند خواب‌های جهان بودند
تعبیرهای من از خواب‌هایشان
وِردِ زبان مردم دنیاست
تعبیرها را هم برای تو در این جا نوشته‌ام
در باغ‌ها
بعضی درخت‌های میانسال سال‌هاست که می‌گریند
زیرا که آشیان چلچله‌هاشان را
توفان ربوده است
من گفته‌ام که شمع‌های جوان را
دور درخت‌ها روشن کنند
نام درخت‌های میانسال را
نام تمام چلچه‌ها را
برای تو در این جا نوشته‌ام
و مردگان دو گونه بودند
تا من کنار می‌زنم این پرده را از روی مرگ
تو چشم خویش را ورزیده کن که ببینی

یک دسته از این مردگان
انگار هیچگاه نمی‌مردند
بلکه، با قبرهای فسفری از راه قبرستان‌ها بر می‌گشتند
و شهرها را روشن می‌کردند
نور چراغ‌های آینده‌های زمین بودند؛
و دسته‌ی دیگر
مظلوم بودند
انگار هرگر نبوده بودند؛
از بدو زندگانی، انگار مرده بودند
یک جاروی بزرگ زیرزمینی
می‌روفت خاکه اره‌ی تن‌های آن‌ها را
و در چاه‌های بی ته می‌ریخت
این رُفت و ریخت ذات طبیعت بود
من نام‌های هر دو گونه مرده را
برای تو دراین جا نوشته‌ام
من دوست داشتم که صورت زیبایی را
بر روی سینه‌ام بگذارم
وَ بمیرم
اما چنین نشد
وَ نخواهد شد
هستی خسیس‌تر از اینهاست
بنگر به مرگ و زندگی «حافظ »
«حافظ» چگونه زیستنش نسبی است
ما هیچ‌گاه نمی فهمیم «حافظ» چگونه مُرد
انگار مشت بسته‌ی مرگش را همچون فریضه‌ی مکتومی با خویش برده است
حالا
از راه‌ها که می‌گذری
بنگر به چاه‌های عمیقی که من از آن‌ها پایین خزیده‌ام
این چاه‌ها دهان دایره‌ای دارند
از آسمان که بنگری انگار هر دهانه دفی کهنه است که انگشت‌های دف‌زن آن را سوراخ کرده است
اما
پشت جداره‌ی این چاه‌ها هم
دف می‌زنند
دف‌های کُردی
اینگونه من
از این جهان به رؤیت خورشید رفته‌ام
-از توی یک دف کهنه وقتی که اطراف من دف می‌زدند-
دنیا برای من معنی ندارد
من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینه‌ام بگذارم
وَ بمیرم
اما نشد
هستی خسیس‌تر از این‌هاست
دردی که آدم حسی
احساس می‌کند
بی‌انتهاست
من این چکیده‌های اول و آخر را هم
برای تو در این جا نوشته‌ام

گرچه روحم تبلور ویرانی است
اما، ذهنم غریب‌ترین چیز است
هر روز گفتنِ این چیزها برای من از روز پیش دشوارتر شده است
من حافظ تمامی ایام نیستم
اما
حتی اگر بمیرم
چیزی نمی‌رود از یادم
عمری گذشته است و نخواهد آمد
عمر همه نه عمر منِ تنها
من خاطرات عالم و آدم را
در دایره
در باغ کاشته‌ام
آن دایره
در باغ
محصول حِسِّ زندگانی من بود
هر میوه‌ای که می‌افتد از شاخه‌ی درخت می‌افتد در دایره
تکرار می‌شود در دایره
تکرار و فاصله، تکرار و دایره، تکرار دایره‌ها در میان فاصله‌ها
محصول حِسِّ زندگانی من بود
من این نگاه دایره‌ای را هم
برای تو در این جا نوشته‌ام
حالا
نزدیک‌تر بیا و، کلید در باغ را
از من بگیر
نشانی آن باغ را
روی کلید
برای تو در این‌جا نوشته‌ام
من سال‌هاست دور مانده‌‌ام از تو
و می‌روم که بخوابم
من پرده را کنار زدم
حالا تو با خیال راحت
پروانه‌وار
در باغ گردش کن
من بال‌های پروانه‌ها را هم
با رنگ‌های تازه
برای تو در این‌جا نوشته‌ام

#رضا_براهنی

1 week, 5 days ago

🎵 Khoshhalam Barat
👤 Shadmehr Aghili
02:42
💾 4.99 MB

1 week, 5 days ago

مگر کجای جهان نشسته‌یی                                     ای الهه‌ی تنها بر کدام کرانه               که تمامیِ دریاها تنها چشم‌های مرا به شانه می‌کشند به هوای کرانه‌های ناپیدا؟ هوای همه کرانه‌ها بارانی است و بر هر کرانه‌یی                         الهه‌ی تنها…

2 months ago

? Avaze Vahshi (Acoustic Version)
? Mohtasham
02:52
? 6.62 MB

2 months ago

و تو
هر جا و هر کجای جهان که باشی،
باز به رویاهای من بازخواهی گشت.

تو مرا ربوده،
تو مرا کشته،
تو مرا به خاکستر خواب‌ها نشانده‌ای.
هم از این روست که هر شب
تا سپیده‌دم بیدارم!

عشق همین است در سرزمین من...

#سیدعلی_صالحی

2 months ago

زندگی شاید آن لحظه‌ی مسدودی‌ست
که نگاه من، در نی‌نیِ چشمانِ تو خود را ویران می‌سازد
و در این حسی‌ست
که من آن را با ادراکِ ماه و با دریافتِ ظلمت خواهم آمیخت

در اتاقی که به اندازه‌ی یک تنهایی‌ست
دلِ من
که به اندازه‌ی یک عشق است
به بهانه‌های ساده خوش‌بختیِ خود می‌نگرد
به زوالِ زیبای گل‌ها در گل‌دان
به نهالی که تو در باغ‌چه‌ی خانه‌مان کاشته‌یی
و به آوازِ قناری‌ها
که به اندازه‌ی یک پنجره می‌خوانند

آه...
سهم من این است
سهم من این ست...

#فروغ_فرخزاد

4 months, 2 weeks ago

? Life
? Mehdi Paknejad
#Instrumental
#Folk
02:25
? 2.24 MB

4 months, 2 weeks ago

به خاطر بسپار تا همیشه بدانی
زیباترین منش آدمی‌مهر و محبت اوست
پس محبت کنید چه به دوست
چه به دشمن که دوست را بزرگ می کند
دشمن را دوست ...

#کوروش_بزرگ❤️

4 months, 2 weeks ago

? Khatto Neshun
? Reza Sadeghi
02:56
? 6.97 MB

We recommend to visit

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕

ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment

Last updated 1 month ago

https://snapchat.com/t/v7zPwhDw

Last updated 1 month, 1 week ago

﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید

Last updated 1 month, 3 weeks ago