✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
☑🖋 دوستان، من بایستی مدتی از این فضا فاصله بگیرم و به همین منظور اینبار از تمام گروهها و کانالها باید خارج بشم؛ این روند تیره و تار و این تراکم تیرگی باید متوقف بشه یا حداقل در پستویی خانگی و شخصی ثبت و ضبط بشه. انگار میشنوم که میگن: ... این آرامشو بهم نزن، ننویس، نگو...
و درواقع پربیراه هم نیست؛ شاید با خاموش شدن یک صدای تاریک، صداهای خوب و شفاف و روشن، بهتر شنیده بشن.
بنابراین اعضای محترم کانالهای 'کتاب صوتی عیسا' و 'فیلم و موسیقی' میتونن هرزمان که مایل باشن کانال رو ترک کنن. درمورد کانال اصلی و قدیمی 'چاووش' هم مدتی هست که مدیریت و مالکیت رو به شخص کاردان و هنرمندی انتقال دادم و خودشون طبق روال، هدایت خواهند کرد. در حقیقت معجون تمام تولیدات نوشتاری و صوتی این چند سال در همین کانال منتشر شده و...
تنها 'کانال رسمی آثار عیسی اسدی' باقی میمونه که مشخص نیست به چه ترتیب عمل خواهد شد، علت رو در بالا توضیح دادم.
امیدوارم همگی در سلامت و بهروزی مقیم باشید. این سرزمین متاسفانه تحت تأثیر سیاهترین و عمیقترین جهالت موجود قرار داره و زنده و پویا موندن در این شرایط کار آسونی نیست. مراقب تیرگیهای پنهون در گوشه و کنار این دوران باشید و زیاد به زیباییهای ظاهری حیات زمینی دل نبندین.
ازتون ممنونم که مثل همیشه پیگیر نمیشید و علت رو سوال نمیکنید چرا که تمام گروهها و کانالها میزبانان خوب و محترمی بودند.
☑?
مایلم مطلب بسیار مهمی رو با همهی عزیزان در میون بذارم؛ کلیهی مطالبی که در کانال من، چاووش منتشر میشه بر اساس متن یا موقعیت و یا مفهوم اثر هست. شخصیت و دیدگاه سیاسی یا اجتماعی صاحب اثر، به هیچ عنوان مدنظر یا مطلقاهمسو نخواهد بود. (مگر در برخی موارد استثنایی)
? عیسی اسدی
☑??
✔خوانشِ شعرِ: #خبر#غزل ***یکی بگوید از آن چشمِ دلرُبا چه خبر
از آن شکوهِ دلانگیزِ قلهها چه خبر
یکی بیاید از این غم، مرا رها بکند
و بیسوال بپرسد از آن دوا چه خبر
مسیلِ خواب، به هنگامِ موسمِ تبها
اسیرِ سیل، نشسته که ناخدا چه خبر
و بی غروب، دشتای که رو به خشکیدن
اسیرِ رویتِ ابر ای نشسته تا چه خبر
خبر ندارد از این غم، شهودِ محبوباش
بگو به باد بپرسد که بی وفا چه خبر
بگو، بخوان، بنواز و برقص تا آفاق
و در سکوت، بمیر و بگو خدا چه خبر*شعر، صدا و ادیت: #عیسی_اسدی
#میم
هشتم تیرماه هزار و چهارصد و یک
MUSIC: FLY ME TO THE MOON/ PIANO,FARIBORZ LACHINI@CHAAVOUSH
☑?
*✔* #من گاهی خودم را
میگیرم از خودم؛
گاهی
که در نیمروز
به شب میرسم.
دقایقی هستند
مرکب از هیچ و یأس
و لحظاتی که مدام
چون مارپیچی عظیم
افق دیدم را
دور میزنند.
من هرگز
حتی در عجیبترین
تهاجمات غریبهگان
دست بر تراکمِ بودم
نگذاشتهام
و آنچنان که بوده و شده
در هر تجلیِ دوستداشتن
خویشتن را
غایب کردهام.
'اینچنین که منام'
با 'آنچنان که شاید باید میبودم'
در یک 'عبور از خویشتن'
به نزاع میرسند.
این روزها
گاهی مینشینم،
پیپای چاق میکنم،
به دوردستترین نقاطِ روبرو
بیحواس، نگاه میکنم و
میفهمم که رفتهام؛
من
مدتها ست از دست
از خویش
و از یاد
رفتهام.
?** #عیسی_اسدی (میم)
۳۱ تیر ۱۴۰۳
☑?
✔ **تهران، سال ۷۰
از دفتر مجله میزنم بیرون؛ ساعت دقیقا پنج عصر است و کمی خسته شدهام. از سر فاطمی تا میدان ولیعصر را به تماشای ویترین مغازهها و عابران میگذرانم. یادم هست چند دقیقهای وارد گالری داداشی شدم تا نگاهی به تابلوهای رنگوروغن بیاندازم، با حال و روزی که داشتم میچسبید ( مجله، ویژهنامهی فلسفه بود و همکاران، عدهای فیلسوف). به میدان که رسیدم سوار اتوبوسهای لکنتی صادقیه شدم، البته ما میگفتیم آریاشهر. ترافیک سنگین بود و با آن سر و صدای موتور و اتاق اتوبوس و داد بیداد مردم، جنازهی آدم به مقصد میرسید.
رسیدم خانه؛ آپارتمانی دوازده واحدی و نسبتا شلوغ که ما ساکن واحد دوم بودیم، یعنی همکف. یادم هست وقتی از پیلوت رد میشدم پیکان پدرم را ندیدم، پیکان بژ ۵۱ خیلی هم خوشگل. با خودم گفتم حتما برده پیش اصغر آقا واسه سرویس. کلید انداختم و رفتم تو. مادرم را بوسیدم و پرسیدم: بابا کجاس؟
گفت: رفته پیادهروی.
