شرح مثنوی معنوی برای جوانان و نوجوانان
♦️ جلسه صد و هشتم
شکوفایی دین

🌿 آدرس شعر: مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات 1913 الی 1924

🌿 نام حکایت: پیر چنگی در عهد عمر رضی الله عنه که از بهر خدا روز بینوایی در چنگ زد میان گورستان.

🌿 شرح: پیر چنگی که از گرسنگی برای خدا می‌نوازد.

🌿 بیان شعر:
« آن شنیدستی که در عهد عمر، بود چنگی مطربی با کرّ و فر »

💎 موضوعات:

✨ شریعت
شریعت دارای آداب و اسباب خاصی برای عبادت است

✨ طریقت
در طریقت، عبادت خداوند آداب خاصی ندارد و در هر زمان و مکان امکان‌پذیر است

✨ جدا شدن ایمان از شریعت
با جدا شدن ایمان از شریعت، انحصار مالکیت دین از علماء جدا می‌شود و به دست عوام می‌رسد

✨ تفاوت اصلی طریقتی‌ها با شریعتی‌ها در میزان علاقه آن‌ها به موسیقی است

✨ ارتقاء دین
دین یک فرآیند در حال تکامل است و خداوند خود، دین را ارتقاء می‌دهد

✨ نغمه‌ی فرشتگان
با گوش ناپاک که با پرده‌های ذهن پوشیده شده‌اند، نمی‌توان نغمه اولیای الهی را شنید.

✨ نغمه‌ی دل
شنیدن ندای قلب بالاتر از همه‌ی دست‌آوردهای معنوی است

📎دسترسی آسان به سایر جلسات شرح مثنوی
#مولانا
#شرح_مثنوی
#لایو_اینستاگرام
@spiritual_mind

مناجات پایانی جلسه صد و هفتم

🙏پروردگارا ؛
بابت تمام لحظاتی که در خود بزرگ بینی و کبر و غرور بودیم توبه می‌کنیم ما را ببخش و بیامرز.

🙏پروردگارا ؛
دستان ما را در دستان یوسف هستی قرار بده،
و چشمان ما را به بوی مبارک یوسف هستی روشن بگردان.

🙏پروردگارا ؛
از تو طلب می‌کنیم زشتی‌های ما را به زیبایی خودت پاک بنمایی.

🙏پروردگارا ؛
بابت تمام ثانیه‌های عمرمان که در ناآگاهی بودیم و به درک ماورایی جهان هستی نرسیدیم به درک عالم غیب نرسیدیم و زندگی را هدر دادیم توبه می‌کنیم ما را ببخش و بیامرز.

🙏پروردگارا ؛
بابت تمام نعمت‌های فراوانی که به ما بخشیدی تو را سپاس می‌گوییم.

🙏پروردگارا ؛
در خلق مدام، خلقی نیکوتر از ما بیافرین.

🙏پروردگارا ؛
از هستی خود توبه می‌کنیم، از وجود خود توبه می‌کنیم از آنچه که هستیم پر از رنج و درد و مصیبت و ناآگاهی توبه می‌کنیم و طلب می‌کنیم که وجود ما را پر از خیر و برکت و آگاهی و اثربخشی و فرخنده روزی قرار دهی.

🙏پروردگارا ؛
طلب می‌کنیم مردمان جهان را در بهترین وضعیت خلقت و آگاهی و درک و نور و صلح و آشتی قرار دهی.

«الحمدلله رب العالمین.»

در پناه نور و عشق الهی باشید.✨💛

پایان جلسه صد و هفتم

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_صد_و_هفت

@masnavymoghaddam

بیت ۱۸۲۰

"مرد غرقه گشته جانی می‌کَند
دست را در هر گیاهی می‌زند"

🍃می گوید انسانی که در حال غرق شدن است به هر گیاهی که به دستش بیاید چنگ می‌زند که بتواند خودش را نجات دهد.

◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇

بیت ۱۸۲۱

"تا کدامش دست گیرد بر خطر
دست و پایی می‌زند از بیم سر"

🍃تا زمانی که سر آدم زیر آب نرفته است زنده است.
سر که رفت زیر آب دیگر نمی‌تواند نفس بکشد،
و سر را از دست دادن معادل مرگ است.

