?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
تکرار تاریخ کان حمارا وزیرنا و مضی فما بملک سلطان من خلل لکنما فی صدور دولتنا لیس لهذا الحمار من بدل عماد کاتب، نقل از ذیل نفثة المصدور، پاورقی ص ۲۷۸
تکرار تاریخ
کان حمارا وزیرنا و مضی
فما بملک سلطان من خلل
لکنما فی صدور دولتنا
لیس لهذا الحمار من بدل
عماد کاتب، نقل از ذیل نفثة المصدور، پاورقی ص ۲۷۸
یک جمله یک جهان درد!
شغلها بر مَن یزید است نه به علم!
ذیل نفثة المصدور/ ۲۴۶
پندی چون قند
هر چه به زبان برآید به نامه میفکن، و چون [به] نامه برآید به جنگ میفگن.
سمک عیار/ج۲ ص ۱۸۱
روی دیگر یک فرهنگ ...و آن دختر تو است که نامه به خورشیدشاه نوشته است تا او را به زن کند. قزلملک برآشفت و گفت بروم و ماهانه را هلاک گردانم. دبور پهلوان او را بگرفت و گفت ای شاهزاده، زنهار تا نام خود زشت نگرانی. او طلبکار شوهر بود؛ هیچ عیبی نیست. کار دختران…
روی دیگر یک فرهنگ
...و آن دختر تو است که نامه به خورشیدشاه نوشته است تا او را به زن کند. قزلملک برآشفت و گفت بروم و ماهانه را هلاک گردانم. دبور پهلوان او را بگرفت و گفت ای شاهزاده، زنهار تا نام خود زشت نگرانی. او طلبکار شوهر بود؛ هیچ عیبی نیست. کار دختران چنین باشد. اگر او را بزودی به شوهر ندهند خود طلبکار شوهر بود، و خورشید شاه به شوهر گزید. خطایی نکرده است. اگر تو او را بکشی جهانیان ترا سرزنش کنند و نام ماهانه به زشتی ببرند؛ گویند چه کرده بود که او را بکشتند...
سمک عیار/ ج ۲ ص ۱۱۰ و ۱۱۱
کارگاه شاهنامه من بنده زین پس در این مکان برگزار خواهد شد.
یادداشت شماره ۱۲۸۲
ما هفتهای مقید زندان عالمیم
در تنگنای کلبهٔ احزان عالمیم
راضی به کهنه خرقهای از دستریس چرخ
قانع به نیملقمهای از خوان عالمیم
هر دم خوریم خون ز سیه کاسهٔ فلک
این پنج روزه عمر که مهمان عالمیم
ما را به نیمجو نخرند اهل روزگار
آری متاع کاسد دکّان عالمیم
گنجیم اگر به دیدهٔ معنی نظر کنی
کآرام گیر گوشهٔ ویران عالمیم
دیباچهٔ صحیفهٔ مجموعهٔ وجود
نوباوهٔ شکوفهٔ بستان عالمیم
کردم سوال دوش ز انوار حسن دوست
آمد ندا که شمع شبستان عالمیم
گفتم تنت ز باغ لطافت گلیست گفت
از تن سخن مگوی که ما جان عالمیم
ما را به هر کسی نبود نسبتی عماد
کز بندگان حضرت سلطان عالمیم
عماد فقیه کرمانی، نسخه کتابخانه نورعثمانی، مورخ ۷۹۳
یادداشت ۱۲۸۱
ما همانیم که پیش تو مکرم بودیم
روز شادی و غمت مونس و همدم بودیم
دست بوست به لب جان گرامی کردیم
هر دم آن روز که در طینت آدم بودیم
ما که امروز گرانجان جهانیم آنیم
که سبکروحتر از عیسی مریم بودیم
بار حجّاب کشیدن نتوانیم که ما
مدتی در حرم خاص تو محرم بودیم
زین منازل که گذشتیم به اندوه و نشاط
نه همه روز و همه شب همه با هم بودیم؟
شادمانی نکند هر که غمش همدم نیست
حبّذا شادی آن روز که با غم بودیم
ما که در عالم اجسام اسیریم امروز
سالها در صف ارواح مسلم بودیم
در ازل عشق تو سرّی ننهفت از دل ما
ورنه ما بیخبر از سرّ دو عالم بودیم
چون صف لشکر ارواح مرتب میشد
از جنود و خدم خسرو اعظم بودیم
عماد فقیه کرمانی، دستنویس ۱۸۲ کتابخانه سپهسالار، مورخ ۷۶۳
داستان عجوزه و دخترک نالان
...عجوزهای روستائی را دخترکی بنالید اورا گفتند: ترا آب دختر۱ بطبیبِ شهر باید نمود و شکلِ حال با عجوزه تکرار افتاد عجوزه از جهل و خُرافت دبّهای از پوستِ خر برداشت و پارهای از غایِط دختر درو کرد و بشهر آمد و بجامع بُرد و بر پیری امام مُقْری عرض کرد. امام بفراست بدانست که چه فتادهاست میگوید: خاله را از چهار گونه سهو افتادهاست:
اوّل_ آنکه ببیمارستانه باید رفتن؛ بجامع آمده است.
دوم_ آنکه بطبیبِ یهودی بایست نمود؛ بشافعی مُقْری نموده.
سیم_آنکه بول عادت باشد نه غایِط.
چهارم_آنکه در شیشه کنند نه در دبّه.
نقض، معروف به بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الرافض، نصیرالدین ابوالرشید عبدالجلیل قزوینی رازی، بتصحیح میر جلال الدین محدث ،انتشارات انجمن آثار ملی، تهران ۱۳۵۸ ص ۲۵۴
___
۱. کنایه از پیشاب و بول است
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago