[ اَبُوتُرآب... ]

Description
تراوشات ذهنی یک انسانِ در مسیر...


https://t.me/HarfinoBot?start=3b0609a5653a42
Advertising
We recommend to visit

https://undress.vip

Tg support - @moneyit2022

Last updated 9 months, 2 weeks ago

Design channel: https://t.me/mirdesigner

Instagram: https://www.instagram.com/mirdesigner_?igsh=MTZ1bHh6dGtwdHp1dQ==

Chat: @red_modelschat

Last updated 1 week, 4 days ago

https://t.me/mohsen_firooziyan

Last updated 6 months, 1 week ago

7 months, 3 weeks ago
تولدت برای منی که همیشه هرچی …

تولدت برای منی که همیشه هرچی شد به همه گفتم میرم پیش خواهر بزرگم، حلش می‌کنه‌ و واقعا حل کردی،خیلی مبارکه...دور وجود نازنین و مهربونت بگردم آبجی بزرگهتولدت مبارک اهل زمین و آسمون:)

7 months, 3 weeks ago
[ اَبُوتُرآب... ]
7 months, 3 weeks ago

سلام و نور، دوستان این سلسله بخش‌های یهودشناسی رو مطالعه بفرمایید تا ان‌شاءالله بریم سراغ پروتکل‌های ۲۴ گانه‌ی یهود و تلمود?

8 months ago

#اسلام‌و‌یهود
#بخش‌چهارم
#یهود‌شناسی

ماجرای سوزناک شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

اتفاقات پس از شهادت تازمان ظهور امام‌زمان ارواحنا ‌فداه با پرچمداری زعیمان شیعه...

https://t.me/yahassan

8 months ago

#اسلام‌و‌یهود
#بخش‌سوم
#یهود‌شناسی

ماجرای غدیر و بیعت با پیامبراکرم

چرا اولین بیعت‌کننده با‌امیرالمومنین در غدیر، ابوبکر بود؟!

? ما در جهانی زندگی می‌کنیم که اگر زیرک نباشیم، دشمن، ما را نابود خواهد کرد...

https://t.me/yahassan

8 months ago

منتظر قسمت سومید؟ :)))

8 months, 1 week ago
[ اَبُوتُرآب... ]
8 months, 1 week ago
[ اَبُوتُرآب... ]
8 months, 1 week ago
[ اَبُوتُرآب... ]
10 months, 3 weeks ago

?| حتما #بخونید
(جهت جلا دادن به روح و روان های خسته.)
سالروز فتحِ قلعه‌ی خیبر به دستانِ خیبرگشایِ
حضرتِ امیرالمؤمنین؛ مرتضی علی.
?*

خیبر فتح نمی‌شد. ابوبکر و عمر بن خطاب که هرکدام مأمورِ فتح قلعه شدند، یکی پس از دیگری شکست می‌خوردند و فرار می‌کردند. این خبر به رسول خدا رسید. بسیار ناراحت شد و گفت: فردا این پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و رسول، او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد! هجوم کننده است و فرار کننده نیست، از حمله برنمی‌گردد تا خدا به دست او قلعه را فتح کند! حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، برای این کار انتخاب شد!
دژهای هفتگانه خیبر نام‌های مختلفی داشتند. هنگامی که امیرالمؤمنین از سوی پیامبر مأمور شد که دژهای آن را بگشاید، زره محکمی بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود؛ ذوالفقار را حمایل فرمود. سپس با شهامت به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست او داده بود در نزدیکی خیبر بر زمین نهاد. در این لحظه در خیبر باز شد و دلاوران یهود از آن بیرون ریختند. نخست برادرِ مَرحَبِ یهودی که «حارث» نام داشت جلو آمد. نعره او چنان مهیب بود که سربازانی که پشت سر حضرت بودند بی اختیار عقب رفتند، ولی حضرت مانند کوه برجای ماند. لحظه ای نگذشت که جسد حارث به روی خاک افتاد. مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین کرد. او برای گرفتن انتقامِ برادر در حالی که زره بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده بود بر سر داشت، جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب با خواندن اشعاری چنین گفت: «در و دیوار خیبر گواهی می‌دهد که من مرحبم! قهرمانی مجهز با سلاح جنگی! اگر روزگار پیروز است من نیز پیروزم.» امیرالمؤمنین نیز با خواندن اشعاری خود را چنین معرفی کرد: «من هم همان کسی هستم که مادرم مرا حیدر خوانده! مردِ دلاور و شیرِ بیشه ها هستم. بازوان قوی و گردن نیرومند دارم. در میدان نبرد مانند شیر بیشه ها صاحبِ منظری مهیب هستم!» رجزهای دو قهرمان پایان یافت. صدای ضربات شمشیر و نیزه های دو قهرمان اسلام و یهود، وحشت عجیبی در دل ناظران پدید آورد. ناگهان شمشیر بُرنده و کوبنده‌ی قهرمانِ اسلام بر فرق مَرحب فرود آمد و سپر و کلاهخود و سنگ و سر را دو نیم ساخت! این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخی از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار نهاده، به قلعه پناهنده شدند! علی یهودیانِ فراری را تا درِ قلعه تعقیب کرد. در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سر علی زد و سپر از دست وی افتاد. علی علیه السلام فورا به سوی درِ قلعه گردید و آنرا از جای خود کند و تا پایان کارزار به جای سِپر به کار برد! پس از آنکه آن را بر زمین افکند، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام سعی کردند آن در را از این رو به آن رو کنند ولی نتوانستند! درِ قلعه از سنگ و طول آن دو متر و پهنایِ آن یک متر بود!

اما حضرت امیرالمؤمنین خود ماجرای کندن درِ قلعه‌ی خیبر را چنین نقل می‌کند: «من در خیبر را از جا کندم و به جای سِپر از آن استفاده کردم. مردی پرسید سنگینی اش چقدر بود؟! گفتم به اندازه‌ی سنگینی سپر خودم! من آن در را با نیروی بشری از جا نکندم، بلکه در پرتویِ نیروی خداداد، و با ایمانی راسخ به روز بازپسین چنین کردم..»

خیبر چو به دستان علی کنده شد از جا
دیوار به در گفت علیاً ولی الله ..

We recommend to visit

https://undress.vip

Tg support - @moneyit2022

Last updated 9 months, 2 weeks ago

Design channel: https://t.me/mirdesigner

Instagram: https://www.instagram.com/mirdesigner_?igsh=MTZ1bHh6dGtwdHp1dQ==

Chat: @red_modelschat

Last updated 1 week, 4 days ago

https://t.me/mohsen_firooziyan

Last updated 6 months, 1 week ago