در جستجوی حقوق ایرانی

Description
علیرضا غریب‌دوست
——————————————————
@alirezagharibdoust
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 Monate her

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 Monate, 2 Wochen her

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 Monate, 2 Wochen her

hace 1 año, 5 meses

*? سخنی مشفقانه با محمدرضا اسلامی*
علیرضا غریب‌دوست

یادداشت ارزشمندی خواندم به قلم دوست فرهیخته و استاد توانمند جناب آقای دکتر محمدرضا اسلامی خطاب به حمید رسایی! که متن آنرا می‌توانید اینجا بخوانید. دلسوزی، میهن‌پرستی و دردمندی دکتر اسلامی عزیز در جای‌جای متن دیده می‌شود و نیازی به تایید و تحسین امثال حقیر ندارد. اما از یک منظر، یادداشت محمدرضای عزیز را محل نقد جدی می‌دانم. برای تبیین مسئله توجه دوست عزیزم و خوانندگان محترم را به داستانی افسانه‌ای از یونان باستان جلب می‌کنم:
نقل است که در افسانه‌های آفرینش یونانی، خدایگان گرد هم آمده و تصمیم می‌گیرند موجودی بنام انسان را خلق کنند! پس هرکدام از خدایان باتوجه به ویژگی برجسته و خاص خود، یکی از اعضای بدن را به جانشینی و نمایندگی خود خلق نموده و با کنارهم قراردادن آنها، کالبد انسان را ایجاد می‌کنند. به محض آغاز فعالیت اعضا و جوارح بدن، آنها با هم تصمیم می‌گیرند که عضوی را به رهبری بدن تعیین و شرح وظایف هریک از اعضای بدن را تدوین نمایند تا کار بصورت درست پیش رود. برخی پیشنهاد می‌کنند «قلب» سلطان بدن شود، چرا که اگر از کار افتد، انسان خواهد مرد، برخی چشمها را و برخی مغز را و در نهایت بنا می‌شود در یک فرآیند دموکراتیک، اعضای بدن، پادشاه خویش را برگزینند و همگی پیش از رای گیری به توصیه «قلب»، اذعان می‌دارند که شایسته‌تر از مغز برای رهبری بدن وجود ندارد، چرا که«اندیشیدن» تنها وظیفه‌ی مغز است و در دیگر عضوها چنین توانمندی وجود ندارد. اما مغز از دیگر اعضا تقاضا می‌کند که برای رعایت دموکراسی، اگر عضو دیگری هم مدعی سلطنت است، کاندیدا شود تا اساس دموکراتیک بودن این حکمرانی ابدی بر بدن مراعات شده باشد. در این میان، «باسن» نیز به عنوان کاندیدا مدعی می‌شود! دیگر اعضا با تمسخر او و اهمیت ندادن به کاندیداتوری‌اش، به پادشاهی و رهبری مغز رای می‌دهند و باسن مبارک را به هیچ نمی‌انگارند و کار تمام می‌شود.
ساعاتی بعد، اعضای بدن به مغز پیغام می‌فرستند که «باسن» به وظیفه خود در رفع «انسداد» عمل نکرده و بدن با مشکل روبرو شده است! مغز از باسن علت را جویا می‌شود و «باسن» در پاسخ، گلایه‌مندی خود از دیگر اعضای بدن را به مغز بیان نموده و توجیه می‌کند که علت این انسداد و عدم گشایش، اثبات اهمیت خود به دیگر اعضای بدن است و می‌خواهد به آنان ثابت کند که «شاه» کیست! مغز به باسن می‌گوید: قبول، شما شاه باش، اما رفع انسداد بفرما! و باسن پاسخ می‌دهد: اینگونه نمی‌شود،باید اصول دموکراتیک رعایت شود و دوباره انتخابات برگزار کنید و اگر اعضای بدن به من رای دادند، آنموقع پادشاهی بر بدن را خواهم پذیرفت!
پس مغز به یک‌یک اعضای بدن پیغام خصوصی می‌فرستد که ماجرا از این قرار است و اگر همکاری نکنید بدبخت خواهیم شد ! لذا رای‌گیری مجدد می‌شود و اعضای بدن از میان مغز و باسن، این‌بار به باسن رای‌ می‌دهند و او را به حکمرانی بدن بر می‌گزینند.
ساعتی بعد بازهم اعضای بدن به مغز پیغام می‌دهند که علی‌رغم این تغییر و تحول بنیادین، «حضرت باسن» کماکان به وظیفه‌ی خود عمل نکرده و عنقریب است که از شدت انسداد روده، عفونت وارد جریان خون شود و همه دستگاه‌ها و اعضا از کار بی‌افتند! مغز دوباره سراغ باسن رفته و اینبار استدعا می‌کند که پادشاه جدید بدن، لطف فرموده و با رفع انسداد و گشایش، مشکل رعیت را مرتفع فرمایند که «باسن» به مغز پاسخ می‌دهد: «نه، همبنطوری که نیست، من درخواستهای متعددی از روده و دیگر اعضای بدن برای رفع انسداد دریافت نموده‌ام و باید آنها را بررسی و پس از «اندیشیدن» به عواقب پذیرش یا رد این درخواستها، تصمیم بگیرم، لذا این‌کار نیازمند «تدبر و تعقل و تفکر» است و کار ساده‌ای نیست! »
و مغز پاسخ می‌دهد: «عزیز، شما نمی‌خواهد فکر کنی، چون اساساً ملزوماتش را نداری، شما فقط لطف کن و بازش کن، همه‌چیز بعد از این‌گشایش حل خواهد شد!»
حالا حکایت دکتر اسلامی ما است با مخاطب خاص‌اش! نقد من وارد است یا غیر منطقی است؟ دوست عزیزم جناب آقای دکتر محمدرضا اسلامی، همین که از #حمید_رسایی انتظار داری به این نکات بی‌اندیشد که بودجه پژوهش در دانشگاه‌های ژاپن و آمریکا چقدر است و سرانه تولید ملی در کشورهای همسایه‌ی ما چقدر، جسارتاً به خطا رفته‌ای برادر. اینان جز مسدودسازی کار دیگری بلد نیستند، همین که رفع انسداد بفرمایند، نعمت است، اندیشیدن پیشکش حضرات…

@IranianLegalthoughts

Telegram

ارزیابی شتابزده

سخنی مشفقانه با حمید رسایی! محمدرضا اسلامی با سلام «قبل از» شروع به کارتان در مجلس جدید این چند عدد را در خاطر بسپارید: ***1️⃣***- بودجه دانشگاه تهران (به عنوان مهم ترین دانشگاه ایران) در سال جاری ۳٬۳۰۰ میلیارد تومان (۳.۳ همت) بوده است. (لینک مصاحبه زلفی گل…

hace 1 año, 6 meses

*⚪️ ناکارآمدی، فقدان کارایی و گزینش بر اساس وفاداری؛ پاشنه آشیل توسعه ایران*

? نکات کلیدی گفتگو با علیرضا غریب دوست، دبیر انجمن حقوق شناسی، و مشاور سابق وزیر دادگستری

@pooyeshfekri

▫️واقعیت این است که توسعه به هیچ عنوان دغدغه و مسئله نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. دغدغه‌اش عمدتاً بقای خود و حفظ یک حکومت و تفکر ایدئولوژیک است.

▫️ حکومت جمهوری اسلامی ایران اگر دغدغه توسعه داشت به سراغ تنش‌زدایی می‌رفت؛ اگر دغدغه توسعه داشت متوجه این مسئله بود که ما باید راه‌آهنمان را که ارزان‌ترین حمل‌ونقل ریلی و حمل کالا و بار و مسافر است با تمام توان گسترش دهیم؛ اگر دغدغه توسعه داشت، هزینه-فایده می‌کرد و از خود می‌پرسید چرا باید درگیر اوکراین بشویم، اصلاً اوکراین کجای بازی ما قرار دارد؟

▫️در سلسله‌مراتب مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی، هر چه از بالا به پایین‌ می‌آییم، مسئله توسعه جدی‌تر می‌شود و هر چه بالا برویم، توسعه فاقد معنا می‌شود و موضوعیتش را از دست می‌دهد. رده‌های بالا دچار روزمرگی است، ولی وقتی به مدیران سطح میانی می‌رسیم، مدیران دغدغه توسعه دارند.

