همدانیکا

Description
همدانیکا ... بنیاد مردمی همدان شناسی
Advertising
We recommend to visit

⏺️ لینکدونی اصلی ⏺️

✡️ با بزرگترین لینکدونی تلگرام در کانال و گروه مورد علاقـه خود عضو شوید ✡️

☜جهت تبلیغات

✅تبلیغ هزینه ای ارزان :
@linkdoniV

?قویترین ربات ضد لینک رایگان بدون تبلیغ? :

? @SlarkBotss


...

Last updated 1 year, 4 months ago

🔻 سفارش تبلیــغات :


👉 t.me/Tab_Com
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

.
.
.
.
.
تمامى مطالب معتبر هستند و اگر مطلبى صحتش زير سوال برود اطلاع رسانى خواهد شد

Last updated 1 month ago

بزرگ ترین کانال رفاقت در تلگرام

تبلیغات نداریم 👌

ارتباط با ما : @Hi_rex2

Last updated 1 month, 2 weeks ago

9 months ago

?علی آباد پیر شمس الدین
? روستایی در دهستان خنداب بخش مرکزی شهرستان اسدآباد.
? جمعیت: ۸۵ نفر/۲۵ خانوار.
? گویش: ؟ به احتمال قوی ترکی.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months ago

?علی آباد پشت شهر
? روستایی در دهستان هگمتانه بخش مرکزی شهرستان همدان.
? جمعیت: ۷۷۵۹ نفر/۲۴۶۰ خانوار.
? گویش: ترکی و گویش همدانی.
?این روستا که در انتهای بلوار فاز ۲ شهرک فرهنگیان واقع شده به مرور زمان توسعه بسیار یافته و به مانند روستاهای منوچهری/ میلچری، قاسم آباد، حسن آباد، شورین، مزدقینه/ مزدکانه، فقیره، حصار حاج شمسعلی و درّه مراد بیک در آستانه پیوستن به شهر همدان است.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 1 week ago

?علی آباد ایوارع
? روستایی در دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان اسدآباد.
? جمعیت: ۱۷۱ نفر/۴۴ خانوار.
? گویش: کردی.
?دانستنی آن که در زبان کردی ایوار و ایواره به معنای عصرگاه و غروب است و نگارش آن به شکل ایوارع نادرست است.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 1 week ago

?علی آباد
? روستایی در دهستان میانرود بخش قلقل رود شهرستان تویسرکان.
? جمعیت: ۱۳۳ نفر/ ۴۱ خانوار.
? گویش: لری تویسرکانی(لری ثلاث/ لری شمالی).

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 1 week ago

?علی آباد دَمَق
? روستایی در دهستان المهدی بخش جوکار شهرستان ملایر.
?جمعیت: ۳۷۰۷ نفر/ ۱۲۵۹ خانوار.
?گویش: لری ملایری(لری ثلاث/ لری شمالی).
?ویژگی : علی آباد دَمَق از جمله روستاهای آباد و بزرگ و پرجمعیت شهرستان ملایر است که صاحب سه محله به اسامی قلاجق/ قلعه جوق و چال محله و محله ترک هاست. به نظر می رسد واژه دَمَق صورت فرگشته واژه دَمَه به معنای مه است که با موقعیت طبیعی و کوهستانی این روستا منطبق است.
هم چنین اهالی بر این باورند که این روستا در حمله سپاهیان مغول ویران و دوباره ساخته شده است. این باور از آن رو اهمیت دارد که به احتمال قوی انعکاس تاریخی ویرانی شهر رامن به دست مغولان است که باز هم به احتمال قوی در نزدیکی این روستا و جایی در دشت جوکار واقع بوده است.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 2 weeks ago

?علی
?علی فاکهی همدانی.
?ابوالفضل علی فاكهی مشهور به ابن فاکهی همدانی.
?پسر: حسن فاکهی همدانی.
?زاده: ؟ در همدان.
?درگذشته: ۴۴۷ ماهگانی در همدان.
?محدث.
?نسب شناس.
?عمر رضا کحاله در کتاب معجم المولفین وی را تا این اندازه معرفی کرده و بیش از این چیزی از فاکهی همدانی دانسته نیست. فاکهی در زبان عربی به معنای میوه فروش است و این می رساند که پدرش پیشه میوه فروشی داشته است.
?اثر:
?كتاب الالقاب.
?دانستنی است که در برخی از تذکره ها از اندیشمندی به نام علی فلکی همدانی یاد شده که زیستنامه وی شباهت بسیاری به علی فاکهی همدانی دارد، چنان که محل درگذشت وی را هم نیشابور یاد کرده اند.
?از این رو احتمال قوی وجود دارد فاکهی همدانی و فلکی همدانی در اصل یک نفر باشند که به دلیل اختلاف در درج نامشان دو فرد متفاوت دانسته شده اند.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 2 weeks ago

