رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago
.
شیخ مصلح الدین سعدی و حافظ شیرازی، این دو عارف، علاوه بر شاعر تراز اول بودن، دلمشغول مناسبات و روابط اخلاقی جاری در زندگی پیرامونی بوده و درباره آن میاندیشیدند و نتایج تاملات خویش را به هنرمندی هر چه تمامتر به تصویر میکشیدند ....
حافظ نسبت به تحولات جاری جامعه خویش حساس بود و هنگامی که گشایشی در امور سیاسی پدید میآمد آن را به صدای بلند ابراز میکرد ...
حافظ اتفاقات سیاسی و اوضاع و احوال اجتماعی زمانه ی خود را به دقت زیر نظر داشت و تزویر و ریاکاری در جامعهی دینی را به صراحت نقد میکرد .......
از منظر لسانالغیب حافظ، جامعهی اخلاقی برتر از جامعهی فقهی است ....
و لازمه این سخن این است که زهدفروشی و ریاکاری باید فرونهاده شوند .....
فلسفه ی لاجوردی سپهری
سروش دباغ
انتشارات صراط
C᭄❁࿇༅══════┅─
@saadieshiraz
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
شکر و سپاس و منت و عزت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا دادار غیب دان و نگهدار آسمان رزاق بندهپرور و خلاق رهنما اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا سبحان من یمیت…
شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا
دادار غیب دان و نگهدار آسمان
رزاق بندهپرور و خلاق رهنما
اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش
یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا
گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف
فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا
سبحان من یمیت و یحیی و لااله
الا هوالذی خلق الارض والسما
باری، ز سنگ، چشمهٔ آب آورد پدید
باری از آب چشمه کند سنگ در شتا
گاهی به صنع ماشطه، بر روی خوب روز
گلگونهٔ شفق کند و سرمهٔ دجا
دریای لطف اوست و گر نه سحاب کیست
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا
انشاتنا بلطفک یا صانعَ الوجود
فاغفرلنا بفضلک یا سامعَ الدعا
ارباب شوق در طلبت بیدلند و هوش
اصحاب فهم در صفتت بیسرند و پا
شبهای دوستان تو را انعمالصباح
وآن شب که بی تو روز کنند اظلِم المسا
یاد تو روحپرور و وصف تو دلفریب
نام تو غمزدای و کلام تو دلربا
بیسکهٔ قبول تو، ضرب عمل دغل
بیخاتم رضای تو، سعی امل هبا
جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت
ویران کند به سیل عرم جنت سبا
شاهان بر آستان جلالت نهاده سر
گردنکشان مطاوع و کیخسروان گدا
گر جمله را عذاب کنی یا عطا دهی
کس را مجال آن نه که آن چون و این چرا
در کمترینِ صنع تو مدهوش ماندهایم
ما خود کجا و وصف خداوندِ آن کجا؟
خود دست و پای فهم و بلاغت کجا رسد
تا در بحار وصف جلالت کند شنا؟
گاهی سموم قهر تو، همدست با خزان
گاهی نسیم لطف تو، همراه با صبا
خواهندگان درگه بخشایش تو اند
سلطان در سرادق و درویش در عبا
آن دست بر تضرع و این روی بر زمین
آن چشم بر اشارت و این گوش بر ندا
مردان راهت از نظر خلق در حجاب
شب در لباس معرفت و روز در قبا
فرخنده طالعی که کنی یاد او به خیر
برگشته دولتی که فرامش کند تو را
چندین هزار سکهٔ پیغمبری زده
اول به نام آدم و آخر به مصطفی
الهامش از جلیل و پیامش ز جبرئیل
رایش نه از طبیعت و نطقش نه از هوی
در نعت او زبان فصاحت که را رسد؟
خود پیش آفتاب چه پرتو دهد سها؟
دانی که در بیان اذا الشمس کورت
معنی چه گفتهاند بزرگان پارسا؟
یعنی وجود خواجه سر از خاک بر کند
خورشید و ماه را نبود آن زمان ضیا
ای برترین مقام ملائک بر آسمان
با منصب تو زیرترین پایهٔ علا
شعر آورم به حضرت عالیت زینهار
با وحی آسمان چه زند سحر مفتری؟
یارب به دست او که قمر زآن دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا
کافتادگان شهوت نفسیم دست گیر
ارفق بمن تجاوز واغفر لمن عصا
تریاق در دهان رسول آفریده حق
صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا؟
ای یار غار سید و صدیق نامور
مجموعهٔ فضائل و گنجینهٔ صفا
مردان قدم به صحبت یاران نهادهاند
لیکن نه همچنان که تو در کام اژدها
یار آن بود که مال و تن و جان فدا کند
تا در سبیل دوست به پایان برد وفا
دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی
گر خواجهٔ رسل نبدی ختم انبیا
سالار خیل خانهٔ دین صاحب رسول
سردفتر خدای پرستان بیریا
دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند
عاجز در آن که چون شود از دست وی رها؟
دیگر جمال سیرت عثمان که بر نکرد
در پیش روی دشمن قاتل سر از حیا
آن شرط مهربانی و تحقیق دوستیست
کز بهر دوستان بری از دشمنان جفا
خاصان حق همیشه بلیت کشیدهاند
هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار در مناقب او گفته هل اتی
زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او
در یکدگر شکست به بازوی لافتی
مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا
شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود
جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت
لشکر کش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر، آفتاب منیر است در جهان
وینان ستارگان بزرگند و مقتدا
