نشر مضمون

Description
⁦®️⁩ نشر مضمون

🌐www.mazmoon.com

📧[email protected]

تماس با ما از طریق تلگرام:
@Mazmoon

📚مراکز پخش:

🔹درسا
📞(21) 66466959

🔹پیام امروز
📞(21) 66486535
We recommend to visit

🟠 تعرفه تبلیغات:
https://t.me/ads_tube

Last updated 1 month, 2 weeks ago

زکات علم نشر آن است

آموزش های حوزه دیجیتال

$AMOR | @AMOR_Announcements

YouTube | https://bit.ly/41uiYp1

Chat : @iOSF1_Group_chat

Last updated 2 months, 4 weeks ago

الإعلامي طاهر العمر
صحفي سوري

Last updated 2 months, 2 weeks ago

4 weeks ago
1 month, 1 week ago

🔸

رواج اصطلاحات نخراشیده‌ای مانند «عطر پوشیدن» و «ویزا شدن» و «کات کردن» را نباید در شمار تحولات زبانی منظور کرد؛ زیرا در یک بستر طبیعی و تاریخی و تدریجی رخ نداده، بلکه پیامد هجوم فرهنگی و رسانه‌ای یک طبقهٔ اجتماعی محدود اما قدرتمند است که در همهٔ عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، هویت ملّی و مستقل ایرانیان را هدف گرفته است.

🔸نه‌تنها کنشگران فرهنگی، بلکه یکایک ایرانیان موظفند در برابر این هجوم پایداری کنند.

🆔@MazmoonBooks

1 month, 1 week ago

🎓 باور می‌کنید ابن‌سینا واژۀ «دانشجو» را به کار برده‌است؟

🖌 جالب است که وقتی دانشگاه تهران تأسیس شد برخی استادان به کاربرد واژه‌های دانشگاه و دانشکده و دانش‌سرا و دانش‌آموز و بسیاری واژه‌های دیگر معترض بودند و بر این عقیده بودند که این‌ها هرگز جا نخواهند افتاد... .

#فرهنگستان #فرهنگستان_ایران #فرهنگستان_اول #دانشگاه_تهران

2 months, 1 week ago
2 months, 1 week ago

⚠️

از مخاطبان ارجمندی که اقدام به خرید مستقیم (با امکان ارسال رایگان) می‌کنند خواهشمندیم هنگام سفارش، اطلاعات زیر را برای ما ارسال کنند:

?عنوان کتاب/کتاب‌های درخواستی

?تعداد نسخه‌های مورد نیاز

?وضعیت عضویت در کانال تلگرام برای بهره‌مندی از تخفیف

?نشانی دقیق شامل شهر، معابر اصلی و فرعی، پلاک ساختمان، شمارهٔ واحد

? کدپستی ده‌رقمی

? شماره همراه به‌منظور درج در سامانهٔ پست

?همراهی شما مایهٔ دلگرمی و مباهات ماست.

?@MazmoonBooks

2 months, 1 week ago

?

دربارهٔ خاستگاه فعل مستمر (مانندِ دارم می‌آیم)

✍? فرهاد قربان‌زاده

برخلاف آنچه در فرهنگ‌ها و کتاب‌های دستوری آمده، فعل مستمر در اصل ربطی به فعل داشتن ندارد و صورت تحول‌یافتهٔ حرف اضافهٔ در است. وقتی می‌گوییم «دارم می‌آیم» یعنی «در عمل آمدن هستم». این ساخت از فارسی تهرانی کهن (که امروز منسوخ شده) به فارسی تهرانی معاصر راه یافته و در متن‌های کهن شاهدی ندارد. یعنی از زبان زیرین به زبان زبرین رسیده. در گویش‌های دامنهٔ البرز، مانند گیلکی و مازندرانی و تالشی و گویش‌های قصران و شمیرانات و برخی زبان‌ها و گویش‌های ایرانیِ دیگر هم کاربرد دارد. رفته‌رفته چون پنداشته‌اند این همان فعل داشتن است، از روی فعل حال (یعنی مثلاً دارم) فعل گذشته (یعنی مثلاً داشتم) را هم ساخته‌اند. شایع است که می‌گویند ریشهٔ این فعل مشخص نیست. در کتاب‌های دستوری هم به ریشهٔ این فعل اشاره نشده‌است.

چنان‌که دیگران هم گفته‌اند، نمود مستمر به‌ویژه برای تأکید بر استمرار بیشتر به کار می‌رود. در نوشتار اگر تأکیدی در کار نباشد، گاه می‌توان آن را حذف کرد: داری چی می‌خوری؟ > چی می‌خوری؟

?? خواهش فروتنانه و برادرانه: چون این دیدگاه در جایی گفته نشده و حاصل پژوهش‌های شخصی نگارنده است، آن را بدون ذکر منبع در جایی نقل نفرمایید. اگر فرصتی پیدا کنم، نظرم را مفصّل‌تر خواهم نوشت.
? ۱۴۰۳/۱۰/۱۶

?منبع:
@azvirayesh

?@MazmoonBooks

4 months, 3 weeks ago
5 months ago

?

▪️هشتادوپنج سال پیش در چنین روزی، محمد فرخی یزدی، شاعر و روزنامه‌نگار مردمی و آزاده، در زندان قصر کشته شد.

?بی‌مناسبت نیست یکی از سروده‌های او را بازخوانی کنیم:

خوش آن‌که در طریق عدالت قدم زنیم
با این مرام در همه عالم، علم زنیم

این شکل زندگی نبود قابل دوام
خوب است این طریقهٔ بد را به هم زنیم

قانون عادلانه‌تر از این کنیم وضع
آن‌گاه بر تمام قوانین قلم زنیم

دست صفا دهیم به معمار عدل و داد
پا بر سر عوالم جور و ستم زنیم

چون جنگ خلق بر سر دینار و درهم است
باید به‌جای سکه چکش بر درم زنیم

دنیا چو شد بهشت برین زین تبدلات
ما از نشاط طعنه به باغ ارم زنیم

ما را چو فرخی همه خوانند تندرو
روزی گر از حقایق ناگفته دم زنیم

?@MazmoonBooks

5 months, 1 week ago

☝️?

یادآوری به دوستانی که این روزها در پیامک‌ها و نوشته‌ها و فرسته‌های خود در شبکه‌های اجتماعی، از این فرمایش مشهور امام حسین(ع) استفاده می‌کنند:

هیهات منا الذلة
هیهات من الذلة

مِنّا در عربی یعنی «از ما»، و مِن یعنی «از». بنابراین نگارش جملهٔ نخست درست است:

هیهات منا الذلة!

?@MazmoonBooks

7 months, 3 weeks ago

?

نقل است که احمد گفت: «جمله خلق را دیدم که چون گاو و خر از یکی آخور علف می‌خوردند.»

یکی گفت: «خواجه! پس تو کجا بودی؟»

گفت: «من نیز با ایشان بودم. اما فرق آن بود که ایشان می‌خوردند و می‌خندیدند و بر هم می‌جستند و می‌ندانستند و من می‌خوردم و می‌گریستم و سر بر زانو نهاده بودم و می‌دانستم.»

? تذکرةالاولیا، ذکر احمد خضرویه

?@MazmoonBooks

We recommend to visit

🟠 تعرفه تبلیغات:
https://t.me/ads_tube

Last updated 1 month, 2 weeks ago

زکات علم نشر آن است

آموزش های حوزه دیجیتال

$AMOR | @AMOR_Announcements

YouTube | https://bit.ly/41uiYp1

Chat : @iOSF1_Group_chat

Last updated 2 months, 4 weeks ago

الإعلامي طاهر العمر
صحفي سوري

Last updated 2 months, 2 weeks ago