بدیِ این روزگار اینه که تا وقتی غالبی همه کنارتن، ولی وای به حال مغلوب که همیشه تنهاست

روز دیگری گذشتو و هنوز در یاد من نفس میکشی؛

ما تنها زندگی ميكنيم، تنها ميميريم،
چيزای ديگه خيالِ باطلن.

امروز یک بار دیگر از خود پرسیدم:
«آیا او را دوست دارم؟!»
و باز یک بار دیگر نمی‌دانستم چه جوابی بدهم.

تنها خاک، پشیمانی ما را تحمل خواهد کرد

یه سری آدما هستن، دنیایی بدی در حقت بکنن برات اهمیتی نداره، اما یه سری دیگه هستن
اگه اندازه نوک سوزن بدی درحقت بکنن تا قیامت نه میبخشیشون نه از فکرت بیرون می‌ره
اینا همونایین که روزی برات عزیز بودن.

تو واقعیت رفتی یه درده، اینکه تو خواب میبینم رفتی ام هزار درده..

از دلم دور شدی فکر تو آمد ب سرم
خواب می‌بینمت از خواب نباید بپرم
خوابِ چشمانِ تو با نامه ی خیسی در مشت
تو نباشی غمِ این عصر مرا خواهد کُشت

بیا ببینتت دوباره این چشمای بی‌خواب و..
یادت بیارم تورو چجوری میخوام و..
مثل من تو جهنمم خوشه کی باتو؟

از خواب چو برخیزم اول تو به یادآیی...