▫️ مسیر فعلی قطعاً در جهت توسعه نیست. چون برای توسعه بسترهایی لازم است که امروز اصلاً وجود ندارد. به امکان ارتباط نیاز داریم، به تبادل و مبادله نیاز داریم، به سرمایه اجتماعی و مشروعیت سیاسی برای جلب مشارکت جامعه نیاز داریم. اصلاً نمی‌شود شما صحبت از توسعه کنید و در لیست سیاه FATF‌ قرار بگیرید.

▫️ بعد از انقلاب اسلامی، تا سال ۶۸ هیچ امکان و فرصتی برای فکرکردن در مورد توسعه وجود نداشت؛ چون درگیر جنگ و کشمکش‌های سیاسی داخلی و خارجی بود. در عمل، توسعه با ادبیات سازندگی و بازسازی و آبادانی ایران در حدود سال ۷۰ شروع شد و توسعه در کلمه سازندگی یک مقدار تجلی پیدا کرد.

▫️ سید محمد خاتمی با اینکه شخصیت فرهنگی، روشنفکری و فهیم داشت، برنامه ویژه اقتصادی نداشت، ولی تنش‌ها را پایین آورد و ما رشد اقتصادی پیدا کردیم. دولت آقای احمدی‌نژاد تبلور و ظهور جریان نظامی-امنیتی بود و سپس دولت روحانی آمده بود که جلوی جنگ ایران و آمریکا را بگیرد. اما این دولت نیز بنای توسعه نداشت.

▫️ من پاشنه آشیل توسعه ایران را ناکارآمدی، فقدان کارایی و فرایند گزینش می‌دانم؛ فرایند گزینشی که بر اساس وفاداری است و نه تخصص. این مسئله گزینش بر اساس وفاداری در قانون - ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری - هم وجود دارد.

▫️ ماده ۷۱ چه می‌گوید؟ می‌گوید که برای وزیر شدن، برای معاون وزیر شدن، فقط شناسنامه و کارت ملی کافی است و صلاحیت علمی، تخصص، شناخت کافی از سازمان و طی کردن سلسله مراتب سازمانی از شروط لازم برای پست‌های سیاسی مربوطه نیست.

▫️ ماده ۷۱ اجازه می‌دهد کسی که هیچ‌وقت کارمند یک سازمان نبوده‌ و در هیچ پستی از سلسله‌مراتب اداری آن سازمان از کارمند ساده گرفته تا کارشناس و مدیر سابقه خدمت نداشته‌، یک شبه رئیس آن سازمان شود.

▫️ بدین شکل یک نظام بروکراسی بسیار ناکارآمد شکل می‌گیرد. با وجود این نظام اداری ناکارآمد و متلاشی، با وجود ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشور و با وجود استقرار و نهادینه‌شدن شبکه مناسبات غیررسمی و فساد ناشی از این شبکه، صحبت از توسعه در ایران اصلاً امکان‌پذیر نیست.

▫️ نظم حقوقی ملی امروز ما مبتنی بر فقه و بر روی فونداسیون حقوق موضوعه یا civil law است که بخش‌هایی از common law‌ در آن هست (مثل آرای وحدت رویه در دیوان عالی کشور) و ملغمه‌ای هم از سنت‌ها در آن وجود دارد. اما هیچ‌کدام این‌ چهار نظم در نظام حقوقی ما وجود ندارد و بار اصلی بر دوش فقه است که ظاهر و پوشش civil law دارد.

▫️ این نظم حقوقی به‌هیچ‌عنوان بستری برای توسعه نیست. آرمان‌شهر من یک نظام حقوقی برخاسته از فرهنگ و تمدن چندهزار ساله ایرانی است که در آن فقه و باورمندی دینی هم وجود دارد (این بحث را در قالب کتاب « در جستجوی حقوق ایرانی» تدوین کرده‌ام).

▫️ به‌هرحال با این اوصاف قاطعانه معتقدم که جمهوری اسلامی نمی‌تواند به همین شکل ادامه دهد. این استفراغ مبارک (مطلب دکتر رنانی) باید رخ دهد و دارد رخ می‌دهد.

▫️ ما چه‌کار می‌توانیم بکنیم؟ فقط خودمان را امیدوار نگه داریم و اگر توان داشتیم، نفر بغل‌دستی‌مان را امیدوار نگه داریم. همین کاری که الان می‌کنید، تجربیات را ثبت کنیم، عیب‌ها و عیب‌یابی‌ها را به عنوان دانش ضمنی ثبت و ضبط کنیم.

