ကြော်ငြာထည့်သွင်းလိုပါက 👇
@sithuaung2006
چند شبه دلم میخواد برم پیویش بگم یادته ما یه زمانی خیلی خیلی باهم صمیمی بودیم؟ یادته همش پیش هم بودیم؟ یادته مثل اعضای یه خانواده اکثر شبا پیش هم میخوابیدیم؟
کاش یادت بیاد که من خیلی دوست داشتم، عادت کرده بودم به هر روز دیدنت، من فکر میکردم قراره تا آخر دنیا پیش هم باشیم
ولی میدونی چی جلومو میگیره؟
اون حس «کنار گذاشته شدن» ـه که نمیذاره من برم جلو
حس میکنم منو انداخته دور
آخه تا کی میتونم به بی حس بودن در موردت ادامه بدم؟
من دلم تنگ شده برات، برای خنده هامون، اون حرفایی که فقط خودمون معنی شو میفهمیدیم، دلم تنگ شده بیام خونهمون ببینم تو دوباره اومدی پیشمون، دلم تنگ شده واسه تو، واسه خونتون، دلم خیلی تنگه
من هنوزم منتظرم همه چی مثل قبل بشه
حتی حاضرم فراموش کنم که تو سخت ترین روزام نبودی، یهویی منو گذاشتی کنار
ولی خب دوباره مثل قبل صمیمی بشیم
آخه من هیچوقت فکر نمیکردم یه روز تو رو هم از دست بدم.
در آغوشم بگیر و نجاتم بده
قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینهها میبینمش.
حقیقتش من هیچوقت آدمِ خوبی نبودم ، نه تنها برای تو ، برای خودم ، خانوادم ، دوستام ، آدمای اطرافم. حس میکنم نمیتونم تصمیماتِ درستی بگیرم ، هرروز زندگیم بیشتر رو به فروپاشی و نااُمیدی پیش میره و در نهایت من فقط تأسف گذشتمو میخورم. خودمم کلافهام بابتش ، ولی گذشتم اونقدر برام آرامش بخش بوده که دوست داشتم تا الان ادامش بدم ، چون حس میکردم چیزی جز حالِ خوب برام نداره ، ولی رفته رفته گذشتم تبدیل شد به یک خلأ تاریکِ نااُمید کننده ، چیزی که نزاره پیشرفت کنی یا حتی تورو بکشه به عقب ، از طرفی خوشحالم که گذشته ، از طرفِ دیگه نه ، هیچوقت تکلیفم با خودم روشن نبوده ، نتونستم یه مسیرِ صاف رو طی کنم. متأسفانه من بیش از حد سرد ، کلافه و نااُمید شدم ، حس نمیکنم بتونم کمکش کنم ، راستشو بخوای میترسم خودمم مثلِ خودم گرفتارِ این تاریکی بشم. نمیخوام مثلِ خودم باشم. هیچوقت نمیخواستم ، نمیخواستم چون تا تَهِ این آدمو دیدم ، میدونم چقدر ترسناکه ، میدونم هرکاری میکنه و تهشم با گفتنِ کلمهی متأسفم خودشو گول میزنه ، من دوست ندارم برای خودم متأسف باشم ، دوست ندارم خودمو گول بزنم ، هیچوقت نداشتم ، ولی خب ، منم دیگه ، کاریش نمیشه کرد. متأسفانه!
در قلبم کسی را پنهان کردهام که شنیدن صدایش طرز نگاه کردنش حتی راه رفتنش را خیلی دوست دارم و او شاید نداند ولی شیرین ترین میوهی ممنوعهی جهان من است
۶ روز و ۱۱ ساعت و ۷ دقیقه از نبودن نازنین تو تلگرام میگذره
تو حتا از مرگ هم بیشتر میای به چشمم.
کسی که دوستت داشته باشه، یه اسمی برات میذاره که تا حالا کسی اونجوری صدات نکرده.
آدم بیدار میشه و میبینه همتون زندهاید کلش کیری میشه.
آدم بیدار میشه و میبینه همتون زندهاید کلش کیری میشه.
خودتم میدونی دیگه کسی مثل من با چشای ذوق زده نگات نمیکنه.
ကြော်ငြာထည့်သွင်းလိုပါက 👇
@sithuaung2006