"کدامش دست گیرد در خطر" یعنی آدم‌ها در زمان بحران همین طور چاره جویی‌های مختلف می‌کنند تا ببینند کدامش خوب است.
مثلاً دارو می‌خورند، وارد رابطه می‌شوند، از رابطه خارج می‌شوند، پرخوری می‌کنند و…

یعنی آدم‌هایی که گرفتار اضطراب و افسردگی و خشم شده باشند نمی‌دانند چه کنند و هر لحظه کاری می‌کنند که خودشان را به نوعی آرام کنند و نجات دهند.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_صد_و_دو

@masnavymoghaddam

بیت ۱۸۱۹

"گه تناقض گاه ناز و گه نیاز
گاه سودای حقیقت گه مجاز"

🍃بیت خیلی قشنگی است.
خواجه همین طور حرف‌هایی می‌زد که کاملاً متضاد بود.

شاید دیده باشید وقتی خانواده‌ای عزیزی را از دست میدهد شروع به کِل کشیدن می‌کنند و کمی بعد خودشان را می‌زنند و گریه می‌کنند و یا از آرزوهایشان می‌گویند.
این‌ها تناقض گویی و پراکنده گویی است که گاهی به سمت حقیقت و گاهی به سمت مجاز می‌رود.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_صد_و_دو

@masnavymoghaddam

بیت ۱۸۱۸

"خواجه اندر آتش و درد و حنین
صد پراکنده همی گفت این چنین"

🌿خواجه از غم مرگ طوطی گرفتار درد و حنین شد.
او ناله و فریاد‌های دردآمیزی می‌کرد و به پراکنده‌گویی افتاد.

آدم‌ها زمانی که دچار شوک عصبی می‌شوند شروع به پراکنده‌گویی می‌کنند و از هر دری سخن می‌گویند، می‌خندند، گریه می‌کنند و حرف‌های نامربوط می‌زنند.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_صد_و_دو

@masnavymoghaddam

بیت ۱۶۸۲

«صد هزاران نیک و بد را آن بهی
می‌کند هر شب ز دل‌هاشان تهی»

☘آن بِهی به معنای زیبا و روشن، آن ولی زمان، آن یوسف آسمانی است.

ولیِ الهی می‌تواند صد هزاران نیک و بد را یعنی خاطرات و باورها و داده‌های مثبت و منفی را یک شبه از ذهن و دل و قلب شما پاک کند.

تقریبا از سال ۱۹۷۰ دولت‌های سرتاسر دنیا روش‌های کنترل ذهن را یاد گرفتند.
چطوری؟
پیام پنهان و تصویر پنهان در انواع رسانه‌های خود می‌گذاشتند که در ناخودآگاه بشر وارد شود و آنها را کنترل کنند و تا حدی هم موفق بودند و فروش کالاهای خود را بالا می‌بردند و یا رأی‌های خود را تغییر می‌دادند.
تمام سیاستمداران تاریک دنیا این کار را در سالهای پیش می‌کردند؛
اما چرا موفق نشدند و نتوانستند جهان را تک قطبی کنند؟

👈آنها در حیطه‌ی ذهن خیلی پژوهش داشتند، و متوجه شدند یک کد ذهنی یا یک ویروس ذهنی را با دیدن یک تصویر یا یک برنامه میشود در ذهن انسان‌ها فرستاد.
اما چرا فردا که شد نظر مردم همان نظر قبلی بود!؟

☘مولانا پاسخ میدهد در شب گویا کسی یا کسانی این کدهای معیوب را پاک می‌کند!