? برای خواندن متن تفصیلی این مصاحبه کلیک کنید.

? برای ادامه گفتگوی مصاحبه ای توسعه با صاحب نظران دیگر میتوانید از این فعالیت حمایت کنید.

Pooyeshfekri

گفتگوی توسعه با علیرضا غریب دوست - پویش فکری توسعه

علیرضا غریب دوست، دبیر انجمن حقوق شناسی، و مشاور سابق وزیر دادگستری است. واقعیت این است که توسعه به هیچ عنوان دغدغه و مسئله نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. دغدغه‌اش عمدتاً بقای خود و حفظ یک حکومت و تفکر ایدئولوژیک است.   حکومت جمهوری اسلامی ایران اگر دغدغه…

*****⚪️*** ناکارآمدی، فقدان کارایی و گزینش بر اساس وفاداری؛ پاشنه آشیل توسعه ایران**
hace 1 año, 7 meses

دبیرخانه انجمن حقوق‌شناسی از شما اعضای جامعه بزرگ حقوقی کشور دعوت می‌نماید، قسمت پانزدهم از مجموعه پادکست‌های «خداحافظ آفریقا» که خدمتی است از دکتر حامد وحدتی‌نسب«استادتمام باستان‌شناسی [گرایش دیرین انسان‌شناسی] دانشگاه تربیت مدرس را با دقت استماع بفرمایند.
از این قسمت به بعد، موضوع سابقه حضور انسان هوشمند در ایران از محدوده دو میلیون سال پیش تشریح و تبیین می‌گردد.

با سپاس از جناب استاد حامد وحدتی‌نسب و همراهی ایشان

#انجمن_حقوق_شناسی

??????????
https://castbox.fm/vd/666770801

hace 1 año, 7 meses

روایتی هولناک از شلاق‌خوردن به خاطر حجاب

✍️رویا حشمتی
امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷ از گیت ورودی رد شدیم و حجابم رو برداشتم رفتیم شعبه ی ۱ اجرای احکام.

‏کارمند شعبه گفت: «روسریت رو سرت کن که دردسر نشه»
‏گفتم: «اومدم بابت همین شلاقم رو بزنید سر نمی‌کنم»
‏تماس گرفتن و مامور اجرای حکم اومد بالا گفت: «حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا»
‏گفتم: «سر نمی‌کنم گفت پس که نمی‌کنی؟ جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی برات یه پرونده ی جدید هم باز می‌کنم هفتاد و چهارتای دیگه‌م مهمونمون باشی». باز سر نکردم.

‏رفتیم پایین چند تا پسر دیگه رو بابت شرب خمر آورده بودن مرد با تحکم تکرار کرد: «مگه نمیگم سر کن؟» نکردم دو تا زن چادری اومدن و روسری رو کشیدن رو سرم باز درش آوردم و این کار چند بار تکرار شد بهم از پشت دستبند زدن و روسری رو کشیدن رو سرم رفتیم طبقه‌ی زیر همکف یه اتاق بود ته پارکینگ قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم وایساده بودن.
‏ زن هی آه می‌کشید و می‌گفت: «میدونم میدونم»
‏قاضی معمم تو روم خندید یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم روم رو ازش برگردوندم.

‏در آهنی رو باز کردن دیوارای اتاق سیمانی بود به تخت ته اتاقک بود که جای دستبند و پابند آهنی دو طرف تخت بود به وسیله‌ی آهنی شبیه پایه‌ی بوم نقاشی کمی این طرفتر بود.
‏یه اتاق شکنجه‌ی قرون وسطایی بود.

‏قاضی پرسید: «خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟»
‏انگار که وجود نداره جوابش رو ندادم گفت: «خانم با شمام» باز جواب ندادم.
‏مرد اجرای حکم گفت: «پالتوت رو در بیار»
‏پالتو و روسریم رو از پایه‌ی بوم شکنجه آویزون کردم گفت: «روسریت رو سر کن»
‏گفتم: «نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن»
‏زن اومد و گفت: «خواهش می‌کنم لجبازی نکن» و شال رو کشید رو سرم.
‏قاضی گفت: «خیلی محکم نزن»
‏مردک شروع کرد به زدن شونه‌هام کتفم پشتم باسنم رونم ساق پام باز از نو تعداد ضربه ها رو نشمردم زیر لب می‌خوندم به‌نام زن به‌نام زندگی دریده شد لباس بردگی شب سیاه ما سحر شود تمام تازیانه ها تبر شود.

