" ببخشید اگه پادکست هام اعتیاد آوره "
تعرفه تبلیغات: @radiosmoking
Last updated 2 years, 8 months ago
Канал находится в топе жца на 6 месте🔥
🌈Предложка @opmanicure_bot 👈🏻
По всем вопросам @docu_lui (оплата)
Менеджер: @Maksim_rek0 @aleksander_manager
Last updated 2 weeks, 3 days ago
Команда 3d Oasis приветствует Вас!🌴
Здесь вы найдёте:
🔸3dsMax
🔸Corona
🔸Vray
🔸Blender
🔸Курсы
DMCA: если Вы считаете, что здесь могут использоваться объекты вашей интеллектуальной собственности, контакты для связи @Oasis3d_bot
@Oasis3bot - реклама/ads
Last updated 4 days, 8 hours ago
یسریام جنبهی رابطهی جدی رو ندارن
باید دم دستیِ این و اون باشن 😀🤞🏻
از همان دستی که دادی بیگُمان خواهی گرفت
ترکههایت را بزن چوبِ خُدا هم میرسد..
- احمد سلمانی
چقد خوشحال میشم وقتی یکیو میذارم کنار و زمان بهم ثابت میکنه که بهترین کارو کردم
آدمی که به چیزی یا کسی وابسته اس بعد مدتی که از سمت معشوقِ اش رها شد یا تصمیم بر رها کردن گرفت میتونه آروم آروم باهاش کنار با نبودش یا حتی آدمی که دلبسته اس ، وابسته نه دلبسته ! رها بشه یا بخواد رها کنه سخته براش خیلی سخت تر از یه آدمیِ که به وابستگی دچار شده ، بخواد انجامش بده عمل رها کردن و اما بازم کنار میاد در واقع شاید وانمود میکنه که کنار اومده باهاش اما من ؛ من نه وابسته تو بودم نه حتی دلبسته ی تو ، تو توی وجود من حل شده بودی و رها کردنت غیر ممکن بود ، هیچ چیزی غیر ممکن نیست درسته ؟! اما این تنها چیز غیر ممکنی بود که ممکن شدنش دست تو بود اونم زمانی که جلوی چشمای من میبوسیدی لب های کسی رو که بعد از من تمامِ تو بود . حقیقت رو به روت بود اما تو نخواستی بفهمی که دنیای من تویی و من میخوام مال تو باشم . مگه نمیگفتن خواستن توانستن است ؟! اما چیشد که نتونستم دل تورو عاشق کنم ؛ " البته که دیر فهمیدم دلی که از قبل رفته عاشق کردنش چیه آخه " چیشد که نتونستم دستای سردت رو با وجود خودم گرم کنم ؛ چیشد که نتونستم همونطور که آرامش منی آرومت کنم و نزارم شونه کسی تکیه گاه روزای بی قراریت بشه ؛ چیشد که نتونستم همراهت موج دریا رو تماشا کنم ؟! چیشد که نشد ؟! از درد اشک میریختم و تو نمک میشدی روی تموم زخم هایی که بهم زده بودی اما نفهمیدی که من عاشق درد کشیدنم اون هم دردی که تو باعثش باشی . هر چیزی که تو باعثش باشی من نمیتونم که عاشقش نباشم ؛ اما درد داشت . زیادی درد داشت . اشکت رو اگر میدیدم دنیام تیر و تار میشد اما تو با دیدن اشک هام به حال و روزم میخندیدی ولی .. میشه وقتی مردم برام گریه کنی ؟! " حالم بده روز های بدون تو برام تعریفی نداره ، چشم های من هرشب دلش میخواد بباره . " با فکر و خیال تو که اگر چشمام رو ببندم نه توی واقعیت اما قراره بعد مدت ها توی خوابم ببینمت چشمام بسته میشد اما هرشبی که از خواب میپریدم میفهمیدم اونقدری من و نمیخواستی که حتی نزاشتی روح هامون توی خواب یکی شه اما مگه خواسته زیادی بود گرفتن دستم توی دستات تو خواب برای چند ثانیه ؟! فقط یه خواب بود لعنتی یه خواب .. چرا انقدر نامردی ؟! به اطرافم نگاه میکردم و به در باز اتاقی چشم های اشکیم خیره میشد که هر لحظه یاداوری میکرد به من به خدای کوچک قبلی تو که چطوری گذاشتی رفتی و من تنها شدم . اما من منتظرم که برگردی تا دوباره آرامش به تموم وجودم برگرده بعد از یک عمر ، میدونی که تا وقتی نیای این تن خسته قرار نیست چفت تن یکی دیگه بشه حتی اگر از شدت نیاز به جنون برسه اون تن فقط تن تورو میخواد . اون همه رو پس میزنه چون میدونه اون تو نیستی . بالاخره هر بدنی صاحاب خودش رو میشناسه اینطور نیست ؟!