استعمارگران در حیطه علوم ذهنی آنقدر پیشرفت کردند که تا حالا باید تمام مردم را برده می‌کردند، اما در یک مورد هنوز موفق به دسترسی نشدند و آن خواب است؛
چون خواب از کنترل خارج است.
خواب، حیطه‌ای است که می‌تواند به حیطه‌ی امن الهی وصل شود.
ولی الهی یا لطف الهی میتواند بسیاری از کدهای ذهنی معیوب که با امواج و تصاویر در ذهن انسان‌ها کاشته شده با دو شب خوابیدن از ذهن و ضمیر و قلب‌ شما پاک کند.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_نود_و_چهار

@masnavymoghaddam

بیت ۱۶۸۱

"چون فراموشی خلق و یادشان
با وی است و او رسد فریادشان"

🌴ما در این دنیا کلی هزینه داده‌ایم و خود را بیچاره کرده‌ایم که به اینجا رسیده‌ایم.
ما هزینه‌ را با عمر و جوانی پرداخت کرده‌ایم؛
پس نتیجه‌ باید یک تجربه الهی باشد، اما می‌بینیم ما همان ناآگاهی که بودیم، هستیم! چرا؟
چون تجربه‌ را از یاد برده‌ایم.

🌴خیلی نکته مهمی است.
چرا تجربه را از یاد بردیم؟
ما اشتباهی کردیم و از اشتباه عبور کردیم، اما تجارب یادمان رفت و رشد نکردیم.
یعنی من هزینه را پرداخت کردم و آگاهی را دریافت کردم لذا آن آگاهی کا باید برای بالا رفتن من پله می‌شد از یادم رفت و من همان آدم ناآگاه ماندم.
چرا؟
چون دست ولی باید کمک میکرد که میتوانستیم دارایی خود را مصرف کنیم.

🌴برخی معتقدند توسل کار اشتباهی است و شرک است.
آخر مگر می‌خواهید عبادتش کنید.
وقتی به یک معلم خصوصی می‌گویید زحمت بکشد دو ساعت ریاضی کار کند یعنی به او متوسل می‌شوید که برای درسهای عقب افتاده به دادتان برسد.
و ربطی ندارد که بگویید شرک می‌ورزید!

🌴الان مدتی هست مسائل توسل به اولیا الهی را به عنوان شرک معرفی می‌کنند و می‌گویند «الیس الله علی عبده‌ی بکفاف»
بله، خدا کافی‌ است.

اما آیا شما دکتر نمی‌روید؟
قصابی نمی‌روید؟
پروسه‌ی رشد و تعالی انسان هم نیاز به معلم خصوصی دارد.

توسل چه می‌کند؟
دارایی شما را پله می‌کند بتوانید یک قدم بالاتر بروید.
اگر محبت ولیدر دلتان باشد و اولیا الهی را دوست داشته باشید، رابطه قلبی با ایشان برقرار کنید، کمک می‌کند که بتوانید دارایی خود را مصرف و استفاده کنید.
در واقع چیزی به شما نمی‌دهند بلکه آموزش می‌بینید آگاهی دریافت می‌کنید که مصرف کننده‌ی خوبی باشید.
معلم ریاضی هم کتاب خودتان را به شما آموزش می‌دهد.

🌴مولانا می‌گوید برخی فراموشی می‌گیرند.
پس مواظب باشید به فراموشی گرفتار نشوید چون هزینه‌اش را پرداخته و آگاهی‌اش را خریده‌ایم.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_نود_و_چهار

@masnavymoghaddam

بیت ۱۶۸۰

«من تمام این نیارم گفت از آن
منع می‌آید ز صاحب مرکزان»

🍃ببینید مولانا چه‌قدر این‌جا گیر است!
گویا یک نفر در حال حرف زدن با مولاناست و لب می‌گزد که مولانا ساکت شو و بیش از این نگو.
می‌گوید من نمی‌توانم تمام ماجرا را بگویم.
چون «منعی می‌آید از صاحب مرکزان»

🍃صاحب مرکز کیست؟
یک دایره تصور کنید که به سنتر یا مرکز آن صاحب مرکز می‌گویند.
در اصطلاح عرفانی "قطب" گفته می‌شود.

🍃شنیده‌ایم که می‌گویند قطبِ عالمِ امکان، امام زمان؛
قطب، مرکز و اصل ِکاری است
و همه بر اساس او سنجیده می‌شوند.

👈تشخيص و سنجش حق یا باطل از میزان نزدیکی به قطب و ولیّ الهی مشخص می‌شود.