‏تموم شد اومدیم بیرون نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده حقیرتر از این حرفان رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم دم در روسریم رو در آوردم زن گفت: «خواهش می‌کنم سرت کن» سرم نکردم و باز کشید رو سرم توی اتاق قاضی.
‏اضی گفت: «ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه ولی حکمه و باید اجرا بشه» جوابش رو ندادم.
‏ گفت: «اگر میخواید طور دیگه‌ای زندگی کنید می‌تونید خارج از کشور باشید»
‏گفتم: «این کشور برای همه‌ست»
‏گفت: «بله ولی باید قانون رو رعایت کرد»
‏گفتم: «قانون کار خودش رو بکنه ما به مقاومت‌مون ادامه میدیم» از اتاق اومدیم بیرون و باز روسریم رو انداختم.

@Sahamnewsorg

InstaFix

@tavaana

‌ ‏روایتی هولناک از شلاق‌خوردن به خاطر حجاب ‏- «رویا حشمتی» نوشته: ‏امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم با ...

‏***✅***روایتی هولناک از شلاق‌خوردن به خاطر حجاب
hace 1 año, 7 meses

*? انسانیت*علیرضا غریب‌دوست

وقتی یک جایی از دنیا، یک گروهی از آدم ها کشته شوند، یا حتی انسانی کشته شود و من و شما قبل از آنکه متاثر شویم، اول از خط و ربط سیاسی یا نگرش فکری یا باورمندی و اعتقاد او سراغ بگیریم، سپس در ذهن و فکر خودمان تصمیم بگیریم که متاثر بشویم یا بی تفاوت باشیم، باید بپذیریم که همان لحظه از انسانیت و انسان بودن، به دور افتاده ایم، حتی اگر نقشی در خشونت یا جنایت نداشته باشیم. مگر می شود که در ما حقیقتی به نام انسانیت وجود داشته باشد، اما از کشته شدن یک کودک در یکجا خوشحال شویم و در یکجای دیگر بی تفاوت عبور کنیم و در جایی دیگر متاثر و اندوهگین؟ انسانیت، مرزبندی ندارد، حقیقت قابل تجزیه نیست، محتوای حقیقت و ذات حقیقت متاثر از مکان و زمان و قوم و نژاد و باورمندی و مذهب، دستخوش تغییر نمی شود. اگر کسی از کشته شدن #کیان_پیر_فلک اندوهگین شد اما از کشته شدن کودکی دیگر در حمله تروریستی #کرمان غم تمام وجودش را پر نکرد، باید به انسانیت او تردید کرد. بازهم می نویسم و بازهم با صدای بلند فریاد می زنم که جنایت، جنایت است چه در تهران رخ داده باشد، چه در سقز، چه در ایذه چه در زاهدان، چه در کابل چه در لبنان، چه در نیویورک چه در غزه و یا کرمان. جنایتکاران هم جنایتکارند، اگرچه ظاهر آنان با هم متفاوت است، اما در باطن، یکی هستند…
سعدی بزرگ می فرماید:
عشق آدمیت است، گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن، دواب را

Telegram

در جستجوی حقوق ایرانی

عشق آدمیت است، گر این ذوق در تو نیست همشرکتی به خوردن و خفتن، دواب را سعدی بزرگ

*****?*** انسانیت**علیرضا غریب‌دوست
hace 1 año, 7 meses
عشق آدمیت است، گر این ذوق …

عشق آدمیت است، گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن، دواب را
سعدی بزرگ

