اینجارو..

Mikasa :Sii solo il mio fiore

And the pain had reached my capillaries
But I was still smiling.

کاش مشکلات با صحبت کردن حل می‌شدن،
ولی اینطور نیست؛ وقتی ازم می‌خوای حرف بزنم یعنی باید باز هم مرورشون کنم؛ من بریدم. نمی‌تونم بازگو کنم چی‌شده و چی‌نشده.

مدت هاست که در سکوت فریاد میزنیم

مدت هاست که در سکوت فریاد میزنیم

شاید بَره باید بتونه شیر بشه تا گرگ سمتش نیاد.

Nothing happened, it's been a long time.
It made me so tired.
but still standing
I'm still here
And you know how hot I am, but you don't care.

پرسید مگه چقدر باهات زندگی کردم که انقدر بی‌قرارتم. بغض کردم ماریا، می‌دونی چرا؟ چون ما مدت کمی با هم بودیم و تمام چیزهایی که می‌خواستم باهات تجربه کنم، تمام جاهایی که می‌خواستم باهات برم و تمام وقتی که می‌خواستم باهات سپری کنم تبدیل شدن به یه حسرت بزرگ وسط قلبم.

I’m so sick of myself, I’d rather be anyone else.