آدینه است
مرا دعوت کن به کافه دنج آغوشت
به مهمانی شعر و شراب و بوسه کنج‌ لبانت
اسمم‌ را بخوان بر آوای روح نوازَت
عریان اندامم را پیچ و تاب ده
برقصان بر چنگ‌ نوازش انگشتانت
مرا پرواز ده با جادویِ سِحر انگیز نگاهت
مرا بخوان‌ به ضیافتِ گردش
تا وسعت امنِ شانه هایَت.
آدینه است
مرا دعوت کن‌ به کافه دنج آغوشت...

#فرزانه_طالبی_پور

و گویی زمان
مرا در لحظه‌ی دیدار با تو
محبوس کرده است
و گویی تمام امیدهای من
به چشمانِ تو گره خورده‌اند

پس چگونه این احساس را توصیف کنم
و به دیگران بفهمانم که یادت چگونه
همچون قویی زیبا صبح تا شب
در خاطرم پرواز می‌کند
و زیبایی زنان دیگر را از چشم من می‌اندازد...

#نزار_قبانی
‌‌‌‌‌‌

.

جمعه را پرسه می زنم
در پس کوچه های خیال
ولبریز از حسِ انتظار
به دنبالِ حالِ خوش، 
در حوالیِ توأم...
چقدر
تو را کم دارم!...

#آناا_کیاجمالی

🎼

#اوا_بهرام
#روزهای_تنهایی

🖤

من جاده ابریشم‌ام
در من کاروان‌های بسیاری
به غارت رفته‌اند
بازرگانان بسیاری راه گم کرده‌اند
شترانی با بار ادویه و دارچین
در شن خفته‌اند

رونقی داشت دلم قبل از تو
طاعون عشق ویرانم کرد
من جاده ابریشم‌ام
که حالا با خاک یکسان شده‌ام
اما
هنوز هم
از هر طرف که در من سفر کنند
به تو خواهند رسید.

#جواد_گنجعلی

🖤

غم زمانه خورَم یا فراق یار کشم؟
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم؟

#سعدی

🖤

ای زنبق وحشی
که در کوهستانی به نام انتظار
روییده‌ای
آیا تو نیز کسی را در این پاییز
وعده دیدار داده‌ای؟

#اُنو_نو_کوماچی

🖤

بپرس از من
که چگونه پاهایم را جاگذاشته‌ام
و با قلبم به‌سراغت آمده‌ام
چون درختی که با برگ‌هایش
خود را به پاییز می‌رساند

بخواه از من
که برایت توضیح دهم
با من چه کرده‌ اندوهت
که بعد از این
هرجا درختی دربرابر زرد شدن مقاومت کند
خودم
یک‌تنه آبروی پاییز را می‌خرم.

#لیلا_کردبچه

🖤

.

نبودنت را در پاییز هم
به دوشِ دل می کشم
فصل برگ ریزان خاطرات تو
غروب و نسیم دلتنگی هایش
می لرزاند تن عاشقی ام را
عشق  و خاطرات تو
زرد و نارنجی می شود
رنگ شاعرانه می گیرد؛
قدم می زنم
بدون چتر زیر نم نم باران،
قصه های بی تو ...غصه می شود

و "انار دلم ترک بر میدارد بر روی شاخسار تنهاییها"

#باران_مقدم
🖤

دلم براي کَسي تنگ است
که آفتاب صداقت را
به ميهماني گل هاي باغ مي آورد

#حمید_مصدق

?