ـ?درکویر زندگانی شبیه لبو قرمز و بی رنگ به کما تغییر رنگ میدهیم
.
این دنیا بابا لنگ دراز میخواهد
ــبابای لبو و بی رنگ نشود و صورت ودست خالیش  حرف مردم به جای صورتها لبوشده وحال نحیف به پاها ولنگه دراز بیشتر نگاه شودـ درمعامله دنیا نمی توانیم یک دست هندوانه برداریم
و دستی گرم شود
?درمسیر هیاهو دنیا بابا لنگ دراز و عمو زنجیرباف پشت کوهی گرفتاری وانبوه نگاه و انبار حرف مردم گم کرده ایم و درست زمانی کاه میشویم درغلات و گاهی سوزن هستیم در مخزن نفت گم و گور دنبال وزن وقافیه بیچاره گی هستیم
می خواهم غزل اخر سربکشم وشاید صورتها لبو و بی رنگ در بستر زخم زبان بخواب رفتن نغمه غزلهایم در دنیای شور یک نفس تازه کنند دنیا فقط نفس چاق میخواهد تا از حرف مردم فرارکنیم فرار به جای لنگ درازتر وسوسه نیست
.
✍امان ساکی

?دراین کوچه بهارمیگذردــ
به تیرکمان وسنگ
خزانش کردند
عجب صبری زینب دارد

#امان_ساکی__

?انتی بیوتیک ضدتزویر
روزهای انکار

.. و اذا جارالحکام فی القضاء امسک
القطر  منالسماء ـ
. گاهی آبرویی پیشگاه مردم
و پیشگام التماس تماس
ــ و ریش سفید دست بدست
ــ طپش نحیف قدم
نبض قلب مادری تمناست
اشک نیاز سجاده ی
..که سخاوت زمین شد

.ـ? دلآرام زیرچادرنماز
  ــگریه والتماس ـ
ــ  نقاشی مرغک بی بال پری
منقار زد در
ــ  زمین شور ــ

شوریده دل و نگاهی
.آهی
  ـ  شاید بخت نگاهی کند ـ
. سال بی آدم برفی  حال گیر است
ــ کوچه بی رهگذر
ـ. پنجره بی عشق و
گلونی پوش  بی منتظر
ــنفس گیراست

.. ?سلام خدای کوچه های تنگ
ـ
سلام خدای کلبه بی سقف
  . نگاهی کن
. بی سوخت وبی باک .
آه .
لایغیرمابقوم حتی یغیروا مابانفسهم

مترسک مرزعه خشک را
بسوزان
.
✍#امان_ساکی_-

?طفل صغیر .
.
?.ـ اقای حسین شریعتمداری به سوابق جبهه وجنگ دکتر سعید حدادیان اشاره کرده ونوشته که رزمنده اسلام بودند

ـحالیست که سعید حدادیان متولد ۱۳٥٤ آن دوره کودک بودند
.
در اثار عاشورایی روح اله خالقی و مدرس دانشکده هنروموسیقی  و استاد دکتر اکرامی و دکتر قیصرامین پور در مورد اهل بیت نغمه و آهنگ ونوا وشعر دارند و سالهاست
گوشه چشمی به کیهان دارند
شاید حسد وبغض سیاسی پیشه کنار بگذارد.
درکیهان یادی از بخشوها و حیب نیک نام وموذن زاده و صدها اهنگ ساز و موسیقیدان و جواد معروفی و غلام رضا سبزعلی لرستانی شود و مشمول حال انها شبیه
سعید حدادیان شود.
.
? میدانیم با حسادت و حماقت به پیشواز سعید حدادیان رفتن
.آهسته به محو اثر خالقی و اکرامی و ساعد باقری منجرخواهدشد
.
ـو این روزها نمونه هزینه اور نوشتاری شریعتمداری و دولت و رییسی و انبوه نگاه تلخ به سعید حدادیان یکسان است وعاقبت منافع علم ودانش اسیب خواهد زدـ
.
اما حمایت درست از دانشگاه ومدرس و مداح و پزشک و بازیگر وبازیکن لازم است
و از درشت نوشتن وسابقه ناجور پرهیزکرد
انصاف نیست به
بهانه حمایت از سعیدحدایان انبار کبریت و چالش و اتش پدیداورد
.
? اگر شریعتمداری  به تاریخ تولد سعیدحدادیان نگاه کنند حتما میدانند که در زمان جنگ درحوالی دانشگاه قدم میزد اینک صفحه مفقودین شاهد چاپ عکس حدادیان بودیم
.
و دنبال طفل صغیری گم شدند
.
از یابنده خواهش می کنیم
. به نشانی کیهان تماس بگیرند
.
.?یک کیلوففل جایزه تبرکی از دست ابراهیم رییسی دریافت کنند مومن بچه شش ساله که رزمنده وتوصیف چنین نمی خواهد بشر  
.
.✍ امان ساکی

