https://www.threads.net/@donyadadrasan
https://youtube.com/c/DonyaDadrasan
https://instagram.com/donyadadrasan?utm_medium=copy_link
https://www.tiktok.com/@donya
https://rj.app/a/DE6ozgbz
https://donyadadrasan.com
Last updated 2 months ago
Last updated 2 months, 2 weeks ago
*همونطور که روی سکو نشسته بود.به پایین نگاه انداخت مردمی رو دید که بعضی هاشون دقدقه های زیادی دارن،بعضی ها بدون هیچ دقدقه ای سمت جای میرن.
شاید سمت پایانشون یا شروع اشون.
به آسمونی نگاه کرد که داشت اشک میریخت،چشماش رو بست و سرش رو به طرف آسمون گرفت گذاشت دونه های بارون صورتش رو خیس کنند.
داشت به پایان داستانش میرسید.
میخواست به داستانی که در شروعش هیچ نقشی نداشت پایان بده.
به باز شدن در پش بام توجه ای نکرد و همچنان به آسمون خیره بود.
خیلی وقت بود که چترش روی زمین افتاده بود.
بطور کامل خیس شده بود.
صدای شکه کسی رو شنید اما انقدری انرژی نداشت که برگرده اون فردی رو که وارد پشت بام شدا بود رو ببینه.
"هی...داری چیکار میکنی؟"
لبخند کوچیکی روی لبش بخاطر ترس توی صدای پسر زد و سرش رو سمتش برگردند.
پسر با ترید نزدیکش میشد تا مبادا به سرش بزنه و خودش رو از روی ساختمانی که توی طبقه دهمش بودن نندازه.
پسر مو نارنجی سعی میکرد تا اون رو از کارش منصرف کنه.
"تو یه فرشته ای؟"
در اون لحظه میتونست بگه احمقانه ترین سوال رو از اون پسر مو نارنجی پرسیده.
به وضوح شوکه شدن پسر رو دید لبخندی به چشمای گیجش زد.
به سرعت توی چشمای پسر بجای شوک کمی امیدواری دید.
"آره..آره من فرشته ام "
"اوه تا حالا فرشته ای با موهای نارنجی ندیده بودم"
پسر نزدیک تر شد و توی بازی ای که پسر مو مشکی شروع کرده بود بیشتر همراهی کرد.
"چون...چون..من..یه فرشته خواستم.."
لبخندش عمیقتر شد،وقتی دید پسر بلاخره به نزدیکش رسید تک خندی زد به چشمایی که از حالت عادیش گردتر شده بودن نگاه کرد.
عجیب بود!نگاه اون آزار دهنده نبود.
به طرز عجیب تری سمتشون کشیده میشد.
شاید اون پسر با موهای نارنجیش واقعا فرشته ای بود که اومده بود نجاتش بده.
لبخندی از فکرش زد.
"پس هنوز به پایان داستان من مونده"
زمزمه آرومش بین صدای بارون ناپدید شد.
از جاش بلند شد اون پسر که فکر کرد میخواد خودش رو بندازه دادی زد و چشماش رو بست.
باره دیگه بخاطر اون لبخندی روی لباش اومد از سکو پرید پایین و جلوی اون موند.
"هی پسر نارنجی نمیخوای چشمات رو باز کنی"
پسر با شنیدن صداش به سرعت چشماش رو باز کرد با دیدنش روبه روی خود اشکاش از شوک سرازیر شدن.
پسر به سرعت بغلش کرد و توجه ای به اینکه اون دو فقط غریبه هستن نکرد.
با در آغوش کشیده شدنش کمی شوکه شد اما اون پسر رو کنار نزد و متقابلا بغلش کرد.
زیر هوای بارونی دو سرنوشت به یک دیگر متصل شدن.
بارون کم کم داشت تموم میشد.
بعد از هر هوای بارانی آفتابی هم وجود خواهد داشت.*
✮⋆˙ ???? ??? ???? ִ ࣪?
توی پروندهای که دانشجوهای دانشگاه ملی سئول یکی یکی غیب میشن، تهیون به عنوان جاسوس مخفی وارد ماجرا میشه تا اطلاعات بیشتری جمع کنه. جای جالبش؟ مجبور میشه با بومگیویِ بی قید و بندی که فقط پیرو قوانین خودشه همکاری کنه.
Lost on you
··· لـیسـتی از خـاص تـرین چـنل های تـی اکـس تـی* ?*✨**
─────────────────────
— فیکشن و ادیت تی اکس تی ?*
@a_TXT_AREA_2019? *— اییو بومجون و فیکشن یونبین ?*
@theblu3rainbow?
*— اییو یونگیو ?*
@yeongyuau?
*— فیکشن و دیلی توباتو ?*
@txtarynehfiction?
*— مکان امن برای موآ ?*
@yourxhealer?
*— خونهی تهگیو ?*
@Taegyu5ir?
*— یونگیو کاپل تیاکستی ?*
@yeonguforlife?
*— سناریو و چند شاتی سوجون / یونبین ?*
@yeonbinhf?
*— نیک و جودی تیاکستی ?*
@bunnysoobini?
*— فیکشن و اییو یونبین ?*
@prladeram?
*— سوبین تیک تاک ?*
@Bluethtiktok?
*— کای مکنهی تیاکستی ?*
@kamalfolder? *— اییو توباتو ?*
@auorwhatever?
*— بومگیو ویژوال تیاکستی ?*
@beombar?
*— تیاکستی موآ ?*
@txtxmoa?
*— اییو سوگیو ?*
@auhalazia?
*— تم تلگرام تیاکستی ?*
@TXT_Theme5? *— سوبین لیدر تیاکستی ?*
@soobinfile?
*— دیلی سوگیو ?*
@jjakggungs?
*— فیکشن کاپلی و گی توباتو ?*
@TxtficRegion?
*— اییو یونبین و تهگیو ?*
@ourkanji?
*— منطقهی تهگیو ?*
@TaegyuRegion?***
**─────────────────────
•• ✧ حتما تمامی چنلها رو چک کنید که جوین باشید !♥️✨**
*با قرار گرفتن دستی روی صورتش شکه شد. تقلا کرد تا خودش رو آزاد کنه اما زور اون شخص خیلی زیاد بود.
با کوبیده شدنش به دیوار از درد چشماش رو روی هم فشار داد.
با برخورد نفس های سردی به گردنش چشماش رو گرد شد.بیشتر تقلا کرد اما فایده ای نداشت او شخص فقط دستش رو بیشتر روی دهنش فشار داد.
با حس تیزی چیز روی گردنش اشکاش سرازیر شدن.
با فرو رفتنشون توی گردنش چشماش رو روی هم فشار داد و داد بی صداش توی دست اون مرد خفه شد.
با دستای بی جونش سعی کرد اون رو از خودش دور کنه اما نتونست.
کم کم بدنش بیحس شد هیچ چیز از اطرافش متوجه نمیشد.
مرد از طعمه اش فاصله گرفت و زبونی روی لبای خونیش کشید و نیشخند زد.لباش رو روی لبای اون گذاشت و بوسه کوچیکی روی لبای رنگ پریده پسر گذاشت.
لباش رو نزدیک گوشش کرد و زمزمه کرد.
"به امید دیدار دوباره روباه کوچولو "*
او هرگز در اواخر شب با این تماس نمی گیرد، نه
She never calls this late at night, no
اما می توانم بگویم که او تمام شب را مشروب می خورد
But I can tell she's been drinking all night long
او ناراحت به نظر می رسد، از عزیزم می پرسم کجایی؟
She sounds upset, I'm asking baby where you at
من زودتر بهت زنگ زدم اما تو به من جواب ندادی
I called you earlier but you aint hit me back
او در حال شکستن است، من آن را از دست خواهم داد
She's breaking down, I'm bout to lose it
دارم جیغ میزنم لعنتی با کی بودی
Im screaming who the fuck were you with
من کلیدهایم را می گیرم بهتر است به من بگویید کجا هستید
I grab my keys you better tell me where you at
او گفت لعنت کرده است اما پس گرفتن آن وجود ندارد
She said she fucked up but theres no taking it back
من همه چیز را به تو دادم
I gave everything to you
و این همان کاری است که شما برمی گردانید و انجام می دهید
And this is what you turn around and do
آیا او تمام آن چیزی را که شما می خواستید داشت؟
Did he have all, all that you wanted
تا تو بروی و عهدت را بشکنی
For you to go and break your promise
میخواهم بدانم
I wanna know
هر رازی که پنهان کرده ای
Every secret you've been hiding
میخواهم بدانم
I wanna know
چقدر دروغ گفتی
Just how long have you been lying
میخواهم بدانم
I wanna know
آیا او شما را مانند من لعنت می کند؟
Does he fuck you like I did
میخواهم بدانم
I wanna know
و آیا او شما را مانند من دوست خواهد داشت؟
And will he love you like I did
اون از من خوشت نمیاد
He won't do you like me
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
اون مثل من بهت دست نمیزنه
He won't touch you like me
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
او مثل من تو را لعنت نمی کند
He won't fuck you like me
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت
He won't love you like, he won't love you like me
میخواهم بدانم
I wanna know
دختر این طوری نیست که قرار است باشد
Girl this aint how its supposed to be
رقصیدن بین برگه های دیگران
Dancing between someones elses sheets
من نمی توانم باور کنم که این واقعا اتفاق می افتد
I can't believe that this is really happening
خودآگاه گناه تو مرگ من است
Your guilty conscious is going to be the death of me
تو خیلی درگیر این لحظه شدی
You got so caught up in the moment
اما جهنم فقط زمانی تو را دوست دارد که او تنها باشد
But hell only love you when he's lonely
این بازی نیست، بهتر است به من بگویید کجا هستید
This aint no game you better tell me where you at
نه دختر، تو لعنتی کردی و پس گرفتنش نیست
No girl, you fucked up and theres no taking it back
من همه چیز را به تو دادم
I gave everything to you
و این همان کاری است که شما برمی گردانید و انجام می دهید
And this is what you turn around and do
آیا او تمام آن چیزی را که شما می خواستید داشت؟
Did he have all, all that you wanted
تا تو بروی و عهدت را بشکنی
For you to go and break your promise
میخواهم بدانم
I wanna know
هر رازی که پنهان کرده ای
Every secret you've been hiding
میخواهم بدانم
I wanna know
چقدر دروغ گفتی
Just how long have you been lying
میخواهم بدانم
I wanna know
آیا او شما را مانند من لعنت می کند؟
Does he fuck you like I did
میخواهم بدانم
I wanna know
و آیا او شما را مانند من دوست خواهد داشت؟
And will he love you like I did
اون از من خوشت نمیاد
He won't do you like me
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
او مثل من به تو دست نخواهد زد،
He won't touch you like me,
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
او مثل من تو را لعنت نمی کند
He won't fuck you like me
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت، عزیزم
He won't love you like me, baby
او تو را مثل من دوست نخواهد داشت
He won't love you like, he won't love you like me
میخواهم بدانم
I wanna know
من همه چیز را به تو دادم
I gave everything to you
من همه چیز را به تو دادم
I gave everything to you
و این همان کاری است که شما برمی گردانید و انجام می دهید
And this is what you turn around and do
آیا او تمام آن چیزی را که شما می خواستید داشت؟
Did he have all, all that you wanted
تا تو بروی و عهدت را بشکنی
For you to go and break your promise
https://www.threads.net/@donyadadrasan
https://youtube.com/c/DonyaDadrasan
https://instagram.com/donyadadrasan?utm_medium=copy_link
https://www.tiktok.com/@donya
https://rj.app/a/DE6ozgbz
https://donyadadrasan.com
Last updated 2 months ago
Last updated 2 months, 2 weeks ago