پدرم آن سالها روپا بود و مدام قدم میزد. چون کلافه بودم سریع رفتم اتاقم و لباس عوض کردم. بعد نشستم به نوشیدن چای تازهدم و رفع خستگی که پدر آمد. روزنامه دستش بود و رفت به اتاق و بعد از چند دقیقه برگشت. همین که نشست گفت:
ماشین کو مهران؟
چند لحظه بهتزده به پدرم خیره شدم؛ کمی فکر کردم و سریع و بدون تغییر حالت گفتم:
الان برمیگردم.
سریع لباس پوشیدم و خودم را رساندم به خیابان.
عحب احمقی بودم! صبح با ماشین رفتم سر کار و عصر با اتوبوس برگشتم! بله دقیقا به همین راحتی.
خودم را رساندم به یکی از کوچههای خیابان بیستون که پیکان را آنجا پارک کرده بودم، خوشبختانه سر جایش بود.
قفل پدال را باز کردم. استارت زدم؛ به شتاب حرکت کردم و به روی خودم نیاوردم که پریشانی و ذهنمشغولی چهها که به سر آدم نمیآورد. وقتی رسیدم دیدم پدرم لبخندزنان زل زده به چشمهای من و با روزنامه مشغول شده.
? عیسی اسدی**
☑? *✔* فروش مدرک و صندلی دانشگاه، به دلخواه شما
چند سالی هست که فروش مدرک و رشتهی دانشگاهی توسط کسانی مجهولالعام اما معلومالحال آغاز شده و اخیراً در حرکتی مشکوک، جزییتر شده. به این معنی که میتوانید صندلی کنکور، رتبهی مشخص یا تغییر رتبه، مدرک خاص حتی پزشکی و پیراپزشکی را خریداری کنید.
اما مثل همیشه واضح است که این فروشندگان و دلالان دارای رانت اطلاعاتی هستند؛ بعنوان نمونه چند روز قبل در یک اطلاعیه خبر از تغییر سبک کنکور دادند و گفتند ما که گفته بودیم فقط تا مثلا سال ۱۴۰۷ هستیم. با تحلیلی جزیی مشخص میشود اینها هم مانند اکثریت قریب به اتفاق آموزشگاههای قدیمی آمادگی کنکور، وصل به سیستم هستند. مثلا یکی از فروشندگان مدرک و صندلی دانشگاهی، عضو روابط عمومی یک بانک دولتی بود که شخصا دورادور از هویتش اطلاع یافته بودم.
این در حالی ست که از یک سو، مدرک میفروشند و از سوی دیگر با به فنا دادن سیستمهایی نظیر وضعیت اعضاء نظام پزشکی و کادر محترم درمان، تعداد زیادی از آنها را به ناامیدی، مهاجرت، پناهندگی، خودکشی و... سوق میدهند.
ما نیازمند تحول در آگاهی جمعی هستیم؛ باید بتوانیم خط مشی سودجویان علیالخصوص وابستگان به سیستم حاکم را شناسایی و دنبال کنیم و آیندهی فرزندانمان را در گرو بازیهایی با پایان تلخ قرار ندهیم. این سیستم، فشل است؛ در هیچ بعدی از ابعاد کارآیی نداشته و نخواهد داشت.**
#عیسی_اسدی
خرداد ۱۴۰۳
☑??
✔#حزن
برشی از شعر:
... پا میشوم؛
پشتِ پنجره، چشمبسته
آ غوش باز میکنم
و عطرِ خاکِ نمزده را
سرشار از عطشِ بوی موی تو
در ذهن، میبوسم.
شعر، صدا و ادیت: #عیسیاسدیمیم ۱۴۰۰
MUSIC: TOUS LES DEUX/ INSTRUMENTAL/ SONG BY SEEMONE
☑? *✔* بیماریِ اقلیتِ همراه
در جوامعی که در سیطره و غصب سیستم حاکمهی فاسد و سرکوبگر قرار دارند، روند تحول آگاهی نسبت به وضعیت نابسامانی که آنها را فرا گرفته، به طرز قابل توجهی تحت تاثیر جمعیتی ناآگاه و جوزده قرار میگیرد به طوریکه موقعیت روز به روز، بدتر و بدتر میشود. وقتی ملتی هرچند اقلیت، همراه موجسازی رسانههای حکومتی و شبهحکومتی، در مراسم و همایشهای آن سیستم، حتی برای وقتگذرانی شرکت میکنند، امید به تغییر، بسیار ناچیز میشود. درواقع عدهی قلیلی جاهل ناخواسته یا خواسته، در تکثیر وقاحت و جنایت مشارکت میورزند و تلاشها و فداکاریهای آزادیخواهان و دگراندیشان را هرچه بیشتر در معرض خطر قرار میدهند. متاسفانه یکی از فرقههایی که در طول تاریخ، همواره مصیبت به بار آورده و امکان اصلاح، تحول، تغییر و دگردیسی را ناممکن کرده، همان دیدگاه رو به قعر مذهبیون و دینپرستانِ بیمار است که جمعیتی فراوان از یک سرزمین را با خطر تخریب چندجانبهی رفاه، فرهنگ، اخلاق، منابع طبیعی، خاک و... قرار میدهد.
شاید بزرگترین چالش در نهضتهای آزادیخواهانه، مواجهه با همین طیف خودخواه و بیفکر باشد. اتفاقی که در چند دههی اخیر بارها و بارها به تجربه رسیده است.**
? #عیسی_اسدی
خرداد ۱۴۰۳
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94