The Gold Room

Description
G-old 🍷

all work and no play makes Jack a dull boy 🪓

https://t.me/BChatBot?start=sc-cff316e9bd
Advertising
We recommend to visit

News and announcements of the library. No books here.
??Official Chinese channel: t.me/zlib_china_official
? https://singlelogin.re
https://en.wikipedia.org/wiki/Z-Library
? https://twitter.com/Z_Lib_official
? https://mastodon.social/@Z_Lib_official

Last updated 3 months, 4 weeks ago

Intel slava is a Russian News aggregator who covers Conflicts/Geopolitics and urgent news from around the world.

For paid promotions and feedback contact us at: @CEOofBelarus

Last updated 1 month ago

?Welcome to the best book channel of Telegram.

✨Buy ads: https://telega.io/c/BooksHub25

✨Contact admin ➠ @Bookshub_contact_bot

✨ Off Topic Community➠ @BooksHubCommunity

✨ Copyright Disclaimer➠ https://telegra.ph/LEGAL-COPYRIGHT-DISCLAIMER-09-18

9 months, 1 week ago

تو را از مگسان زهرآگین به‌ستوه می‌بینم و می‌بینم زخم‌های خون‌آلوده را بر صد جای تن‌ات. اما غرور ات از خشم گرفتن نیز پروا دارد.
آنان با بی‌گناهی تمام از تو خون می‌طلبند. روان‌های بی‌خون‌شان تشنهٔ خون است. ازین‌رو با بی‌گناهی تمام نیش می‌زنند.
اما، تو ای ژرف، رنج‌ات از زخم‌های خُرد نیز بس ژرف است و هنوز بهبود نیافته، باز همان کرم زهرآگین بر دست‌ات می‌خزد.
مغرور‌تر از آنی که به کشتن این ریزه‌خواران دست یازی. اما بپای که سرنوشت‌ات بر تافتنِ همهٔ بیدادهای زهرآگین‌شان نشود!
با ستایش‌هاشان نیز وِز-وِز‌کنان گِرد ات می‌گردند. اما ستایشگری‌شان نیز پیله کردن است و بس. می‌خواهند به پوست و خون‌ات نزدیک باشند.
تو را می‌ستایند همچون خدایی يا شیطانی. نزد ات لابه می‌کنند، چنان‌که نزد خدایی يا شیطانی. از این چه سود! اینان ستایشگران‌اند و لابه‌گران و دیگر هیچ.
بسا مهربانانه به نزد تو می‌آیند. اما این همانا زیرکی ترسویان است. آری، ترسویان زیرک‌اند!
با روان‌های تنگ‌شان به تو بسیار می‌اندیشند و همواره از تو اندیشناک‌اند! سرانجامِ اندیشیدنِ بسیار به هرچیز اندیشناکی‌ست!
تو را به‌خاطر تمام فضیلت‌هایت کیفر می‌دهند و آنچه بر تو می‌بخشایند تنها لغزش‌های توست.
از آنجا که مهربانی و دادگر، می‌گویی: «گناه‌شان چیست اگر که زندگی‌شان کوچک است!» اما روان تنگ‌شان می‌اندیشد که «هر زندگیِ بزرگ گناه است.»
چون با ایشان مهربان باشی نیز خود را خوارشده می‌بینند و خوش‌رفتاری‌ات را با بدرفتاری نهانی پاسخ می‌گویند.
غرورِ خاموش‌ات ایشان را ناخوشایند است. و هرگاه چندان فروتن باشی که سبک جلوه کنی، شاد خواهند شد.
با شناختن هر چیزی در کسی، آن چیز را در او شعله‌ور می‌کنیم. پس، از خُردان بپرهیز!
در برابر ات خود را کوچک می‌بینند و پَستی‌شان در کینِ نهانِ‌شان به تو کورسو می‌زند و می‌تابد.
ندیدی که بسا‌هنگام چون نزدیک‌شان می‌شدی چگونه دَم در می‌کشیدند و نیروشان چون دود آتشِ میرنده ترکِ‌شان می‌گفت؟
آری، دوست من، تو همسایگان خویش را مایهٔ عذابِ وجدانی، زیرا شایستهٔ تو نیستند. ازین‌رو از تو بیزار اند و آرزومندِ مکیدنِ خونِ تو اند.
همسایگان‌ات همیشه مگسان زهرآگین خواهند بود و آنچه در تو بزرگ است، همان بایدِشان زهرآگین‌تر و هرچه‌ مگس‌وار‌تر کند.
بگریز، دوست من، به تنهایی‌ات بگریز! بدان‌جا که بادی تند و خنک وزان است! سرنوشت تو مگس تاراندن نیست.

[ فردریش نیچه – چنین گفت زرتشت: دربارهٔ مگسان بازار ]

9 months, 1 week ago

بگریز، دوست من. به تنهایی‌ات بگریز! تو را از بانگ بزرگ‌مردان کَر و از نیش خُردان زخمگین می‌بینم.
جنگل و خرسنگ نیک می‌دانند که با تو چگونه خاموش باید بود. دگربار چُنان درختی باش که دوست‌اش می‌داری؛ همان درخت شاخه‌گستری که آرام و نیوشا بر دریا خمیده است.
پایان تنهایی آغاز بازار است؛ و آنجا که بازار آغاز می‌شود، همچنین آغاز هیاهوی بازیگران بزرگ است و وِز-وِز مگسان زهرآگین.
در جهان بهترین چیز‌ها را نیز ارجی نیست تا آنکه نخست‌ کسی آنها را به نمایش گذارد. مردم این نمایشگران را «مردان بزرگ» می‌خوانند.
مردم از بزرگی، یعنی از آفرینندگی، چیزی چندان نمی‌دانند. اما کششی‌ست ایشان را به نمایشگران و بازیگران چیز‌های بزرگ.
جهان، گِردِ پایه‌گذاران ارزش‌های نو می‌گردد: با گردشی ناپیدا. اما مردم و نام، گِردِ نمایشگران می‌گردند: چنین است «راه و رسم جهان.»
نمایشگر را جانی‌ست؛ اما جانی نه چندان باوجدان. ایمان او همواره به چیزی‌ست که بیش از همه دیگران را وادار به ایمان آوردن به آن می‌کند — ایمان به خویشتنِ خویش!
فردا او را ایمانی تازه است و پس‌فردا ایمانی تازه‌تر. او، همچون مردم، حسی تند دارد و حال و هوایی گردنده.
در نظرش وارونه کردن یعنی دلیل آوردن و عقل مردم را دزدیدن، یعنی باوراندن. و خون نزد او بهین حجت است.
حقیقتی را که جز به گوش‌های تیز راه نیابد، دروغ می‌خواند و یاوه. همانا که او تنها به خدایانی ایمان دارد که در جهان غوغا برپا می‌کنند!
پُر است بازار از دلقکان باوقار. و ملت از مردان بزرگ خویش بر خویش می‌بالد! اینان برای او خداوندگاران این دَم اند.
اما دَم بر ایشان زور می‌آورد و آنان بر تو زور می‌آورند و از تو نیز «آری» یا «نه» می‌طلبند. وای بر تو که می‌خواهی کُرسی‌ات را میان «باد» و  «مباد» بگذاری!
ای عاشق حقیقت، بر این مطلق‌خواهان زور‌آور رشک مَوَرز! [شاهبازِ] حقیقت هرگز بر ساعِدِ هیچ مطلق‌خواه ننشسته است.
ازین ناگهانیان به پناهگاه خویش بازگرد. تنها در بازار است که با «آری؟» یا «نه؟» [ناگهان] بر انسان می‌تازند.
چاه‌های ژرف همه کُند درمی‌یابند. می‌باید دیری منتظر مانند تا بدانند چه به ژرفناشان فرو‌افتاده است.
کار‌های بزرگ را همه دور از بازار و نام‌آوری کرده‌اند. پایه‌گذارانِ ارزش‌های نو همیشه دور از بازار و نام‌آوری زیسته‌اند.
بگریز، دوست من، به تنهایی‌ات بگریز! تو را از مگسان زهرآگین، زخمگین می‌بینم. بگریز بدان‌جا که باد تند و خنک وزان است.
به تنهایی‌ات بگریز! به خُردان و بیچارگان بس نزدیک زیسته‌ای. از کینِ پنهان‌شان بگریز! آنان در برابر تو سراپا کین‌اند و بس.
بیش ازین برای راندن‌شان دست میاز! آنان بسیار اند و سرنوشت تو مگس تاراندن نیست.
این خُردان و بیچارگان بسیار اند و ای‌بسا بناهای سرفراز که از چکه‌های باران و [رویشِ] گیاهان هرزه از پای درآمده‌اند.
سنگ نیستی، اما چکه‌های بسیار تو را سُفته اند و همچنان چکه‌های بسیار دیگر تو را از هم خواهند درید.

[ فردریش نیچه – چنین گفت زرتشت: دربارهٔ مگسان بازار ]

9 months, 1 week ago
9 months, 1 week ago
9 months, 1 week ago
*****©***** [**Unknown photographer**](https://t.me/musicandeternity/5574) **– A Russian …

*© Unknown photographer *– A Russian soldier playing an abandoned piano, Chechnya, 1994-95. [+]

9 months, 1 week ago

Bach: Violin Partita No. 2 in D Minor, BWV 1004: V. Chaconne – Arr. Busoni for Piano – [+] – @musicandeternity

9 months, 1 week ago

Anatoly Lyadov: 3 Preludes Op. 57: No. 1 in D-Flat Major – @musicandeternity

9 months, 1 week ago
**After Tchaikovsky**

After Tchaikovsky

9 months, 1 week ago
*****©*** Dmitry Baltermants – Soviet Red …

*© Dmitry Baltermants – Soviet Red Army Soldiers [Soldier playing Tchaikovsky], Germany, 1945.*

9 months, 1 week ago

Tchaikovsky:6 Pieces, Op. 19, TH 133: No. 4, Nocturne – @musicandeternity

We recommend to visit

News and announcements of the library. No books here.
??Official Chinese channel: t.me/zlib_china_official
? https://singlelogin.re
https://en.wikipedia.org/wiki/Z-Library
? https://twitter.com/Z_Lib_official
? https://mastodon.social/@Z_Lib_official

Last updated 3 months, 4 weeks ago

Intel slava is a Russian News aggregator who covers Conflicts/Geopolitics and urgent news from around the world.

For paid promotions and feedback contact us at: @CEOofBelarus

Last updated 1 month ago

?Welcome to the best book channel of Telegram.

✨Buy ads: https://telega.io/c/BooksHub25

✨Contact admin ➠ @Bookshub_contact_bot

✨ Off Topic Community➠ @BooksHubCommunity

✨ Copyright Disclaimer➠ https://telegra.ph/LEGAL-COPYRIGHT-DISCLAIMER-09-18