.رها شده در مجال موهایت
رها شده در راهی متکثر.
دریای ناآرامی ست شب
رادیو می‌گوید
این‌قدر که بپیچانم و
بر موج تو سوار شوم
بپیچانم و برقصانی‌ام
چنان که پیش از این در بارهای تو بارها
گفته‌بودم از نمی‌دانم کجاها که تو باشی
گفته بودم از چگونه نمی‌گویم، گفتنی‌ها که تو باشی
گفته بودم که بگویی شاید
این داس بود به خرمنت
نه قرص نیم شده‌ای در کمالِ کلمه

می‌توانی برقص!
می‌توانی گوش‌هایم را نشانه بگیر
و از چنین و چنان، آنچنان بگو که بگیرد به گونه
به چشم‌های نامسلح و این رگبار
به تراکم جمله‌ای در گلو
که از "دارم" جز فعلی
بر افعال نامنتشرش‌اش
نمانده است

فرزین پارسی‌کیا
از کتاب《جراحت کلمه》
انتشارات مروارید

#یزدان_سلحشور
#فرزین_پارسی_کیا
#در_حضور_شعر

@farzinparsikia

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D9%86_%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%DB%8C%D8%A7

■
((ناطور))
.
چسب را به درد بستم
به بسیط‌ِ بی‌معالجه تا
((درد/مان))* شود.
.
#فرزین_پارسی_کیا

■
تندی احساس سوزش در زبان و دهان [و حتی جاهای دیگر] ایجاد می‌کند. این احساس مربوط به ماده‌‌ای‌ست به نام ((کاپسی‌سین)) که در فلفل‌ها [و برخی سبزیجات تند وجود دارد].
تندی یک مزه نیست [و در اصل نوعی درد است]، چون مربوط به حس لامسه می‌شود.
اما در آشپزی معمولاً ایجاد تندی با اضافه کردن انواع فلفل به‌دست می‌آید.
.
دانشنامه ویکی‌پدیا
■
کسانی که به مانند من علاقمند غذاهای تند هستند خوب می‌دانند که خوردن چنین غذاهایی، لذتی بی‌مانند دارد و با این که جزوه مزه‌ها محسوب نمی‌شود، کیفی در آن هست که در کیفیت هیچ مزه‌ای وجود ندارد. هر تندی‌خوری با علم به این که می‌داند خواهد سوخت، فلفل را می‌خورد. می‌داند و خود را می‌سوزاند و باز به این معشوقه‌ی بی‌مانند بازمی‌گردد، چه ذائقه‌ای ماجراجو دارد.
آیا این جز جنون و عشق است؟ جز آنکه در آن و لحظه درد می‌کشد و می‌سوزد و لذتی می‌برد که دیگران آن را درک نمی‌کنند و گاهی به طعنه حکم بر دیوانگی آن فرد هم می‌دهند؟
■
شعر شبیه هیچ چیز نیست، شبیه هیچ مزه‌ای، جنونی‌ست بی‌مانند که دائما به تحقیر و طعنه می‌انجامد و درد. اما معشوقه‌ای‌ست که پیوسته شاعر را به ارتکاب مجدد مجبور می‌کند. تا بسوزد و بسازد و آتش‌بگیرد و لذت ببرد.
آی، شعر!
تنها لذت مترادفِ با مرگ!
ای آنچه هر لحظه‌ات هیجانی بی‌همتاست!
مرا در آغوش بگیر
می‌خواهم با سوزمرگ تو بسازم.
■
#فرزین_پارسی‌کیا
#در_حضور_شعر

البوم کاشفان فروتن شوکران
شعر و صدای احمد شاملو
موسیقی فریدون شهبازیان
قسمت یکم
#در_حضور_شعر

ماه، گل می‌شود و
دود ورزشگاه را می‌گیرد
و من پلنگی،
که لَنگ یک گلوله، می‌لنگد

فرزین پارسی‌‌کیا

من زرد
تو سرخ
بیا نارنجی شویم...

ترانه سلام‌علیک
اثر فرهاد دریا خواننده‌ی شهیر افغانستان

@farzinparsikia

.
حالا که خوب نگاه می‌کنم از کودکی تو همسفر تمام سفرهای من بودی، همپای تمام میهمانی‌های من و هم‌قدم هر لحظه‌ی نابی که پای ساز و گیتاری به میان آمد اما از همه مهم‌تر رفاقتمان سر آن آهوی وحشی حافظ* بود که تو به شکلی حیرت‌انگیز می‌خواندی و من به گونه‌ای که گونه را سیل بگیرد و گلو را غصه ببند با تو تکرار می‌کردم. (( لبِ سَرچشمه‌ای و طَرفِ جویی/ نَمِ اَشکی و با خود گفت و گویی))

برای من این آوازت تکان‌دهنده و بی‌مانند بود، و همچنان در تعجبم که واقعا چگونه و در چه حالی بودی که آن آهوی وحشی را بعد از قرن‌ها این‌چنین زیبا به قاب آواز کشیدی و دوباره جان بخشیدی.
فرامرز جان!
می‌گویند رفته‌ای، اما خوب می‌دانم تو تا همیشه همه را به سفر می‌بری و در دل‌ها می‌مانی.
او نیست با خودش/ او رفته با صدایش/ اما خواندن نمی‌تواند....
.
#فرزین_پارسی_کیا
#فرامرز_اصلانی
#فرامرزاصلانی
.
مثنوی الا ای آهوی وحشی از حافظ با صدای زنده‌یاد فرامرز اصلانی
* بخشی از شعر ری‌را اثر نیما یوشیج
.
#موسیقی #سفر #اگه_یه_روز_بری_سفر #الا_ای_آهوی_وحشی_کجایی
#موسیقی_پاپ
https://www.instagram.com/p/C4xC9DiKQqL/?igsh=MWxqdGd5bG83YnRxdQ==

کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست
بر زمستان صبر باید طالب نوروز را
#سعدی

نوروز بر همگان به شادی و پیروزی☘️

#فرزین_پارسی_کیا

آی اندوه نارسیده!
فاجعه‌ی ندیده!
شمارش شریان پتو بر خوابِ مادر! (که باش! ای‌کاش)
از حرف‌های ناگفته
چیزی برایمان بیاور
که خارج از قاعده‌ی سیری‌ناپذیر خاک باشد
که خسته‌ام از این میم‌ و را و گاف
از این تن، این شکاف
_هزاران دهانِ پست زمین_
من خسته‌ام، همین

#فرزین_پارسی_کیا
#شعر_تازه
#در_حضور_شعر

@farzinparsika