پارتنرم سگ گرفته.
حالا اگه یه روزی بخوام باهاش کات کنم علاوه بر خودش، باید دلتنگی سگشم تحمل کنم.

چرا انقدر رو موهام حساس شدم؟
رفتم ارایشگاه کوتاه کنم، یکم زیاد زد از عصر اعصابم خورده.
چته زن به خودت بیا.

اینجارو پاک‌ نمی‌کنم و میزارم بمونه، یه چنل دیگه میزنم و احتمالا اینجارو هم پرایوت کنم، نمیدونم شایدم ارشیو کنم که زیاد چشمم بهش نخوره. بعید بدونم اینجا فعالیتی داشته باشم دیگه.

اینجارو پاک‌ نمی‌کنم و میزارم بمونه، یه چنل دیگه میزنم و احتمالا اینجارو هم پرایوت کنم، نمیدونم شایدم ارشیو کنم که زیاد چشمم بهش نخوره.
بعید بدونم اینجا فعالیتی داشته باشم دیگه.

احتمالا تا یه مدت طولانی این آخرین باریه که اینطوری جمع می‌کنم و میرم‌‌.
رفتنم کوتاه مدته ولی میدونم که بعدش دیگه نمیتونم هروقت که دلم خواست اینطوری بزنم زیر همه چیز و برم‌.
ازبن به بعد قراره به عنوان یه آدمی که هویتش به رسمیت شناخته میشه برم توی جامعه و با خیلیا ارتباط داشته باشم.
سخته.

زنگ زد.
رفتم دیدمش.
بطری آب کنارم کمکم کرد تا بغضمو قورت بدم.

باید یه نفرو استخدام کنم تو تایم پریودیم همش پیشم باشه بغلم کنه.
با خیس شدن لباسشم بخاطر گریه کردنم مشکل نداشته باشه.

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ میخوای آدرست و بده برات شکلات و لواشک و اینا بفرستم؟

Don't cry.