hace 1 año, 8 meses

زنجیری برای خودت نگه‌ دار…
علیرضا غریب‌دوست

دوران #خالص_سازی است، مقرر است که سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد! نه، سوء تفاهم نشود، اتفاقاً آنان که مدعی خالص‌سازی هستند قرار است در محک تجربه سیه‌روی شوند، نه مردمی که از سرندها و غربال‌های ساختگی خالص سازان نمی توانند عبور کنند! در طول تاریخ، تنها اجتماعی که به خلوص و یکدستی کامل رسیده و قابل شناسایی است، اجتماع درگذشتگان است. یعنی شما فقط در #گورستان است که جمعیت کثیری از انسان ها را می‌توانید در کنار هم ببینید اما صدایی از آنها در نیاید! مثلا در نجف و در گورستان وادی‌السلام بیش از شش میلیون نفر دفن شده‌اند یا در تهران و در همین بهشت زهرای خودمان حدود یک میلیون و هفتصد هزار نفر اقامت دائمی دارند، اما صدایی از آنها در نمی‌آید. غیر از چنین اجتماعاتی، در عالم واقع محال است چند میلیون نفر کنار همدیگر یکدل، یک صدا و یک عقیده باشند. پس شما برای یک دست کردن جامعه، یا باید همه مردم را به دیار باقی بفرستید و آنان را به وادی‌السلام و بهشت زهرا هدایت کنید، یا بپذیرید که #تکثر و #تکثر_گرایی ، اصل اساسی و غیر قابل تردید یک جامعه انسانی است. قبول ندارید، بیازمایید! اما از این آزمودن، جز سیه‌روییِ ناشی از محک تجربه، چیزی نصیب شما نخواهد شد و صد البته که دردها و زخم‌هایی که بر پیکر این جامعه‌ی آسیب دیده و رنجور می‌زنید، عواقبش بدواً گریبان خودتان را خواهد گرفت. راه هدایت جامعه، #توقیف_خودرو به دلیل #کشف_حجاب نیست. علاوه بر اینکه غیر قانونی است، برای خودتان زیان بخش‌تر از مردم است و مصداق بارزِ #خود_براندازی است! باورهای مردم با تعطیل کردن نهادهای مستقل علمی و فرهنگی، اخراج استادان و اعضای هیات علمی، توقیف و برخورد با روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه و قلم، بستن دهان مخالف یا پلمب پاساژ و کتابفروشی و دفتر فرهنگی تغییر نخواهد کرد. شعله‌های آتش خالص‌سازی دامن خودتان را هم خواهد گرفت و آن روز پشیمان خواهید شد از این غربالگری نامیمون! بعضی روایت‌ها ممکن است واقعیت نداشته باشند یا به واقعی بودن آن تردید داشته باشیم، اما در انطباق آن با حقیقت نمی‌توان تردید کرد. اینکه هر روز یک جایی خبری از فسادی در حد #چای_دبش یا آبگوشت بُزباش به گوش می‌رسد، روایت است و ما اسناد آن را در اختیار نداریم، اما حقیقتی که در پس این روایت‌ها از فساد نهفته، #ناکارآمدی است که بر فضاحت آن می‌افزاید. حالا هی بیانیه بدهید که روایت شما از فساد غیر دقیق و سیاه نمایی و #فساد_نمایی است. شما که به روایت‌ها اینقدر علاقه دارید، این روایت را هم بشنوید:
نقل است که در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه و در همان ماه‌های نخست صدارت میرزاتقی خان، برخی که از ناحیه ماموران دولتی تحت تعقیب بودند، خود را به حرم #شاه_عبدالعظیم می‌رساندند و با زنجیرکردن خود به ضریح و #دخیل_بستن از تعقیب و #مجازات ماموران دولت معاف می‌شدند. چراکه کسی جرات نمی‌کرد به ساحت امامزاده جسارت نموده و دخیل بسته‌ی او را متعرض شود. تا اینکه به #امیرکبیر خبر می‌رسد خطاکاری که به دستور او مقرر بوده تحت الحفظ به تهران برُده شود چنین کرده و دخیل بسته و قوای دولتی را یارای بازداشت او نیست. امیرکبیر با حضور در آنجا، شخصاً دستور می‌دهد که زنجیرها را یکی یکی پاره کنند تا بساط مجرمانی را که با توسل به این حربه، از محاکمه معاف می‌شدند را برای همیشه برچیند. ماموران دولتی در حال اجرای حکم امیر بودند که پیرمردی نزد وی رفته و آهسته و درگوشی می گوید: «ای امیر، یک زنجیر را برای خودت نگه دار...».
این روایت، ممکن است واقعی نباشد، اما سرشار از حقیقت است. مبتنی بر این حقیقت است که سعدی بزرگ می‌فرماید: «چراغ از بهر تاریکی نگه دار». از ما گفتن و از شما نشنیدن...