پیشواز جام باشگاه آسیا
..ـ درکنار فرهنگها و آداب و معماری  از بین النهرین تا دیوار چین به هماورد باشگاههای آسیا در طرح مصنوعی هوشمند بازیافت نموده
زبیایی و رویایی درهمین نزدیکی است پرسپولیس درطرح مصنوعی هوشمند به چنین سازه قشنگ دست خواهدیافت رویاها بسازیم .امان ساکی

سالگرد آیت الله سیدمحمودطالقانی است..
جمله «من پیرمردپشت مسلسل خواهم نشست»
پشتوانه تفسیر  پرتوقران و پیش نماز و پدر معنوی و رنج زندان اماده دفاع از آرمان است و
  چنین خطر فتنه گروهک منافق و جوجه کمونیست به مردم گوشزد میکنند..
ـوقت خطر  باید.
کشتی نشست برای عبور از تلاطم و طوفان به ناخدا کشتی باور کنیم
  تا
ساحل امن هدایت و ارام منتهی شود .
ناخدا وسکاندار  کشتی  تنها نگذاریم
.اگر  تضاد اندیشه ومخالف اندیشه با سکاندار وجود دارد
برای عبور از مانع وموج وصخره به ناخدا محتاجیم
تا  به فردایی روشن امید منتهی شود
میزان ما
  اسلام عزیز وایران سربلند و شهیدان است
غیر از میزان ــحتما فتنه و ناکس و سیاهی است
لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا

✍ #امان_ساکی

?
#کانال_هفته_نامه_دنیز?? ?
https://t.me/joinchat/AAAAAEHusZKdsVrUdqN-cg

بنام خدا
✅تقدیم به چوپان خاطره ها!
?سلام برچوپانی که فریاد زد گرگ امد..من نمی دانم معلم من بود فریاد زد گرگ آمد .یا  چوپان گفته بود گرگ امد .سالهاست در نگاه چوپان کتاب درسی خود نگاه می کنم وآن گرز  وآن لباس کلاهی که دردست چوپان قرارداشت نمونک و شکلک  گوسفندان رابیاد داریم و مرور می کنیم .فلاش بک به گڌشته ام که اموزگاری حرص و دلسوز بود و گفت بچه ها  سرسطر بنویس گرگ امد .
? از قضا روزی گرگ به گله زد.من نمی توانم باور کنم آهنگ صدای بغض آلود معلم که به تو ای چوپان که می رسدرا فراموش کنم.چون توای مرد چوپان اصرار برآمدن گرگ  کردی .. و هرباربغض تغییربا صدای بیشتر .
?اومی گفت ما می نوشتیم وهیچ گاه  ندیدم که معلمم بگوید چوپان دروغ گو ..
?البته شدت درک مردمان آبادی که تورا باور نداشت ـوتا پشت کوه آمدند اما چون کور بودند گرگها را فقط نقاشی کرده اند .. چقدر نگاه توای مردخدا غضب الود می شد وقتی گرگ می امد  توآن رابه آبادی نشان می دادی
?چشم  آنان آمدن هیچ گرگی را باور نمی کند .هر بار به جان تو با گرز وچوب دستی می افتادند. ومی گفتند کو گرگ وگرگ کجاست ای چوپان دروغگو ..
? آخرماهمه مغڎور ،چوپان دروغگو هستند؟
?حال مانده ایم وهزاران گرگ که آمده است . ..چه خون دلها می خوریم از دست آن  نسلی که کور بودند تورا باور نداشتند ..راستی  چوپان جان الان درکدام آبادی ودر کدام بهشت سرا جای داری ..من  سراغ توامده ام می خواهم روی ماه ودست تورا بوسه باران کنم نشانی تورا فراموش نکرده ام .
? نه آن کلاه ساده ات را ونه لباس ساده ات را.هیچگاه ازڌهن خودپاک نخواهم کرد .چه حرص ها ،خون دلها می خورم از دست نسلی که توراباورنداشت . ما خون دلیم از دست آن مردمی که گرگ وبچه گرگ ها را ندیده اند ولی گاهی گرگ تروی راصدا می کنند .
?چوپان جان .ازدست معلم ما هیچ گاه گله وشکوه نکن ..من شاهدم که بغض درگلوی اوبودهرگاه که به آن تهمت ناروا می رسید
?.تو باران دیده بودی .من می دانم که چوپان از انیبا شغل دارد و چوپانی شغل انبیاست ..معلم هم جانشین چوپان است .می دانست که چوپان دروغ گو نیست اما نگفت.
?تا زنگ زندگی ما خوردو تمام شد ،هزاران گرگ آمد به مال وجان ونفت وبیت المال مازد..
?امروز ما مانده ایم  وآن کوه که پشت آن کوه چقدر گرگ بود وما ندیدم ..
⭕️عینک ملتی که درس چوپان (معلم) رادروغگو کنند همیشه تاراست .ـ
✔️سلام به صداقت چوپان  بادـ.آن بغض ها یک روزفریاد خواهدشد

?#امان_ساکی_- @amansskichannl