" گرفتن دستی که قراره یه روزی رهاش کنی هیچ ارزشی نداره ؛ آبی کش دادنش معنی نداره ، باشه ؟! از ما ، ما نمیشه . - میخوام هیچوقت نشه . " لب هامون روی هم قرار گرفت و "قرمز " تو و آتش درون تو اون مجنون به جنون رسیده رو با قرار گرفتن لب هات روی لب هاش به آرامش رسوندی و، آبی من با تموم آرامشت وقتی لب هام روی لب هات به حرکت دراومده بود مثل تشنه ای که تازه به آب رسیده بود با تمام دیوانگی ات من رو در وجودت حل کردی و ناشیانه از لب های معشوق ات عمیق و دلتنگ تر از هرکسی و هرچیزی کام میگرفتی مثل سیگاری که همیشه بین لب هات به جای لب های من قرار داشت و در اون لحظه این حس عشق بین ما برای همیشه تبدیل شد به بنفشی که قرمز و آبیش پر از تضاد های کامل کننده ای بودن که فقط با وجود يکديگر مکمل میشدن و این عشق ریشه زد درون قلب های عاشق ما . کسی قرار نیست از تضاد بین اون ها چیزی بفهمه جز خودشون نه ؟! همه ی عاشق معشوق ها که نباید تفاهم داشته باشن درسته ؟! عشق ما در کمال تفاوت هایی که داشت زیبا بهنظر میرسید و این از هر تفاهم و شباهتی قشنگ تر بود آبی . اما تو با رفتنت این حس رو از بنفش تبدیل به سیاهی ای کردی که مطمئنم از رنگ چشمای توهم سیاه تر بود اما لااقل سیاهی چشمون تو قشنگ به نظر میرسید و این سیاهی چیزی جز مرگ ابدی نبود .
زمانی میرسه، که باید انتخاب کنی بین چیزی که میخوای داشته باشی و چیزی که حقیقت داره ، حقیقت توی زندگی من
نداشتن تو بود و من اون و انتخاب کردم تا بیشتر از این بهت آسیب نزنم🙂
خداحافظ عزیزم
امیدوارم موفق باشی،ممنون که تحملم کردی!
چقدر خوبه که داریم متمدنانه از هم جدا میشیم هاهاها..
توی کافه باکلاس با یه موسیقی بیکلام ودوتا اسپرسو تلخ،عع نگاه کن واسمون شمعم روشن کردن
چقدر روشن فکرانه چقدر مدرنیم ما
مرسی از ارزوی موفقیتت واسم!
منم همینطور،منم امیدوارم که تو با نفر بعدی که میاد توی زندگیت خوشحال تر و سرزنده تر باشی
اره بابا میدونم خاطره ها همشون اولش درد دارن بعدش راحت پاک میشن
اوم قبلنم تجربه اینطوری داشتی
چقدر باعث خوشحالیم شد این حرفت
اره عزیزم من کامل خاطرات تورو یادم میره.مخصوصا خاطره روز اولی که دیدمت
وقتی که موهات فره بهم ریخته بودو یه شکت مشکی پوشیده بودیو ته ریش گذاشته بودی راحت از یادم میره عزیزم??
من شخصیتم اینجوریه که دوروز با یکی حرف نزنم اصلا یادم میره همچین آدمی وجود داشته؛ بعد تو کم محلی میکنی که بیشتر برات تشنه بشم؟?
تویی که تا دورت شلوغ میشه مارو یادت میره
امیدوارم دورت اونقدر شلوغ بشه که کلا فراموشم کنی?
" ببخشید اگه پادکست هام اعتیاد آوره "
تعرفه تبلیغات: @radiosmoking
Last updated 2 years, 8 months ago
Канал находится в топе жца на 6 месте🔥
🌈Предложка @opmanicure_bot 👈🏻
По всем вопросам @docu_lui (оплата)
Менеджер: @Maksim_rek0 @aleksander_manager
Last updated 2 weeks, 3 days ago
Команда 3d Oasis приветствует Вас!🌴
Здесь вы найдёте:
🔸3dsMax
🔸Corona
🔸Vray
🔸Blender
🔸Курсы
DMCA: если Вы считаете, что здесь могут использоваться объекты вашей интеллектуальной собственности, контакты для связи @Oasis3d_bot
@Oasis3bot - реклама/ads
Last updated 4 days, 8 hours ago