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا
یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی
یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کردهاند
ما را بس است رحمت و فضل تو متکا
یارب خلاف امر تو بسیار کردهایم
و امید بسته از کرمت عفو مامضی
چشم گناهکار بود بر خطای خویش
ما را ز غایت کرمت چشم در عطا
یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش
روزی که رازها فتد از پرده برملا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدهست
وز ما چنان که در خور ما فعل ناسزا
عدل است اگر عقوبت ما بیگنه کنی
لطف است اگر کشی قلم عفو بر خطا
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری
دلهای دوستان تو خون میشود ز خوف
باز از کمال لطف تو دل میدهد رجا
یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش
کآن را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس
C᭄❁࿇༅══════┅─
@saadieshiraz
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
**زبان درکش ای مردِ بسیاردان
که فردا قلم نیست بر بیزبان
صدفوار گوهرشناسانِ راز
دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
«سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت
بخش ۲ - گفتار اندر فضیلت خاموشی
نکات:
زبان در کشیدن: سکوت کردن، سخن نگفتن
بسیار دان: آگاه و دانا، صفت فاعلی مرکب مرخم
که: زیرا که(حرف ربط تعلیل)
فردا: روز قیامت
قلم بر کسی نبودن: مورد بازخواست قرار نگرفتن
بی زبان: خاموش، ساکت
صدف: نوعی خاص از نرم تنان دو کفهای دریایی که در بعضی از آنها مروارید یافت میشود
وار: مانند، مثل (ادات تشبیه)/صدف وار: مانند صدف
گوهر: مروارید
گوهرشناس: گوهر شناسند،ه، کسی که جواهر را خوب بشناسد (صفت فاعلی مرکب مرخم)
گوهرشناسان راز: مراد اولیای خدا هستند که اهل معرفتند و راز عشق و معرفت الهی را چون گوهری در دل نهان دارند و میشناسند
دهان باز کردن: سخن گفتن
لولو: مروارید درخشان در اینجا استعاره از سخنان ارزشمند اولیا
آرایه ها
بسیاردان، بیزبان سجع مطرف
زبان در کشیدن، فردا قلم بر کسی نبودن بیزبان: کنایه
زبان، زبان: ردالصدرالی العجز
تکرار صامت ب، ر، د: واج آرایی
تکرار مصوت بلند ا: واج آرایی
که: حرف ربط تعلیل
راز و باز: سجع متوازی
دهان باز کردن: کنایه
لؤلؤ: استعاره
صدف وار(اولیا مانند صدف هستند) تشبیه
گوهرشناسان راز(راز مانند گوهر است)اضافه تشبیهی
تکرار صامت ن: واج آرایی
مفهوم ابیات
ــ ای مرد دانا خاموشی بگزین و زیاد حرف نزن زیرا در روز قیامت فرد ساکت و کم حرف مورد بازخواست قرار نمیگیرد.
(سخن گفتن معمولا با غیبت و بدگویی و رنجاندن مردم همراه است؛ پس اگر کسی زیاد حرف نزند این گناهان را انجام نمی دهد وعقوبت اخروی ندارد.)
اولیای خداوند فقط وقتی سخن میگویند که بخواهند حرف ارزشمندی بزنند درست مانند صدف که وقتی باز میشود که مروارید از آن خارج شود
سعدی جانمان میگوید
که اولیای خدا بسیار کم حرفند و وقتی هم حرف بزنند دُرافشانی میکنند کلاً در تفکر سنتی و در ادبیات کهن پرحرفی مذموم و ناپسند است و افراد پرحرف، نادان
افراد کم حرف و ساکت دانا و فهمیده به شمار میآیند.
کانال انجمن پژوهشی زمزمه ی پارسی
?⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰҈꙰꙰꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰҈? ?khanpoor09 ?⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰҈꙰꙰꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰҈?*?
꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭ٖٖٖٖٖٖٖ⚘꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭❄️*☃️⛄☃️❄️
ادبیات پارسی پاره تن من**
C᭄❁࿇༅══════┅─
@saadieshiraz
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
«تصنیف قلاب»
آواز: همایون شجریان
آهنگ: سهراب پورناظری
شعر: سعدی
آلبوم: «ایران من»
او میکشد قلاب را
او میکشد قلاب را
او میکشد قلاب را
زاندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وانگه بده اصحاب را
من نیز چشم از خواب خوش
بر مینکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب را
مقدارِ یارِ همنفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
سعدی چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر من میروم او میکشد قلاب را
C᭄❁࿇༅══════┅─
@saadieshiraz
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
????????
حکایت به قلم "سعــــدی"
? باب پنجم (در عشق و جوانی)
?حکایت ۸
✨ یاد دارم در ایام پیشین که من و دوستی چون دو بادام مغز در پوستی صحبت داشتیم. ناگاه اتفاق مَغیب افتاد پس از مدتی که باز آمد عتاب آغاز کرد که درین مدت قاصدی نفرستادی. گفتم دریغ آمدم که دیده قاصد به جمال تو روشن گردد و من محروم.
?یار دیرینه مرا گو به زبان توبه مده
?که مرا توبه به شمشیر نخواهد بودن
?رشکم آید که کسی سیر نگه در تو کند
?باز گویم نه که کس سیر نخواهد بودن
C᭄❁࿇༅══════┅─
@saadieshiraz
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
✅
رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago