✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
۸/۰۷/۹۱:
«صبحها از بیدار شدن دلخورم و این همیشه برای من علامت بدی است. بودنم را در خانه لحظه به لحظه حس میکنم و طعم تنها و دلگیر آن را با حسرت میچشم. مثل کسی که میداند چند روزی بیشتر به آخر عمرش نمانده و لحظهها را با تنگدستی خسیسانهای میگذراند. غزاله و گیتا که برگردند من دیگر در این خانه نخواهم بود.»
- روزها در راه؛ شاهرخ مسکوب.
@monadchannel
شب عفت مستشارنیا و محمدسرور مولایی
هفتصد و پنجاه و نهمین شب از شبهای مجله بخارا به بزرگداشت عفت مستشارنیا و محمدسرور مولایی و یادکرد خدمات گوناگون فرهنگی و زنده ساختن پیوندهای دیرین میان همزبانان همسایه توسط این زوج ادبی اختصاص یافته است. حاصل این پیوند علاقه و عطف توجه، پژوهشهای ارزشمند خانم دکتر مستشارنیا در زمینه ادبیات افغانستان است. تصحیح متون گمنام و ناشناخته از آثار ارزشمند ایشان به شمار میرود. حضور دکتر مولایی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای مهاجران افغانستان در ایران موجب دلگرمی و نشاط گشته و وجودشان برای هموطنانشان سرمشقی است از صرف کردن فعل خواستن و توانستن.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود. در ابتدا شاهد نمایش گزیدهای از فیلم مستند «در سایهبان اورنگ عشق» و سپس سخنرانی مریم حسینی، مژگان عبداللهی، صدف گلمرادی، هومن یوسفدهی و علی دهباشی خواهیم بود.
«در سایهبان اورنگ عشق» فیلم مستند شخصیتنگاری است که سعی دارد زندگی زوج ادبی «عفت مستشارنیا و محمدسرور مولایی» را به تصویر بکشد. پژهشگر و کارگردان این فیلم مستند، سیدجواد میرهاشمی است.
عفت مستشارنیا (متولد ۲۰ امرداد ۱۳۲۶، تهران) پژوهشگر ادبیات زبان فارسی از کودکی به شغل پدر (وکالت) حقوق علاقه و قصد خواندن ادبیات عرب در دانشگاه الازهر مصر را داشت، ولی پس از جوانمرگ شدن پدر در پشت میز اداره، تحصیلات عالیهاش را همزمان با معلمی در دانشگاه تهران ادامه داد. رساله دکترای او «نقش دایه در ادب فارسی از پیش از اسلام تا قرن هشتم» به راهنمایی استادان سیدجعفر شهیدی، سیمین دانشور و مهرداد بهار است.
گزیده آثار دکتر مسشتارنیا:
«پرنیان هفت رنگ» (گزیده چهار مقاله عروضی)
«نسل جوان چگونه سخن میگویند»
«دیوان عایشه درانی»
«دستور زبان تاریخی زبان فارسی»
«فیض قدس: احوال و آثار میرزا عبدالقادر بیدل» (با همکاری خلیلالله خلیلی)
«دیوان ندیم» (عبدالغفور ندیم کابلی)
«کلیات حاذقه هروی: اشعار، نامهها»
«غزلیات ملکالشعراء» (قاری عبدالله)
«مثنوی مولانا» (با همکاری دکتر مولایی)
«تاریخ ادبیات» (جلد یک/ دانشگاه پیام نور)
محمدسرور مولایی (متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۴، غزنی) پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اهل افغانستان است. او در سال ۱۳۵۵ از دانشگاه تهران دکترا گرفت و از سال۱۳۹۳ عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. دکتر مولایی از سال ۱۳۵۴، در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. در این مدت نیز توانست مراتب علمی را از استادیاری تا استادی تمام، به دست آورد. با روی کار آمدن دولت تازه در افغانستان، ایشان به ریاست دانشگاه بامیان در مرکز افغانستان منصوب شد؛ ازاینرو، به میهن بازگشت و به خدمت پرداخت.
گزیدهای از آثار محمدسرور مولایی:
«طبقات الصوفیه» (عبدالله بن محمد انصاری)
«مجموعه رسائل فارسی خواجه عبدالله انصاری» (عبدالله بن محمد انصاری)
«پادشاهان متاخر افغانستان» (یعقوب علی خوافی)
«کلیات نادم» (محمدیحیی نادم قیصاری)
«تاریخ احمدشاهی» (محمودبن ابراهیم حسینی منشی)
«آتشکده وحدت» (دیوان حضرت خواجه مستان شاه کابلی)
«حقوق زنان در خانواده» (با همکاری مریم ابن التراب)
«دیوان بیدل» (عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی)
«خاطرات و تاریخ: افغانستان ۱۳۰۲–۱۳۴۴»
«گنج روز نیاز» (گزیده طبقاتالصوفیه خواجه عبدالله انصاری)
«مثنوی معنوی» (با همکاری عفت مشتارنیا)
خانه انديشمندان علوم انسانی: خیابان استاد نجاتالهی (ویلا)، نبش ورشو. تالار فردوسی
یکشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۳، ساعت پنج بعدازظهر
.
