علی: سپهر داداش حاضر شو بریم ساندچک دارم.
سپهر: حاجی بریم ساندچک چیکار کنیم؟
علی: چمیدونم بریم میکروفونو بکنم تو کو*نت.
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?
علی: سپهر داداش میگما.
علی سرشو میکنه توی گوشی و ادامه نمیده
سپهر: چیه چه مرگته ؟
علی: سکوت
سپهر: هووووی!
علی: ها..چی؟
سپهر: میگم چی میگی؟
علی: هیچی میخواستم بگم که.
سپهر: داداش گل کشیدی؟
علی: نه بابا چه ربطی.
سامی: چخبره اینجا دارین چی.
سپهر:
سپهر: وادافااااک؟
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?
اول متنو بخونید بعد عکسو ببینید :)
علی: وای وای واییییی!
ممدقمی: چتههه؟
علی: من چرا اینقدر سینگلم ؟
ممدقمی: چون اخلاقت گوهه.
علی با عصبانیت: کجای اخلاق من گوهه؟؟
ممدقمی:
علی: هوففف.
ممد: پاشو بریم یه کافه ای جایی حال و هوات عوض شه شایدم یکیو تور کردی.
علی: بریم بریم.
علی و ممد توی کافه درحال تماشای دوتا کفتر عاشق که پسره از دختره خواستگاری کرده و کل کافه دارن براشون دست میزنن:
علی: محمد میکشمت.
ممد:
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?
علی: بچه ها.
سعید: ها.
امیرحسین: چه مرگته باز؟
سهیل: خوابم میاد زود بگو.
علی: میگم نظرتون چیه یه دختر بیاریم تو اعضای بند؟
سهیل:
سهیل: زنم پارم میکنه نکن.
سعید: دختر بیاریم چی بشه ؟ میلاد همین الانش پول هتلمونو بزور میده دوتا اتاق میگیره خیاری پیش هم بخوابیم.
ممدقمی: راست میگه دیگه همین دیشب من و بهشاد پیش هم خوابیدیم کم مونده بود تو خواب مادر شم.
علی: خفه شید گوش کنید چی میگم.
امیرحسین: اصلا بند جا نداره خود توام اضافی ، دختر میخوای بیاری استیجو جارو کنه؟
علی: خفه، الان ما ۱۵ ساعته تو این اتوبوسیم.
سعید: خب.
علی: یه دختر میآوردیم حداقل.
علی ادامه حرفشو نمیگه
بهشاد: خجالت بکش.
علی: منحرف، منظورم اینه حداقل نصفتون دختر بودین اینقدر کنسرتام بوی لواط نمیداد.
ممدقمی: الان به من تیکه میندازی؟
علی:
سهیل:
بهشاد:
اصلا همشون:
علی: سعید تو دستشو بگیر من شلوارشو میکشم پایین بهشاد تو چک کن ببین دختره یا پسر!.
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?
علی: مامااااان.
خواهر علی از توی هال داد میزنه: مامان بابا رفتن خونه عمو عید دیدنی.
علی: باشه.
علی با تلفن صحبت میکنه: خب عشقم چخبر؟
+ قربونت برم من تو خوبی؟
علی: خوشگل من، میخوای واست بخونم؟
+ آره آره بخون.
علی: خیله خب.
علی شروع میکنه به گیتار زدن و خوندنِ دورترین نزدیک من
یهو خواهر علی درو با شتاب باز میکنه
خواهر علی: هوی!
علی: چته وحشی؟؟
خواهر علی: به اون سلیطه پشت تلفن بگو بره آهنگتو گوش بده دیگه چته نصف شبی دیرتیرین نیزدیک مین دیرتیرین نیزدیک مین میکنی واسش؟؟
علی:
علی: حیف خواهرمی وگرنه فحش مادر میدادم.
خواهر علی: اگه به مامان نگفتم یه آشی برات نپختم!
خواهر علی میدوعه سمت گوشیش توی هال که علی هم میدوعه دنبالش
علی: گوه خوردم نکننننن!!
خواهرعلی: رفیقتو واسم جور کن تا نگم!
علی:
علی: که رفیق منو میخوای؟ کدومش؟
خواهر علی: اوم..سامی..روش کراش دارم میدونی دیگه!
علی: رو سامی کراش داری؟
خواهرعلی: آره دیگه!
علی : خوبه زنگ بزن منم اینو به مامان بگم.
علی:
خواهرش:
خواهرش: صلح؟
علی: صلح.
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?
سپهر: علی عیدی بده.
علی: مگه چند سالمه؟؟
سپهر: هرچی هستی بزرگتری باید عیدی بدی.
سامی: راست میگه عیدی بده.
علی: خفه شو تو ، تو همسن منی.
سامی: نخیر چند ماه کوچیکترم، یالا عیدی بده.
سپهر: عیدیییی.
علی: چرا باید سال تحویل شما خونه من باشین؟؟؟
سپهر:
سامی:
علی: همین که امشب جا خواب دارین صدقه سر منه.
سپهر: تو همین که جا خواب داری صدقه سر باباته.
علی:
سامی:
علی: هرچی، من عیدی نمیدم.
سامی: سپهر زنگ بزن بابای علی.
سپهر: حله کدوم کارشو لو بدیم؟
سامی: اول از همه بگو که علی بخاطر خوانندگی اتاق خوابشو عایق صدا نزده بخاطر یچیز دیگس.
سپهر: مگه بخاطر چیه؟
سامی: سنت قد نمیده بعدا میفهمی.
علی:
علی: خدایا بسه دیگه.
~•~•~•~•~•~•
@yasinifun ?