کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2
لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost
تبلیغات:
@bass_musics_ad
پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics
آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2
Last updated 6 days, 4 hours ago
اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5
Last updated 1 month, 1 week ago
.
.
سلام؛ اگرچه که حافظ میگه یار وداع میکند، تاب وداع یار کو؟ فکر میکنم دیگه وقت خداحافظیه، ماهها بود که این خداحافظی رو عقب انداخته بودم، ولی الان وقت روبرو شدن باهاشه.
نمیدونم چطور تشکر کنم از شما که تو این یک سال(شاید هم بیشتر) کنارم بودید و لحظه های خوبی رو برام رقم زدید، همهی شما تا همیشه توی گوشه ای از قلبم جا دارید و هیچ چیزی این رو عوض نمیکنه، از تک تک دوستانم چه اینجا، چه گروه پتوس بازان، گروه فرندز و همون گروه که فرزان همیشه اسمای عجیب غریب روش میذاره، ممنونم که مدتی هرچند کوتاه من رو در جمعشون پذیرفتن و لحظه های خوب و گاها ناگوار رو گذروندیم.
فکر نمیکنم که تو جایگاهی باشم که پند و اندرز بدم؛ ولی میخوام تنها دستاورد توی ۲۴ سال زندگیم رو با شما که بخش مهمی رو توی زندگیم داشتید درمیون بذارم، خوب زندگی کنید، فیلم های خوب ببینید، آهنگ های خوب گوش بدید، کتاب های خوب بخونید، سالم زندگی کنید و نذارید کسی به کس دیگهای که نیستید تبدیلتون کنه، از ریسک نترسید، از تجربه کردن نترسید، آزاده باشید و آزاد زندگی کنید.❤
00:00:00"
تولد سینا کوچولومون مبارک باشه??
Where is he?
سینا مثل کارنامه ی اول دبستانم می مونه… آخه از پایین تا بالا “خیلی خوب” عه
برای چی زندهام؟ چقدر موفقیت کافیه؟ توی کدوم نقطه دیگه نجات پیدا کردم؟ اینو با هر درجا زدن از خودت میپرسی؛ با هر ملال تکراری و با هر اضطراب دوبارهای، اونایی که اسب پرورش میدن قلق هایی دارن، یکیش اینه که سوارکار همینجور که روی اسب نشسته با تفنگ شلیک میکنه، اسب میترسه، رم میکنه، دور خودش میچرخه، بعد اسب سوار تفنگ رو نزدیک دماغ اسب میبره تا بوش کنه، بوی گوگرد رو، وقتی آروم شد دوباره شلیک میکنه، اینبار هم اسب میترسه و دست و پا میزنه، باز تفنگ رو نزدیک صورتش میبره، دوباره همون بوی گوگرد، دفعهی سوم که شلیک میکنه اسب باز از جا میپره، اما دیگه دست و پاش رو گم نمیکنه، توی مسیر میمونه، میدونه همون قبلیه، کلوئی ژائه توی دومین فیلمش کنار همهی این تصاویر قصهی سوارکاری رو میگه که بخاطر شکستگی جمجمهش دیگه نمیتونه سوارکاری کنه، از بد روزگار اسبی که پرورشش میداده توی سیم خاردار گیر میکنه و به پاش لطمه میزنه، اسبه و دویدنش، دیگه چارهای نمیمونه جز اینکه خلاصش کنن، دم غروب به خواهرش، به هم صحبت واقعیش میگه لیلی، این بلایی که سر من اومده سر هر اسبی اومده بود باید میکشتنش، اما خواهر حواسش به این حرفا نیست، اون داره با خورشید حرف میزنه، میگه خداحافظ خورشید، فردا صبح میبینمت، و وقتی سوارکار قصه به خواهرش نگاه میکنه فقط یه چیز به زبونش میاد، مواظبتم لیلی، مواظبتم. کسی چه میدونه؟ شاید تمام عمر سوال رو اشتباهی پرسیدم، شاید موضوع این نیست که برای «چی» زندهام، شاید باید پرسید برای «کی» زندهام؟ تا وقتی هنوز آشنایی هست همهی ترس ها همون قبلیه.
کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2
لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost
تبلیغات:
@bass_musics_ad
پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics
آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2
Last updated 6 days, 4 hours ago
اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5
Last updated 1 month, 1 week ago