کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2
لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost
تبلیغات:
@bass_musics_ad
پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics
آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2
Last updated 6 days, 4 hours ago
اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5
Last updated 1 month, 1 week ago
اخم مردونه ی داوود ??
#پارت_دو رمان: #عشقدردسرساز ?
روز اول سر کار خیلی خوب بود همه چی مرتب بود خیلی خسته شدم . همش باید کار های پشت صحنه رو درست میکردم . وقتی کار هامون تموم شد توی پشت صحنه سریال داشتم موهای قهوه ای خوش رنگم رو میبافتم که داوود وارد شد
"سلام صغری خانم "
"اقا داوود ! خسته نباشید امروز خیلی عالی بازی میکردید "
لبخند زد و گونه های استخوانیش گل انداخت
"ممنونم . میدونید داشتم فکر میکردم که شب برسونمتون خونه "
بدنم یخ زد . منظورش از این حرفا چی بود ؟ نباید انقدر زود باهاش صمیمی میشدم هرچی باشه اون یه مرد نامحرم بود
"ممنونم اقا داوود من خودم ماشین دارم "
"هرجور راحتید " در حالی که کتشو برمیداشت با چشم از من خداحافظی کرد
از استودیو دراومدم برم سمت ماشینم که صدای داد و بیداد عباس رو شنیدم
" بهت گفتم دهنتو ببند ! "
من اصلا ادم فضولی نیستم اما قریضه ام بهم گفت که وایستم و ببینم چه خبره
"میدونی چیه شهلا ؟ من دیگه حوصلتو ندارم دیگه بهم زنگ نزن "
صدا قطع شد و بعد صدای گریه کردن عباس رو شنیدم
نمیدونستم باید چه حسی داشته باشم دلم واسش میسوخت و میدونستم نباید تنهاش بذارم شاید بلایی سرش میومد بخاطر همین بهش پیشنهاد دادم با ماشین خودم برسونمش خونه
"اقا عباس؟"
"اه شما؟ ببخشید میخوام تنها باشم؟"
"دارید گریه میکنید ؟ مشکلی هست "
"یه مشکل خانوادگیه... " و دیگه اشک امونش نداد و گریه کرد و چشمای ابی اقیانوسیش قرمز شدن
"میخواهید برسونمتون خونه ؟ تو راه درموردش حرف میزنیم "
تا اینکه داوود صدای من رو شنید...
"پس برای همین دلت نمیخواست بامن بیایی؟ " داوود با صدای خش داری گفت و اخم مردونه ای کرد چشمای قهوه ایش حالت ترسناکی به خودشون گرفته بودن آب شدم توی زمین تا اینکه آقا عباس...
ادامه پارت بعد✍?
#پارت_یک رمان: #عشقدردسرساز? با سردرد عجیبی از خواب بلند شدم . رفتم یه اب به صورتم زدم و اماده شدم که برم سرکار جدیدم به عنوان منشی صحنه . بالاخره اون همه درس خوندن تو دانشگاه منو به این موقعیت رسوند . یه شلوار جین مشکی جذب با یه پیرهن خیلی دلبر پوشیدم…
#پارت_یک رمان: #عشقدردسرساز?
با سردرد عجیبی از خواب بلند شدم . رفتم یه اب به صورتم زدم و اماده شدم که برم سرکار جدیدم به عنوان منشی صحنه . بالاخره اون همه درس خوندن تو دانشگاه منو به این موقعیت رسوند . یه شلوار جین مشکی جذب با یه پیرهن خیلی دلبر پوشیدم ویه میکاپ لایت کردم و رژ لب قرمزم رو زدم و از پله های خونه دو طبقمون پایین اومدم
یه لیوان از اب پرتغالی که پیشخدتمون برام درست کرده بود رو خوردم و کلید دویس و شیش البالوییمو برداشتم و راهی سرکار شدم
سر کار که وارد شدم یه اقای مسن با موهای ژولیده اومد و باهام دست داد
"سلام من نعیم مردگی هستم کارگردان و نویسنده این سریال . همونطور که میدونید شما قراره به عنوان منشی صحنه دم دست ما باشید . موفق باشید "
به نظر مرد مهربونی میومد . بازیگرای اصلی سریال دو تا مرد خیلی جذاب بودن که من نمیتونستم انتخاب کنم بیشتر کدومشون رو دلم میخواد
اولی یه مرد لاغر و قد بلند با ریش ها و موهای لخت بلوطی بود . همه بهش میگفتن " اقا تننت زاده " ولی نعیم صداش میکرد داوود جان
با صدای مردونه اش منو به خودم اورد وقتی گفت
"خانم رحیمی "
" بله اقا ؟ "
"این لنز های من مشکل داره میشه به بچه های گریم بگید عوضش کنند "
" بله حتما "
"ممنونم عزیزم"
لبخندی که بهم زد ضعف کردم . و زانو هام شل شد
زود کاری که خواست ازمو انجام دادم
بازیگر نقش مقابل داوود یه مرد دیگه بود هیکلش یکم درشت تر بود موهاش جوگندمی فرفری سیم تلفنی داشت که میریخت روی صورتش چشمای ابیش مثل یه مرد الفای واقعی بود .
بعد گرفتن چند تا سکانس برای نماز و ناهار بهمون استراحت دادن
نمازمو که خوندم یه دست مردونه روی سجادم قرار کرفت
عباس بود . عباس شیان زاده بود
"بله ؟"
"صغری خانم شمایی"لحنش لرزه به وجودم انداخت
"بله "
" پس اهل نماز هم هستید ؟ "
صدای داوود رو از پشت سرش شنیدم
" عباس مشکلی هست؟"
نمیخواستم اول کار بخاطر من باهم دعوا کنن
"هیچ مشکلی نیست اقای تننت زاده ! من و عباس اقا فقط صحبت میکردیم "
داوود بازوی عباسو گرفت و کشیدش یه گوشه دم گوشش یه چیزی زمزمه کرد و بعد عباس با ناراحتی برگشت به صحنه فیلمبرداری
ادامه پارت بعد ✍?
واسه ی فهم بهتر شما عزیزان در قالب یک رمان واستون اینجا قرارش میدم??
بچه ها تاحالا دوست داشتید داستان اشنایی منو با عباس و داوود بدونید ؟
سریال فال نیک رو دیدم:)))))♡ یاد خودم و جوونیای داوود افتادم
کانال یوتیوب :
youtube.com/@bass_musics2
لینک بوست کانال :
t.me/Bass_musics2?boost
تبلیغات:
@bass_musics_ad
پیج اینستاگرام
Instagram.com/Bass.musics
آهنگ درخواستی:
telegram.me/HarfBeManBot?start=Mzc3OTc0MTg2
Last updated 6 days, 4 hours ago
اللهم اكفني شر عبادك
- @ssaif
https://instagram.com/t_0_k5
Last updated 1 month, 1 week ago