?علویان همدان
?گنبد علویان.
?بنایی واقع در چهار باغ علویان و در نزدیکی میدان امامزاده عبدالله شهر همدان. این اثر یکی از شاهکارهای معماری و گچ بری بعد از اسلام ایران است که به شماره ۹۴ در تاریخ ۱۵/ ۱۰/ ۱۳۱۰ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
?این گنبد یکی از یادمان های اواخر دوره سلاجقه عراق عجم در سده ششم ماهگانی است که گویا توسط خاندان علویان همدان ابتدا به عنوان مسجد احداث شده و بعدتر با ایجاد سردابی در زیرزمین به مقبره آن خاندان تبدیل شده است. خاقانی شروانی هم در سفرنامه منظوم تحفه العراقین به کنایه از آن به عنوان  گنبد سبز یاد نموده‌ و فرهنگ عامیانه مردم استان همدان نیز بر این امر دلالت دارد.
?اين گنبد چهار ضلعی از نظر نمای بيرونی همانند گنبد سرخ مراغه ساخته‌‌ شده به سال ۵۴۲ ماهگانی و از جمله بناهای نيمه‌ نخست يا دوم سده‌ ششم ماهگانی است. در زير گنبد سردابی است كه در وسط آن مقبره قرار دارد که با كاشی های خشت فيروزه رنگ جديد پوشيده شده و متعلق به دو تن از افراد خاندان علويان همدان دانسته شده است. هم چنين گفته‌اند كه گنبد علويان، متعلق به نخستين افراد برجسته و بزرگ تر خاندان علويان در سده‌ ششم ماهگانی و خانقاه يا مسجد و جايگاه عبادت ايشان به شمار می رفته كه بعدها گورگاه دو تن از آنان را در سرداب آن قرار داده‌اند. آن چه هم خاقانی شاعر با كنايه از گنبد سبز ياد نموده، با همين گنبد علويان ناهمخوان نيست، به ويژه آن كه ترانه‌ قدیمی مردم همدان:
دلا دوشّم دلا دوشُم دلا دوش
به حق گنبد سبز سياپوش
و اين که این گنبد زيارتگاه آنان بوده نيز موئد آن تواند بود.
?گنبد سبز رنگ بقعه علویان در طول زمان از بین رفته و جهت حفاظت بنا بر بالای آن از آهن سفید/حلبی/ شیروانی سقفی زده اند که تناسبی با بقیه بنا ندارد.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

9 months, 3 weeks ago

?خاندان علویان همدان: بخش چهارم
?به هنگام حبس علاءالدوله مجدالدین در قلعه فرزین رياست همدان بر عهده برادرش فخرالدين خسرو شاه بود. از شاعرانی كه علاالدوله مجدالدين دوم، رئيس علوی همدان را ستوده‌اند يكی نجيب جرفاذقانی /گلپايگانی و صاحب کتاب تاریخ یمینی است كه در قصيده‌ای وی را چنین ستوده است:

نسيم حُسن تو گر سوی بوستان نرسد
به سال ها گل سُوری به گُلسِتان نرسد
به ترك جور بگو تا ز دست مظلومی
شكايتی به جناب خدايگان نرسد
سپهر مجد و معالی علاء دولت و دين
كه آفتاب به جاهش به صد قران نرسد
اگر به واسطه امر نافذت نبود
به هيچ ساحت تن، مايه روان نرسد
سياست تو اگر سد روزگار شود
اجل دو اسبه به دروازه جهان نرسد
حديث فضل رها كرده‌ام نمی گويم
كه كس ز فضل به چيزی در اين زمان نرسد
من آن نيم كه مرا همت آن چنان باشد
كه آب‌روی فروشد اگر به نان نرسد
هزار سال بمان جاودان، نمی گويم
نهاد طبيعی به جاودان نرسد