ما بقیه را که نمی‌توانیم بسنجیم،
خود را می‌سنجیم که چه قدر به اولیاء الهی نزدیک هستیم.
چون اولیای الهی قطب و مرکز جهان هستند؛
اما ما دور هستیم و گریز از مرکز ما را به آن طرف‌ها می‌اندازد.
ما حول ولی زمان طواف می‌کنیم.
اگر به او نزدیک شویم طبیعتاً کارمان سخت می‌شود چون نیروی گریز از مرکز ما را می‌کشد و از مرکز دور می‌کند.

👈معیار سنجش این است که دل ِ خود را مشاهده کنید که چه میزان در قلبتان به اولیای الهی محبت دارید؟
این‌گونه متوجه میران رشدتان میشوید.

در ادامه در مورد این‌که اولیاء الهی چه کسانی هستند توضیح می‌دهیم.
هر کس که خدا را واقعاً دوست دارد و با خدا از سر عناد و جنگ نیست،
او ولی الهی است و خداوند او را فرستاده که ما را دستگیری کند.
در مورد ولی بیشتر صحبت می‌کنیم.

🍃بعد می‌گوید صاحب مرکزان، یعنی آن اقطاب، آن کسانی که اولیای الهی هستند من را منع می‌کنند که مولانا بیش از این مگو!

🍃این اشعار، اشعار خاصی هستند.
گویا مولانا در فضایی خاص و در جوار اساتیدی قرار دارد که به او لب‌گزه می‌روند بیشتر از این سخنی نگوید.

مولانا در جایی می‌گوید:
"ز اندرونم صد خموش خوش نفس
دست بر لب مي زند يعني که بس"

«صد حریف خوش نفس» یعنی کسانی که وصل هستند، دَم آنها دم الهی است.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_نود_و_چهار

@masnavymoghaddam

بیت ۱۶۷۰

بسته در‌های موالید از سبب
چون پشیمان شد ولی زان دست رب

🌷موالید یعنی بازتاب و نتیجه

موالید یا تولیداتی که ما داشتیم در قانون علت و معلولی یا سبب و مسبب گیر افتاده اند.
شما کاری انجام می‌دهید که بازتاب آن از سمت حق به سمت شما بر می‌گردد.

من الآن یک خطایی کردم این خطا سبب شده که دیر یا زود بلایی وارد زندگی من شود.
اما اولیاء الهی کسانی هستند که میتوانند در موالید را از روی سبب ببندند.

🌷عوالم‌ شامل عالم فیزیکی، اثیری، ذهنی و علّی است که عالم علّی لطیف‌تر از حتی ذهن ماست، فرای ذهن ماست؛
ولیّ ِ الهی می‌تواند به عالم علّی رفته و در ِ موالید را ببندد و اجازه ندهد که تولیدات ما وارد شود.
ميتواند موالید را از آنجا پاک کند.

👈هر کسی به من بگوید می‌خواهم وضعیت زندگی خود را سروسامان بدهم می‌گویم برو توبه کن. چرا؟
چون زندگی بازتاب چیز‌هایی است که دست من و شما نیست.
این همه اتفاق در زندگی ما می‌افتد که در هیچ کدام آن مستقیم دخل و تصرف نداریم و خودش پیش می‌آید.
پس شما می‌خواهید چه چیزی را اصلاح کنید؟!

🌷من می‌توانم از این جا به بعد خراب کاری نکنم این دست من است، اما آن علتی که در زندگی من وارد میشود را دیگر نمی‌توان کاری کرد، آن‌ها را فقط اولیاء الهی می‌توانند برایمان پاک کرده و از ما محافظت کنند.

"چون پشیمان شد ولی زان دست رب"

می‌گوید ولی الهی حتی آن مَلِک و آن کسی که مسئول این بازتاب بود را هم مجبور میکند که دست نگه دارد.

جهان هستی توسط دستان خدا اداره می‌شود.
دستان خدا منظور ملائکه هستند.

می‌گوید ولی خدا حتی کاری کرد که آن ملائکه پشیمان شود که چنین عذابی برای این فرد بیاورد.
یعنی تقدیر را توانست جا به جا کند.

#علی_مقدم
#شرح_مثنوی_معنوی
#جلسه_نود_و_سه

@masnavymoghaddam