عاشق شدن اینجوریه که دراز میکشی به سقف نگاه میکنی، به اون فکر میکنی، به سقف میخندی.

پارت جدید?❤️

نظراتتون زیاد باشه پارت هدیه دادیمم?❤️

????
???
??
?

#part_206

محکم بغلش کردم....دیگه واسم هیچی مهم نبود دیگه مهم نبود که کسی بفهمه من عاشقشم...عاشق شدن که جرم نیست.... من عاشق خانم کوچولوی شر و شیطون خودمم...
+کمتر دلبری کن خانوم کوچولو
از خودم جداش کردم احساس کردم بغض کرده ....
کیانا=من برم پیش کیارش
+باشه عزیزم
دو ساعتی از جشن میگذشت کیانا رو صندلی نشسته به یه گوشه خیره شده بود....
رفتم کنارش..
+خوبی
کیانا سرشو اورد بالا...
کیانا=اره
+اخ دروغ اون به کسی که تو رو بهتر از خودت میشناسه
کیانا=یکمی خستم چیزی نیس...
+حالا خانوم خانوما به من افتخار میدن...
کیانا یه لبخند بی جون زد وگفت....
+بله چراکه ندم

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

????
???
??
?

#part_205

منتظر کیانا بودم....که بالاخره خانم تشریف فرما شدن....وااای خدای من کیانا تو اون لباس طلایی مث یه پرنسس شده بود...ولی چشماش پر از غم بود ....باید بفهمم قضیه از چه قراره....

#پویا

چشمم به در بود تا کیانا بیاد....بالاخره بعد از نیم ساعت اومد... کیارش وکیانا اومدن داخل طبقه ی بالا واسه جونا بود پایین مال مامان اینا....وااای خدا...کیانای من تو اون لباس شده بود عین یه فرشته ... اومد نزدیکمو گفت...
کیانا=سلام
+سلام پرنسس من چطوره؟
کیانا=خوبم
نمیدونم چرا احساس میکردم این اون کیانای همیشگی نیس...
بعد یه جعبه گرفت طرفم....بازش کردم یه انگشتر و ساعت به رنگ نقره ای توش بود ......
کیانا=با ساعت انگشتر خودم سته....خوشت اومده
لحنش بچگانه بود دلم غنج رفت واسه حرف زدنش ...

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

????
???
??
?

#part_204

کیانا=داداشی من تازه فهمیدم پویا رو دوست ندارم
با تعجب داشتم نگاش میکردم....
+چی میگی تو
کیانا=من فهمیدم حسم من فقط یه عادت بوده
+داری باهام شوخی میکنی
کیانا=داداشی من مث نوشین نیستم من یه هرز*ه نیستم ولی فهمیدم حسم به پویا فقط یه عادت زود گذر بوده.....من بهش دروغ گفتم من اصلا دوسش ندارم...من چون دیدم اگه بگم دوسش ندارم ناراحت میشه گفتم دوسش دارم ولی الان فهمیدم که اشتباه کردم امشب بهش میگم ......نباید بیشتر از این عاشقم بشه .....
بدون اینکه بزاره حرفی بزنم رفت تو اتاقش.....
این چیزا چی بود که الان بهم گفت ...من مطمئنم کیانا پویا رو دوست داره ولی علت این کارشو نمیفهمم.....
کیانا حتی واسه خوردن شامم نیومده یه نگا به ساعت انداختم ساعت9 بود رفتم بالا یه تیپ اسپرت شیک زدم ورفتم پایین..

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

????
???
??
?

#part_203

+دیگه دیگه
سوار ماشین شدیم و راه افتادیم به سمت خونه ....پویا میخواست بره کیکشو بیاره منم رفتم دم در ایفونو زدم.....
کیارش=معلوم هس کجایی
+خرید
کیارش=بیا بالا
در با صدایی تیکی باز شد....رفتم داخل تا خواستم برم بالا که دستم توسط کسی کشیده شد...با دیدنش انگاری روح از تنم این باز چی میخواد...
+دستمو ول کن

#کیارش

درو یه ربعی میشد که باز کرده بودم ...ولی کیانا نیومده بود بالا ...صدای زنگ در اومد...سریع رفتم درو باز کردم... کیانا اومد داخل ولی با حال خراب وسییلارو از دستش گرفتم رفتم واسش یه لیوان اب بیارم دیدم رو مبل نشسته وداره گریه میکنه....لیوان وگذاشتم رو میز...
+کیانا جان ابجی به من نگاه کن....
سرشو اورد بالا چشماش پر اشک بود ....
+چی شده اخه من فدات شم

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

????
???
??
?

#part_202

رفتیم یه رستوران من جوجه سفارش دادم پویا هم کوبیده ...بعد از اینکه غذا مونو خوردیم رفتیم بازار تا ساعت 5 تو بازار بودیم من یه لباس طلایی بلند که خیلی ناز بود وخریدم...... واسه ی پویا یه ساعت خریدم که ست ساعت خودم بود...دوتا حلقه خریده بودم بهش گفتم توش بنویسه k.p حلقه ها خیلی ناز بودن.... همه ی اینکا رو دور از چشم پویا انجام دادم اخه قبلن همه رو پسندیده بودم....یه جورای میشه گفت پیچوندمش....
گوشیم زنگ خورد پویا بود سریع جواب دادم....
+بله
پویا=کجاایی
+دارم میرم پیش ماشین باشه
پویا=باشه
رفتم کنار ماشین وایستادم بعد از یه ربع بالاخره سرو کله ی اقا پیدا شد....
+چه عجب
پویا=شما منو میکارید ومیرن چیزی نیس من دو دقیقه دیر کنم اشکالی داره
+ من واسه کارم دلیل دارم
پویا=چه دلیلی

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

????
???
??
?

#part_201

پویا=قول بده که هیچ وقت نری...قول بده که ترکم نمیکنی
+اخ دورت بگردم ...من اگه خودمم بخوام نمیتونم نخوامت
بوسه کوتاهی رو لبام نشوند وگفت...
پویا=بالاخره بعد از چند ماه با ارامش میخوابم
انقد خسته بودم که با نوازشای پویا و زمزمه های عاشقانش نفهمیدم کی خوابم برد.....
صبح با صدای پویا از خواب بیدار شدم....
پویا=پاشو دیگه چقد میخوابی
+مگه ساعت چنده
پویا=ساعت 1
+چیییی
پویا=نخود چی
+چقد خوابیدم
پویا=اره دیگه جات خوب بود واسه اونه
یه لبخندی زدم و گفتم...
+بله دیگه
پویا=بریم یه چیزی بخوریم
+بریم

?کپی ممنوع?
هر گونه کپی حتی با اسم نویسنده پیگرد قانونی دارد❌❌
به قلم #Nafas

فردا شب پارت داریم??