کلاس شامل یک ترم هشت جلسه ای دو ساعته است.
هفته ای یک روز از ساعت ۸تا ده شب چهارشنبه.
شهریه هر ترم با احترام یک میلیون و دویست تومان می باشد.
تعداد دوستان حاضر در کلاس ده نفر خواهد بود.
شهریه دوستان خارج از ایران متفاوت می باشد.

در ضمن کلاس به شکل مجازی می باشد

خواندن اسطوره‌های برجسته ایران و جهان و نقد انها و صحبت در موردشان.

برای ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر،

تلفن تماس:
0930 982 3789

آی‌دی تلگرام جهت ثبت‌نام:

@Amir_md_khalili

آی‌دی اینستاگرام:

https://instagram.com/amir_md_khalili?utm_source=qr&igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg%3D%3D

آی‌دی اینستاگرام استاد محمدرضا صفدری:

https://instagram.com/mohamadreza_safdari?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA==

! شروع کارگاه داستان‌نویسی از یکشنبه، ۵ شهریور خواهد بود!

کلاس شامل یک ترم هشت جلسه ای دو ساعته  است.
هفته ای یک روز از ساعت ۸تا ده شب یکشنبه.

شهریه هر ترم با احترام یک میلیون و دویست هزار تومان می‌باشد.
تعداد دوستان حاضر در کلاس حداکثر ده نفر خواهد بود.
شهریه دوستان خارج از ایران نیز متفاوت می‌باشد.

ضمنا کلاس به شکل مجازی می باشد و در فضای برنامه گوگل‌میت برگزار خواهد شد.

خواندن داستان های نویسندگان برجسته ایران و جهان و نقد آنها، نوشتن داستان توسط هنرجو و خواندن داستان‌ها در کلاس و گفتگو در موردشان و همچنین خواندن آثار کلاسیک ایران و... نیز از آموزش های کلاس می‌باشد.
.
برای ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر:

تلفن تماس:
0930 982 3789

آی‌دی تلگرام جهت ثبت‌نام:

@Amir_md_khalili

آی‌دی اینستاگرام:

https://instagram.com/amir_md_khalili?utm_source=qr&igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg%3D%3D

آی‌دی اینستاگرام استاد محمدرضا صفدری:

https://instagram.com/mohamadreza_safdari?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA==

@literature9

مُردیم و غم ز دامنِ ما دست برنداشت

#قدسی_مشهدی

@literature9
نیچه، هایدگر و تاریخ نیهلیسم
ترجمه و زیرنویس: مسعود شایگان

فایل کامل صوتی@literature9
بوف کور شناخته‌شده‌ترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از نخستین نثرهای داستانی ادبیات ایران در سدهٔ ۲۰میلادی است.
برخی این رمان را بهترین رمان معاصر ایرانی می‌دانند.

از چشم‌هات خنده‌ی باران درآورم
ناگفته سطرهای درخشان درآورم

لختت کنم به عمد، که یعنی تنِ تو را
از چنگِ ظالمانِ مسلمان درآورم

نابند لحظه‌های تو، معشوقِ خودپسند!
هم‌جنسِ هم‌روان! دلِ آیینه‌ات بلند...

آغوش من، غریبه‌ترین آشنای تو
دیوانه‌ام کبودیِ لب‌هات را، بخند!

زن‌دختر! آه باکره‌ی پاره پاره غم!
من چار استخوانم و صد استعاره غم

اما فقط به قدر شبی پنج‌ساعته
قلبِ مرا ببوس که این نیمه‌کاره غم

کامل شود غزل بنویسد برای تو

#مریم_جعفری_آذرمانی
۳۱ مرداد ۱۴۰۲

#برای_سارا

| @Maryam_Jafari_Azarmani |

@literature9

اکنون که تابستان در گذر است
زیر چنار روبه‌روی خانه‌ات
سایه
چگونه تُنُک می‌شود
و انتظار
چگونه رنگ می‌بازد؟

در نهر پای چنارها
سنگی بینداز و ببین
چگونه صدا می‌کند
واژه‌ای که از گلویی برنیامده می‌میرد؟
پس
شاخه‌ی ارغوانی پرتاب کن
تا بی‌صدا به پرواز درآید و بر موج‌ها سوار شود
پندار
که به دوردست‌ها خواهد رفت
و جایی
کنار درختی به ساحل خواهد افتاد
که مرد خسته‌ی نومیدی
بر کُنده‌ی گز کهنی تکیه داده
به شاخه‌ی ارغوانی می‌اندیشد
که هرگز
به سویش پرتاب نشد

اکنون که تابستان درگذر است
زیر چنار جلو خانه‌ات
سایه
چگونه سبک می‌شود
تا چون چکاو کمرنگی
پروا کند
بی‌آنکه دیده باشی‌اش؟
و عاشق
چگونه فراموش می‌شود
بی‌آنکه ارغوانی از بوسه
دریافت کرده باشد
از آب یا خیال؟

شعر و عکس: #منوچهر_آتشی در دفتر مجله‌ی کارنامه

Rudi Matthee, Angels Tapping at the Wine-Shop’s Door: A History of Alcohol in the Islamic World, HurstPublishers, 2023.
@literature9
رودی متی، ملایک درِ میخانه زدند: تاریخچه الکل در جهان اسلام

https://www.hurstpublishers.com/book/angels-tapping-at-the-wine-shops-door/

نامه‌ای به ابراهیم گلستان با دست خط فروغ

@literature9

قربانت بروم. دوستت دارم، دوستت دارم. دلم می‌خواهد چشم‌هایم را روی هم بگذارم و وقتی بازشان می‌کنم پهلوی تو باشم. دلم می‌خواهد ببوسمت. آنقدر ببوسمت که تشنگی‌ام تمام شود. تنم به یادت بیدار می‌شود.
نامه‌ات را که می‌خواندم یک‌وقت متوجه شدم که دارم بلندبلند باهات حرف می‌زنم. مثل دیوانه‌ها!
انگار که تو اینجا بودی. در برقِ آفتاب که روی آینه افتاده بود، بودی.

فروغ فرخزاد
✉️نامه به ابراهیم گلستان
۱۸ ژوئن ۱۹۶۶
•

@literature9

جان چه می‌دانست از دنیا چه‌ها خواهد کشید
خاکبازی‌های طفلان را تماشا کرده بود...

#صائب_تبریزی