✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
هر داستانی پایان را داراست لیک این داستان به نقش اثر انگشتان و چکههای قدح گردی از خونابهی خورشید نوشته شده بود و مرگ خاموشی خورشید، چندین میلیارد سال دیگر بود. شروع داستان ما با یک حرف بود و حال، پایان آن بی هیچ حرف.
مردم دیدهٔ ما، دیده نخواهد دیگر.
درد میگذرد، تحکیم عرب پارس ندارد هرگز.
دیری داغی گورمیسن.
Check. 11/18
و اما سخن آخر. کسانی که جانشان در جستجوی حقیقته به هیچ عنوان قانع نمیشوند نه با تهدیدی نه با تطمیعی.
نیچه میگوید “در مورد من غریزه صادق است. من زیاده کنجکاو و زیاده پرسشگرم تا به هر پاسخی اکتفا کنم.”
به طور کلی بر خلاف کانت عقیده داشت و میگفت کانت شرافت عقلانی ندارد، در حالی که کانت همواره تلاش میکرد تا متولیان امور دینی را از خودش راضی نگاه دارد. که اینها به کنار.
نیچه کسی بود که در دوران نوجوانی انجیل را میخواند به همین سبب والدیناش شوق و غبطهء طلبه مسیحی شدن نیچه را داشتند.
در کتاب چنین گفت زرتشت، نیچه میگوید: برادران شما را سوگند میدهم که به زمین وفادار بمانید، برادران! دوست میدارم آن کسی را که به غریزه احترام میگذارد. آگاه باشید هر آن کس که از وعده آسمانی سخن بگوید زهرپالای است.
نیچه کسی بود که تجربه مذهب را داشت، اما قانع نمیشد، او میگفت خداوند سطحیترین پاسخ و یک بیادبی به ما متفکران است. اوج ماجرا ممنوعیتی گذرا برماست.(اشاره به ممنوعیتی که مذهب و کلیسا گذاشته بود بر حقیقت)
همان ممنوعیتی که اصحاب دین میگفتند انجیل را همانگونه که فهمیدیم شما نیز باید آنطور بفهمید.
ممنوعیتی از نوع نباید بیندیشیم.
غرض از این سخنش این بود که کسانی که ادعای تفکر دارند چطور از نقد عقل به مذهب خدای مسیح میرسند؟
در برابر تو، چو مور بودم. بوسهی تو روی کتفهایم، بالهایی به جنس ابریشمی از تار و پود لبهایت بافت و من تو را چون الههای پرستیدم که تخم ذوق پرواز را در دلم کاشت. فراموش کرده بودم بالها به پای غروب زندگیام خواهند رویید و آن بوسههای ابریشمی با سموم رقصیده بودند.
من که گفته بودم برای تو خواهم مرد. تو با زندگی نکردن چه میکنی؟
این گیاه بیریشهی لبلاب نام، میخشکاند در آن عشق ظاهری، تن درخت پیچیده بر آن را. آنگونه که پیکرش در آغوشی بمیراند که افراطی از دوست داشتن، بهجای خون در تنش لبریز باشد.
با تمام این حال، چطور کسی جز من، رویش میشود و ریش گرو میگذارد که سندی باشد برای تو را دوست داشتن؟ من نفسهای تو را به آوای ارغنون میشناسم. مژههایت را نیز به ریسمانی که پلکهایت را در آغوشم به گونههایت میدوزد و سد میشود در راه اشک شیرینت و گل نگاری روی صورت سرخت.
تو را نقاشی میکنم؛ روی بام نشستی و سایهی همان درخت خشکیده روی تنت قامت انداخته. پوست گردوها را میشکنی و مغزش را میخوری. آشناست. نه به چشمهایم، به دلهایم که با همان دستانت پوستهی سخت ورودش را شکستی و نیازمند عشق و آغوش رهایشان کردی.
من همۀ دوست و آشناهام را در یک خواب آشفته شناختم.
مثل اینکه آدم ساعتهای دراز از بیابان خشک بی آب و علف میگذرد به امید اینکه یک نفر دنبالش است. اما همین که برمیگردد که دست او را بگیرد،
میبیند کسی نبود!
بعد میلغزد و توی چالهای که تا آن وقت ندیده میافتد.
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94