?فخرالدین خسرو شاه پس از مرگ پدر به سال ۵۸۴ ماهگانی مقام پدر را احراز كرد. هنگامی كه سلطان طغرل سلجوقی در سال ۵۸۹ ماهگانی برادر فخرالدین، علاءالدوله مجدالدين همايون را به بهانه عشق بازی با معشوقه‌ خود گرفتار كرد و  ۵۰۰ هزار دينار طلا از او گرفت و در قلعه فرزين زندانی كرد، لابد منصب رياست يا معاونت علاءالدولگی همدان به فخرالدين خسروشاه رسيد يا محول شد و مدت آن، دست كم برای بار یکم پنج سال يعنی تا سال ۵۹۴ ماهگانی بود.
?راوندی در كتاب راحه و آیه السرور در باره سرانجام فخرالدين خسرو شاه علاءالدوله همدانی نویسد:
?امير سيد فخرالدين خسرو شاه كه در اين حالت = سال ۵۹۹ ماهگانی رئيس و پيشواست و جوانمرد مطلق او را توان خواندن، چه هم‌ آيين رياست دارد و هم رسم سياست داند. چون تلاطم امواج فتنه در عراق عجم افتاد، او را چشم زخمی برسيد و به غَدر جمعی در بند افتاد.
?علاءالدوله فخرالدين خسرو شاه که در حيات برادر رياست همدان را يافت و به گفته راوندی: روزگارش به مراسم پادشاهی آراسته بود ... به همان وضعی دچار شد که برادرش مجدالدين.
?در پی امواج حمله خوارزمشاهیان به عراق عجم و همدان، او هم گرفتار و در قلعه سَرجهان در حوالی زنجان زندانی شد. تاريخ و علت و مدت گرفتاری فخرالدين و تاريخ رهايی اش مشخص نیست. همان طور که از فرجام و تاريخ درگذشت وی اطلاعی در دست نيست.
?با این حال می دانیم به هنگام تازش سپاه مغول به همدان در سال های ۶۱۷ و ۶۱۸ ماهگانی مجدالدين نامی علاءالدوله همدان بوده و شاید كه وی همين فخرالدين خسرو شاه بوده باشد.
?دانستنی است که این آخرین علاءالدوله علوی همدان هنگام محاصره شهر توسط سپاه مغول و زمانی که مردم شهر یک دل و یک صدا آماده نبرد با مغولان می شدند به همراه خانواده و خواص و نزدیکان خود از راه نقبی مخفی به کوهستان الوند گریخت و به جای پوشیدن لباس رزم و فرماندهی مردم غیور شهر آنان را در برابر مغول به حال خود رها کرد که تقریباً تا آخرین نفر در نبردی خونین کشته شدند.
?در حمله مغول از همدان قدیم جز ویرانه ای برجای نمانده بود و نجات یافتگان از کشتار مغول در جایی به نام همدان نو، در حوالی روستای قاسم آباد و شهرک مدنی کنونی، در سرپناه های ساده خشت و گلی و در فقر و بدبختی زندگی می کردند.
?فرار فخرالدین خسرو شاه از برابر مغول به مشروعیت خاندان علاءالدوله های علوی همدان پایان داد و پس از آن دیگر نشانی از آنان در منابع تاریخی نیامده است که نشانگر فرجام عبرت آموز آن خاندان است.

?http://t.me/hamedanica43babakrezapoor

11 months, 3 weeks ago

?عارف قزوینی: بخش سوم
??عارف به سال ۱۳۰۵ خورشیدی به دعوت دوستی به بروجرد رفت تا شرح احوال دوره آزادی‌خواهی و مشروطیت خود را بنویسد. اما از آن شهر بر اثر مسموم‌کردن یکی از سگ هایش و نشر شایعه دفن سگ در یک امامزاده گریخت و به اراک پناه برد. اما در اراک هم او را راحت نگذاشتند. چنان که خود وی نویسد:

?بعد می‌گویند این ننگ [مقصود خود عارف است] بسته نباید در خاک قبر بماند، ای داد، بی داد! حقیقتاً ای داد، بی داد؛ الان ده، پانزده سال است شب و روز ورد زبان من این شده‌است که بگویم ای داد، بیداد.
?چنین‌ به نظر می رسد که در پس این غوغا و شایعه سازی ها سر انگشتان ماموران نظمیه رضاشاهی در کار بوده باشد که از راه و روش آزادیخواهانه عارف ناخشنود بودند. سپس بیماری او شدت و حنجره‌اش گرفت و از خواندن بازماند و از معالجه ناتوان:

?آیا به که می‌شود گفت که سینه من گرفت و من استطاعت معالجه آن را نداشتم تا این که به کلی از بین رفت.
?سرانجام عارف در سال ۱۳۰۷ خورشیدی برای درمان، نزد دکتر میرزا مهدی خان بدیع الحکماء به همدان رفت ولی برای همیشه در آن جا ماند. عارف در همدان بیمار، رنج‌ دیده و مایوس بود و از همه به‌جز اندک‌دوستانی یک‌دل و صمیمی کناره گرفت و انسان‌ها را شیطان و دروغگو می‌نامید. او از دشمنی اهل روزگار چنین شِکوه می‌کند:

?آخر این چه بدبختی بود که دامن گیر من شده‌است. فرمانفرما با من بد، سلیمان میرزا بد، قوام السلطنه  بد، تقی زاده هم بد، نصرت الدوله بد، ملک الشعرا بد، مرتجع و آزادی‌ خواه هر دو دشمن، من از هر طرف هدف تیر کینه خواهی شده ام.?در این دوره بدبینی، سوءظن، واکنش‌های عصبی و پرخاشگرانه که با حساسیت و صداقت بسیار درآمیخته بود پایه شخصیت و مواجهه عارف با دیگران را شکل می‌داد؛ هم از این روست که دوستی‌‌ها و دشمنی‌های عارف گذرا و متزلزل بود و موجبات انزوا و مردم‌گریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم می‌آورد.
?عارف باقی‌مانده عمر را در خانه‌ای اجاره‌ای در روستای دره مرادبیک به صورت تبعیدی خود خواسته زندگی کرد؛ در حالی که تمام دارایی او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. او در سال‌های پایانی با فقر دست به گریبان بود و اگرچه دوستان دور و نزدیک به او کمک می‌کردند این امر به روح آزاده عارف آسیب می‌زد و او را شرمنده می‌ساخت.
?عارف درباره روزهای تنهایی خود نویسد:

?حالا که هنگام زوال آفتاب عمر است و پایان روزگار به غفلت گذراندهٔ زندگانی است؛ که تازه دانسته‌ام تنها دوستان من این دوتا سگ هستند که معنی وفا و محبت و دوستی را در آن‌ها دریافته‌ام.?در سال ۱۳۰۸ خورشیدی عارف سر مکاتبه با زرتشتیان هند را باز کرد و برخی پژوهش‌های خود را برای سَر دین شاه پارسی به‌ هند فرستاد. زرتشتیان او را به هند دعوت کردند اما پاسخ رد داد و دیری نگذشت که از کرده خود پشیمان شد.
?سرانجام عارف در روز دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۱۲ در حالی که ۵۳ سال داشت درگذشت. او پس از ۱۰ روز بیماری سخت به کمک جیران، پرستار پیرش خود را به کنار پنجره کشاند تا آفتاب و آسمان میهنش را ببیند و او پس از دیدن آفتاب این شعر را زمزمه کرد:

ستایش مر آن ایزد تابناک
که پاک آمدم پاک رفتم به خاک

?سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد.

?نمونه شعر:

از چشم بشد نور و ز تن تاب و توانم
ای مرگ بیا از غم هستی برهانم
چشمم به ره توست بیا سوی من ای مرگ
داری ز چه تردید که پیرم ، نه جوانم
سرگشته و فرسوده به کوه و در و دشتم
گه مشهد و گه در ری و گه در همدانم
یک باره زمین گیر شدم ، بال و پرم سوخت
تا آتش عشق وطن افتاد به جانم
چون دور وثوق است و قوام است از این رو
با دوله و با سلطنه خواهم که نمانم
عارف نکشد بار فراق کلنل را
زآنست که من در پی آن دوست روانم

?https://t.me/hamedanica43babakrezapoor

We recommend to visit

⏺️ لینکدونی اصلی ⏺️

✡️ با بزرگترین لینکدونی تلگرام در کانال و گروه مورد علاقـه خود عضو شوید ✡️

☜جهت تبلیغات

✅تبلیغ هزینه ای ارزان :
@linkdoniV

?قویترین ربات ضد لینک رایگان بدون تبلیغ? :

? @SlarkBotss


...

Last updated 1 year, 4 months ago

🔻 سفارش تبلیــغات :


👉 t.me/Tab_Com
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.

.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

.
.
.
.
.
تمامى مطالب معتبر هستند و اگر مطلبى صحتش زير سوال برود اطلاع رسانى خواهد شد

Last updated 1 month ago

بزرگ ترین کانال رفاقت در تلگرام

تبلیغات نداریم 👌

ارتباط با ما : @Hi_rex2

Last updated 1 month, 2 weeks ago