#part2

_اهههههههه اهیییی اره حامد بکن منو کوس و کونم ماله توعه اهههه ک..یرت خیلی کلفته قربون ک.یرت برم اههه

از لای در مشغول دید زدن س.کس مامانم با دوست پسر جدیدش بودم
اینقد حشری شده بودم دستمو از شورت لامبادام رد کرده بودم و چهار انگشتمو توی ک..صم فرو کرده بودم
_اهههه اهیییی ک...صم پاره شدددد وایی خیلییی کلفتههه..
وحشیانه ک..ص و ک..ون مامانم رو میگایید
دیگه نتونستم طاقت بیارم و درنیمه بازو باز کردمو منم..???
https://t.me/+Y4eq78-bvgUzMzc0
https://t.me/+Y4eq78-bvgUzMzc0

#part1
عمو داگیم کرده بودو تند تند ک.یر قطور و کلفتشو توی ک.ص تنگم عقب جلو میکرد
-اههه عمو بسهه الان یکی میاد اهههه
بی توجه تند تند داخل سوراخ تنگم خودشو میکوبید با حس نبض کی.رش داخلم حشری تر میشدم
دیلدو رو برداشت و توی سوراخ باسنم فرو کرد که از درد به خودم پیچیدم
-اههههه اهییییی داره میاد اههههه آبم داره میاد عمووو اهههه
که با لرزی…???
https://t.me/+K4oJO0vKxrFjODUx
https://t.me/+K4oJO0vKxrFjODUx
اووف با هر پارتش کصت خیس میشه??

#عروسک‌هات‌من #part135 باشنیدن صدای لادن کوچلوم چشم هام برق زد. باورم نمیشد بعد چندروز که انگار سال ها گذشته بود داشتم صداشو می شنیدم قبل از اینکه بخوام جواب بدم الناز زودتر درو باز کرد و مانع ادامه حرفمون شد با ذوق به سمتم اومد و پرید بغلم. هنوز هیچی…

#داداش‌بسیجیم #part31 نگاه مهرداد در کسری از ثانیه پر از بهت شدو من انگار تازه درک کرده بودم که چه گاف بزرگی دادم.. مامان رنگش پرید و سریع به تته پته افتاد _چ...چی میگی دختره ورپریده؟ خدالعنتت کنه سوگل..فقط بلدی سوتی بدی..من قسم خورده بودم هرگز همچین…

#عروسک‌هات‌من #part134 از اینکه داشتم زندگیشو خراب می کردم خیلی ناراحت بودم هم پاهاش فلج شده بود هم زنشو از دست می داد اگه جایه اون بودم برام مهم نبودم چون واقعا یه زن ج‌**نده به چه درد ادم میخوره؟! اما خب برای اون خیلی مهم بود چون ازدواجشون با الناز سنتی…

#عروسک‌هات‌من #part133 بی اینکه جوابشو بدم گفتم _میبینمت و بدون اینکه مهلت حرف زدن بهش بدم گوشیو قطع کردم خوشحال از اینکه می خوام لادن کوچلومو بعد از مدت ها ببینم به سمت کمد رفتم و یه دست تی شرت و شلوار اسپرت پوشیدم خوشحال به خودم توی ایینه زل زدم از…