『‹fou›』

Description
Fou: دیوانه
مثل چای بعد از قتل :)
We recommend to visit

کانال فیلم

Last updated 1 year, 4 months ago

‌( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد ) ‌

‌آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار‌ ‌‌ ‌

‌‌??? : @mobsec_ads

??? : @sudosup_bot

Last updated 3 months, 1 week ago

hace 1 año, 5 meses
『‹fou›』
hace 1 año, 5 meses
『‹fou›』
hace 1 año, 5 meses

So I smile when he calls me Persimmon

hace 1 año, 5 meses

تو؟ تو عزیزم حتی با زخم روی دستم هم مهربون بودی.

hace 1 año, 5 meses

و خب آره
مثل الان که ایستگاه رو جا موندم، چهارزانو می‌شینم و هر قطاری بالاخره به اون مقصدی که شاید ردش کردی برمی‌گرده.

hace 1 año, 5 meses

ری‌را، عزیزم!
تو راست می‌گفتی،
من هرگز نتوانستم خودم را به جریان بسپارم، آنقدر که بار تمام موهایی که کوتاه کرده بودم روی شانه‌هایم مانده.
و تمام دست‌هایی که دوستشان داشتم، پیش از خداحافظی‌های طولانی.

hace 1 año, 6 meses
دوباره شروع کردم به خوندن نوت …

دوباره شروع کردم به خوندن نوت ها و هی زیر لب تکرار می‌کنم که زمان چیز عجیبیه.

hace 1 año, 6 meses
『‹fou›』
hace 1 año, 6 meses

دلم اون پاییزی رو میخواد که با بافتنی زردم روبروی تئاتر شهر با هانیه چای میخوردیم

hace 1 año, 6 meses
اینکه آقای کافه‌ای بعد از اون …

اینکه آقای کافه‌ای بعد از اون همه سر و صدا گفت که دفعه بعدم بیاید یعنی جای خوبیِ.

We recommend to visit

کانال فیلم

Last updated 1 year, 4 months ago

‌( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد ) ‌

‌آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار‌ ‌‌ ‌

‌‌??? : @mobsec_ads

??? : @sudosup_bot

Last updated 3 months, 1 week ago