القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75
Last updated 1 year, 9 months ago
Last updated 3 months, 2 weeks ago
فردا صبح در راه رفتن به تمرین شاید یه ویس فاقد محتوا بگیرم برای اینجا. گفتم اگه خواستید نوتیف اینجا رو روشن کنید در جریان باشید.
🎼
بریم. دیر شده.
منتظرم بدهیامو بدم بعد عکسای رشت رو بذارم که طلبکارام نیان بالا سرم. هستیام به آتش کشیده شد توی آبان.
روز خوبی نیست.
میتونم بگم دیروز، پکیج خوب و کاملی بود.
صبحش با پونزده کیلومتری شروع شد که بهتر از پیشبینیم دویدم. اومدم خوابیدم و بعد رفتیم خونهی دیانا. پاستای گوجه خوردیم و چه پاستایی. واقعا خوب، پر سیر و با پنیر به اندازه. توی بالکن سیگار کشیدیم و یک فیلم بد دیدیم. فیلمی که اگر برگردم عقب نمیبینمش. ولی پکیج روز خوب و کافی بود. ممنون از دیانا، دوستانم و دویدن.
گفتن چون دیزاین به هیچجات نبود زیتونا به اون شکل در اومدن که بله، درسته.
کته انقدر زرد شده چون فاطمه گفت زردچوبه هم بزن خوبه. گفتم من نمیدانم چهقدر زردچوبه بزنم، مقدارش را باهاش چک کردم و ریختم و بعد از ده دقیقه با کتهای دو برابر زردتر از چیزی مواجه شدم که میخواستم. نکتهی مهم این است که در مزه و بوی کته تغییری ایجاد نشد یا حداقل من نفهمیدم. نرمی کتهاش همان چیزی بود که میخواستم و مقداری گوله شد که خب راستش من مشکلی ندارم. به علاوه اینکه خیلی تجربهی درست کردن چند چیز همزمان را ندارم و طبیعی بود مقداری برینم.
کبابتابهای اول قرار بود کباب لولهای باشد. نجف نوشته بود این کباب همان کبابتابه است منتهی باید قبل از گذاشتن در تابه دست در آب بزنید و مقداری گوشت، کمی کوچکتر از تخم مرغ بردارید و لولهاش کنید. لولهای به ضخامت و طول انگشت میانی. من هم دست در آب زدم و انگشت میانیام را روبروی گوشتها گرفتم و تلاش کردم با گوشت ورز داده شده چیزی شبیه آن در بیاورم ولی موفق نشدم. فکر کنم چون انگشت میانیام را رو به گوشتها گرفتم لجشان گرفت و به طور مستتر انگشت میانیشان را واردم کردند. خودم هم ناراحتم. من گوشت را دوست دارم. معتقدم نقرس در دلایل مرگم بر تصادف و سرطان مقدم است. در واقع رابطهام با گوشت چیزی فراتر از یک "گوشت را دوست دارم ساده است." فراتر و عمیقتر. برای همین نباید انگشت میانی را به طرفشان میگرفتم. به هر حال گوشتها شبیه انگشت میانی نشدند و مجبور شدم پهنشان کنم کف تابه. کبابها یک مقدار خوشنمک شدند. خوشنمک واقعی، نه که شور شوند و من بگویم خوشنمک. خوشنمک شدنشان هم به خاطر این بود که یک بار چشمی نمک ریختم و ورز دادم و حس کردم نمک کم است. دوباره هم همینکار را کردم و حس کردم کم است و برای بار سوم نمک ریختم. آن بار سوم را نباید میریختم. همیشه دیر دست میکشم. البته همیشه هم دیر دست نمیکشم. الان یادم افتاد خیلی اوقات بوده که حتی قبل از شروع تسلیم شدم. نمیدانم. نمک زیاد ریختی دیگر. دیر دست میکشم زود دست میکشمت چیست؟ کبابت را درست کن مرد.
در مجموع به چیزی که ساخته شد ۷ از ۱۰ را میدهم.
دستمو بریدم.
مادر مداد قرمز من کو،
کو لقمههای نان و پنیرم...
فصل دوم House Of Dragon و علیالخصوص قسمت آخرش برای من مثل میک اوت قبل از سکس بود. هوسم رو بیشتر کرد و حوالهم داد به دو سال دیگه، به معنای واقعی در وضعیتی برانگیخته بهم گفت خب بسه لباستو بپوش فعلا کارمون تمومه. متاسفم و علیالحساب این اینجا باشه.
القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75
Last updated 1 year, 9 months ago
Last updated 3 months, 2 weeks ago