اا═.?.═══════╔
ده چیز دشوار این روزها
اا═══════.?.═╚
این روزها این ده چیز دشوار را در رسانهها و شبکههای اجتماعی بسیار میبینیم که شاعر قرن دهم هم از آنها رنج میبرده است:
**در جهان ده چیز دشوار است نزد آگهی
کز تصوّرکردن آن میشود دل بیحضور
نازِ عاشق، زهدِ فاسِق، بذلِ مُمسِک، هَزلِ رذل
عشوۀ محبوبِ بدشَکل و نظربازیِّ کور
لحنِ صوت بیاصولان، بحثِ علمِ جاهلان
میهمانیّ به تقلید و گداییّ به زور**
آگهی یزدی شاعر سدۀ دهم هجری
داستان قتل ملکالمتکلمین و جهانگیرخان
شب چهارشنبه را كه با آن سختى به پایان رسانیدیم بامدادان از خواب برخاستیم و قزاقان هر هشت تن را بیك زنجیر بسته بودند بیرون میبردند و چون آنان را برمیگردانیدند هشت تن دیگرى را میبردند. حاجى ملك المتكلمین و برادرم قاضى بخوردن تریاك عادت میداشتند براى هر دو تریاك آوردند. و چون اندكى گذشت دو تن فراش براى بردن ملك و میرزا جهانگیر خان آمدند و ایشان را از قطار بیرون آورده بگردن هر یكى زنجیر دستى زده گفتند: «برخیزید بیایید» گویا هر دو دانستند كه براى كشتن میبرندشان.
ملک دم در با آواز دلكش و بلند خود این شعر را خواند:
ما بارگه دادیم این رفت ستم بر ما
بر بارگه عدوان آیا چه رسد خذلان
این را خوانده پا از در بیرون گذاشت. ما همگى اندوهگین گردیدیم و این اندوه چند برابر شد هنگامیكه دیدیم آن دو فراش زنجیرهایى را كه به گردن ملك و میرزا جهانگیر خان زده و ایشان را برده بودند برگردانیده در جلو اطاق بروى دیگر زنجیرها انداختند و ما بیگمان شدیم كه كار آن بیچارگان به پایان رسیده.
در این هنگام بود كه براى نخستین بار گفتوگو میانه گرفتاران آغاز گردید. حاج محمد تقى از برادرم پرسید: دیشب كه شما را بردند كجا رفتید و بازگشتید؟ برادرم گفت: ما را نزد لیاخوف بردند كه میخواست ماها را ببیند. خود سخنى نگفت ولى شاپشال كه پهلویش مىبود به میرزا جهانگیر خان شماتت نموده گفت:«من جهود زادهام؟» سپس سركردهاى كه ما را برده بود راپورت گفتار مرا در قزاقخانه به لیاخوف داد، و چون ما را برگردانیدند بیگمان بودیم هر سه را خواهند كشت. كنون نمىدانم چرا مرا بكشتن نبردند؟
این داستانیست كه آقا میرزا على اكبر خان یاد مىكند و ما آنرا از هرباره راست میشماریم. مامونتوف نیز مىنویسد: «سرگذشت این دو تن بسیار ساده بود.امروز ایشان را به باغ بردند و پهلوى فواره نگاه داشتند. دو دژخیم طناب به گردن ایشان انداخته از دو سو كشیدند. خون از دهان ایشان آمد و این زمان دژخیم سومى خنجر به دلهاى ایشان فرو كرد مدیر روزنامه را هم بدینسان كشتند.»
در جاى دیگر مینویسد: «من به شاپشال ژنرال آجودان شاه گفتم: سركى ماركویچ نام این دو تن مدیر روزنامه و ناطق كه به كیفر رسانیدند چه بود؟ گفت: صور اسرافیل مدیر روزنامه و ملك المتكلمین را میپرسید؟ گفتم آرى. گفت:«شاه پافشارى داشت كه به ایشان كیفر دهد. ولى دیگران را در بند نگاه خواهند داشت تا مجلس آینده باز شود.»
تاریخ مشروطه احمد کسروی، انتشارات امیرکبیر، صفحه ۶۶۰
@bankema کانال بایگانی
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• 🎧🖤📀🔐••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94