Telegram

در جستجوی حقوق ایرانی

[**زنجیری برای خودت نگه‌ دار…**](https://t.me/IranianLegalthoughts/269)
hace 1 año, 8 meses
در جستجوی حقوق ایرانی
hace 1 año, 8 meses
در جستجوی حقوق ایرانی
hace 1 año, 10 meses

حق با شیطان بود!
رحیم قمیشی

امروز در غزه بیمارستانی مورد اصابت بمب قرار گرفته، نزدیک به هزار نفر آنجا کشته شده‌اند. کودک بین آنها زیاد بوده، پزشک و پرستار بوده، مادر بوده، پدر بوده، قبلا کلی درد کشیده بودند. راحت شدند؟ نه!!
اسرائیل می‌گوید کار جهاد بوده، حماس می‌گوید کار اسرائیل بوده، کشورهای اسلامی می‌گویند صهیونیست‌ها بودند، ابرقدرت‌ها می‌گویند تا بررسی نکنیم چیزی نمی‌گوییم. همه خفه شده‌اند.
دو خط می‌نویسند محکوم است!

خدایا!
یادت هست گفتی بشر را که آفریدی به فرشته‌ها گفتی برابرش سجده کنند، یکی‌شان قبول نکرد، دعوایش کردی.
اخراجش کردی از بهشت، گفتی برود گم بشود. امکان ندارد یادت رفته باشد!
او سرش را انداخت پایین، هیچی نگفت و رفت. نگفت چرا سجده نکرد...
یعنی دلیل اصلی‌اش را نگفت.

خدایا!
برش گردان بهشت. او حق داشت...
ببین بشر به کجا رسیده.
تو خودت فکرش را می‌کردی!؟ و گفته بودی به همین بشر سجده کنند... سجده!؟
آن ملائکه‌های دیگر، همه‌شان چاپلوس بودند که سجده کردند، فقط یکی‌شان شجاعت داشت حقیقت را بگوید و سجده نکند. همان که دعوایش کردی!
حالا لطف کن و فیلم آن بیمارستان را برای ملائکه بگذار و به آنها بگو اشتباه کردند. خیلی هم!
تو هم کار خوبی نکردی گفتی سجده کنند...

حماس رفته اسرائیلی بیگناه کشته، ما جشن گرفتیم! اسرائیل چند برابر فلسطینی کشته، عده دیگری جشن گرفتند!
آب و برق و گاز و سوخت و غذای غزه رسما قطع شد، هیچ بشری اعتراض نکرد خیلی‌ها خندیدند! گفتند همه از نصف غزه بروند آنطرف، کسی نپرسید آخر چطور!
و امروز بیمارستان را با خاک یکسان کردند، با همه بیمارانش، با همۀ بیمارانش، با همه کودکانش... همه می‌گویند ما نبودیم!!

خدایا من شک کرده‌ام، ما را فرستاده‌ای جهنم، الکی گفتی اینجا جهنم نیست!
خدایا اگر اینجا جهنم نیست آنجا چه شکلی است؟
خدایا آبرویت رفت...
فردا فرشته‌ها بپرسند این همان بود که برایش سجده کردیم، چه می‌خواهی جواب بدهی!؟

دوستم نوشته بود مهم نیست چه کسی اقدام کرده، اما امروز جهان اسلام عزادار است، گفتم کدام جهان اسلام!؟
امروز بشریت عزادار است.
امروز خدا عزادار است.
امروز لکه ننگی زندگی ماست.
امروز شیطان ثابت کرد اشتباه نکرده.
امروز همه شرمنده شدیم...
نه از اقدام اسرائیل
از اینکه نمی‌دانستیم بشر این همه پست می‌شود.
از اینکه می‌دانیم عده‌ای باز دنبال سوژه هستند.
نگفتیم...
نگفتیم...

خدایا
یا به ما قدرتی ده مثل آدم زندگی کنیم.
یا همین فردا طومارمان را جمع کن
این که زندگی نیست.
به‌خدا...

#فرهیختگان راهی به رهایی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 Monate her

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 Monate, 2 Wochen her

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 Monate, 2 Wochen her